با سلام
من و همسرم حدود۹ ساله ازدواج کردیم و بچه نداریم. مادر و پدر همسرم از هم جدا شدن و سالها مادرش با ما ارتباط نداشت. الان یکساله که شروع کرده به رفت و آمد. مشکلی که من باهاش دارم ایشون خیلی علاقه به رفت و آمدهای زیاد داره. و توی این رفت و آمدها کسانی رو که مورد پسندش هستن رو همراه میکنه. مثلا خواهر جاری من و خاله و دختر خاله همسرم به همراه خانواده هاشون پایه ثابت مهمونی هاش هستند. این وسط اگر تولد من یا همسرم باشه حتما اینارو همراه خودش میاره بدون اینکه من دعوت کنم. در واقع مارو توی عمل انجام شده قرار میده. من و همسرم قبلا اصلا با تولدها خیلی کاری نداشتیم که حتما مراسم بگیریم. اما از وقتی ایشون اومده همه تولدها رو مراسم میگیره از ماهم میپرسه کی تولد میگیرید. اگه بگیم نمیگیریم میگه من پس خودم میگیرم.
حالا تولد همسر منه من خاستم باهاش هناهنگ کنم جلوی خواهر جاری من گفت فلانی رو هم دعوت کن خاله اینام که همه میان. در حالیکه ازون طرف من هیچ وقت دعوت نشدم. علاقه هم به اینهمه رفت و امد ندارم چون توی این شهر تنهام خانواده ام نیستن، کلا هم آدم کم رفت و آمدی ام.
همسرم میگه بذار بیان تو راحت بگیر هیچ کاری انجام نده.
اما من کلا وقتی با اینا هستم تا چند روز متشنجم چون خیلی شلوغ میکنن خیلی باهم جنگ میکنن خود مادرش خیلی سعی میکنه هر کاری دلش میخواد انجام بده. من همیشه بعد از دیدن اینا بد خواب میشم استرس میگیرم. نمیدونم کلا مشکل از کجاست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)