به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 25 از 26 نخستنخست ... 5151617181920212223242526 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 241 تا 250 , از مجموع 251
  1. #241
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    امروز [ 22:43]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,165
    امتیاز
    90,422
    سطح
    100
    Points: 90,422, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 94.0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,825

    تشکرشده 6,799 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array

    قلم از نعمت سخندانى‏


    آمده بر سر سخنرانى‏

    زآب كوثر بشست صورت لوح‏

    بهر تحرير وصف انسانى‏

    كه پس از ختم انبيا احمد

    مى نيابى بسان او ثانى‏



    آیت الله حسن زاده آملی

  2. کاربر روبرو از پست مفید باغبان تشکرکرده است .

    زونیام (یکشنبه 02 خرداد 00)

  3. #242
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array


  4. #243
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    * پیرمردی، مفلس و برگشته‌ بخت/ روزگاری داشت ناهموار و سخت
    * هم پسر، هم دخترش بیمار بود/ هم بلای فقر و هم تیمار بود
    * این، دوا می‌خواستی، آن یک پزشک/ این، غذایش آه بودی، آن سرشک
    * این، عسل می‌خواست، آن یک شوربا/ این، لحافش پاره بود، آن یک قبا
    * روزها می‌رفت بر بازار و کوی/ نان طلب می‌کرد و می‌برد آبروی
    * دست بر هر خودپرستی می‌گشود/ تا پشیزی بر پشیزی می‌فزود
    * هر امیری را، روان می‌شد ز پی/ تا مگر پیراهنی، بخشد به وی
    * شب، به سوی خانه می‌آمد زبون/ قالب از نیرو تهی، دل پر ز خون
    * روز، سائل بود و شب بیماردار/ روز از مردم، شب از خود شرم‌سار
    * صبح‌گاهی رفت و از اهل کرم/ کس ندادش نه پشیز و نه دِرَم
    * از دری می‌رفت حیران بر دری/ رهنورد، اما نه پایی، نه سری
    * ناشمرده، برزن و کویی نماند/ دیگرش پای تکاپویی نماند
    * دِرهمی در دست و در دامن نداشت/ ساز و برگ خانه برگشتن نداشت
    * رفت سوی آسیا هنگام شام/ گندمش بخشید دهقان یک دو جام
    * زد گره در دامن آن گندم، فقیر/ شد روان و گفت کای حیِّ قدیر
    * گر تو پیش آری به فضل خویش دست/ برگشایی هر گره کَایام بست
    * چون کنم، یارب، در این فصل شتا/ من علیل و کودکانم ناشتا
    * می‌خرید این گندم ار یک جای کس/ هم عسل زآن می‌خریدم، هم عدس
    * آن عدس، در شوربا می‌ریختم/ وآن عسل، با آب می‌آمیختم
    * درد اگر باشد یکی، دارو یکی‌ست/ جان فدای آن‌که درد او یکی‌ست
    * بس گره بگشوده‌ای، از هر قبیل/ این گره را نیز بگشا، ای جلیل!
    * این دعا می‌کرد و می‌پیمود راه/ ناگه افتادش به پیش پا، نگاه
    * دید گفتارش فساد انگیخته/ وآن گره بگشوده، گندم ریخته!
    * بانگ بر زد، کای خدای دادگر/ چون تو دانایی نمی‌داند مگر؟
    * سال‌ها نرد خدایی باختی/ این گره را زآن گره نشناختی؟!
    * این چه کار است، ای خدای شهر و دِه؟/ فرق‌ها بود این گره را زآن گره
    * چون نمی‌بیند، چو تو بیننده‌ای؟/ کاین گره را برگشاید، بنده‌ای
    * تا که بر دست تو دادم کار را/ ناشتا بگذاشتی بیمار را
    * هر چه در غربال دیدی، بیختی/ هم عسل، هم شوربا را ریختی
    * من تو را کی گفتم، ای یار عزیز/ کاین گره بگشای و گندم را بریز؟!
    * ابلهی کردم که گفتم، ای خدای/ گر توانی این گره را برگشای؟
    * آن گره را چون نیارستی گشود/ این گره بگشودنت، دیگر چه بود!
    * من خداوندی ندیدم زین نَمَط/ یک گره بگشودی و آن‌هم غلط!
    * اَلْغَرَض، برگشت مسکین دردناک/ تا مگر برچیند آن گندم ز خاک
    * چون برای جستجو خم کرد سر/ دید افتاده یکی هَمْیان زر
    * سجده کرد و گفت کای ربِّ ودود/ من چه دانستم تو را حکمت چه بود؟
    * هر بلایی کز تو آید، رحمتی‌ست/ هر که را فقری دهی، آن دولتی‌ست
    * تو بسی زَاندیشه برتر بوده‌ای/هر چه فرمان است، خود فرموده‌ای
    * زآن به تاریکی گذاری بنده را/ تا ببیند آن رخ تابنده را
    * تیشه، زآن بر هر رگ و بندم زنند/ تا که با لطف تو، پیوندم زنند
    * گر کسی را از تو دردی شد نصیب/ هم سرانجامش تو گردیدی طبیب
    * هر که مسکین و پریشان تو بود/خود نمی‌دانست و مهمان تو بود
    * رزق زآن معنی ندادندم خسان/تا تو را دانم پناه بی‌کسان
    * ناتوانی زآن دهی بر تندرست/ تا بداند کآنچه دارد زآنِ توست
    * زآن به درها بردی این درویش را/ تا که بشناسد خدای خویش را
    * اندر این پستی، قضایم زآن فکند/ تا تو را جویم، تو را خوانم بلند
    * من به مردم داشتم روی نیاز/ گر چه روز و شب درِ حق بود باز
    * من بسی دیدم خداوندان مال/ تو کریمی، ای خدای ذوالجلال
    * بر درِ دونان، چو افتادم ز پای/هم تو دستم را گرفتی، ای خدای
    * گندمم را ریختی، تا زر دهی/ رشته‌ام بردی، که تا گوهر دهی
    * در تو «پروین» نیست فکر و عقل و هوش/ ورنه دیگ حق نمی‌افتد ز جوش


  5. 3 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 13 شهریور 00), مدیرهمدردی (سه شنبه 18 خرداد 00), zolal (جمعه 24 شهریور 02)

  6. #244
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array


  7. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    Mvaz (شنبه 13 شهریور 00)

  8. #245
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array


  9. 2 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    Mvaz (شنبه 13 شهریور 00), zolal (جمعه 24 شهریور 02)

  10. #246
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array

  11. 3 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 20 آبان 00), Mvaz (چهارشنبه 12 آبان 00), zolal (جمعه 24 شهریور 02)

  12. #247
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 09:15]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    571
    امتیاز
    19,722
    سطح
    88
    Points: 19,722, Level: 88
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,233

    تشکرشده 1,419 در 465 پست

    Rep Power
    136
    Array
    صدا کن مرا.

    صدای تو خوب است.

    صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است

    که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید.

    در ابعاد این عصر خاموش

    من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم.

    بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.

    و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی‌کرد.

    و خاصیت عشق این است.

    کسی نیست،

    بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت

    میان دو دیدار قسمت کنیم.

    بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.

    بیا زودتر چیزها را ببینیم.

    ببین، عقربک‌های فواره در صفحه ساعت حوض

    زمان را به گردی بدل می‌کنند.

    بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام.

    بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را.

    مرا گرم کن

    (و یک‌بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد

    و باران تندی گرفت

    و سردم شد، آن وقت در پشت یک سنگ،

    اجاق شقایق مرا گرم کرد.)

    در این کوچه‌هایی که تاریک هستند

    من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم.

    من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم.

    بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است.

    مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد.

    مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات.

    اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا.

    و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد.

    و آن وقت

    حکایت کن از بمب‌هایی که من خواب بودم، و افتاد.

    حکایت کن از گونه‌هایی که من خواب بودم، و تر شد.

    بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند.

    در آن گیروداری که چرخ زره‌پوش از روی رویای کودک گذر داشت

    قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست.

    بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد.

    چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد.

    چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید.

    و آن وقت من، مثل ایمانی از تابش استوا گرم،

    تو را در سرآغاز یک باغ خواهم نشانید

    سهراب سپهری

  13. 2 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    ammin (پنجشنبه 20 آبان 00), سحر بهاری (پنجشنبه 20 آبان 00)

  14. #248
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array
    گر چرخ ترا خدمت پیوست کند

    مپذیر که عاقبت ترا پست کند


    ناگاه به شربتی ترا مست کند

    در گردن معشوق دگر دست کند

  15. #249
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,636 در 1,206 پست

    Rep Power
    291
    Array

    فقیر کوری با گیتی‌آفرین می‌گفت
    که ای ز وصف تو الکن زبان تحسینم

    به نعمتی که مرا داده‌ای هزاران شکر
    که من نه درخور لطف و عطای چندینم

    خسی گرفت گریبان کور و با وی گفت
    که تا جواب نگویی ز پای ننشینم

    من ار سپاس جهان‌آفرین کنم نه شگفت
    که تیزبین و قوی‌پنجه‌تر ز شاهینم

    ولی تو کوری و ناتندرست و حاجتمند
    نه چون منی که خداوند جاه و تمکینم

    چه نعمتی است ترا تا به شکر آن کوشی؟
    به حیرت اندر از کار چون تو مسکینم

    بگفت کور کزین به چه نعمتی خواهی؟
    که روی چون تو فرومایه‌ای نمی‌بینم


    رهی معیری

  16. کاربر روبرو از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده است .

    مدیرهمدردی (شنبه 11 شهریور 02)

  17. #250
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 09:15]
    تاریخ عضویت
    1393-6-31
    نوشته ها
    571
    امتیاز
    19,722
    سطح
    88
    Points: 19,722, Level: 88
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 128
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    1,233

    تشکرشده 1,419 در 465 پست

    Rep Power
    136
    Array
    ای یار اگر نیکو کنی اقبال خود صدتو کنی
    تا بوک رو این سو کنی باشد که با ما خو کنی

    من گرد ره را کاستم آفاق را آراستم
    وز جرم تو برخاستم باشد که با ما خو کنی

    من از عدم زادم تو را بر تخت بنهادم تو را
    آیینه‌ای دادم تو را باشد که با ما خو کنی

    ای گوهری از کان من وی طالب فرمان من
    آخر ببین احسان من باشد که با ما خو کنی

    شرب مرا پیمانه شو وز خویشتن بیگانه شو
    با درد من همخانه شو باشد که با ما خو کنی

    ای شاه زاده داد کن خود را ز خود آزاد کن
    روز اجل را یاد کن باشد که با ما خو کنی

    مانند تیری از کمان بجهد ز تن سیمرغ جان
    آن را بیندیش ای فلان باشد که با ما خو کنی

    ای جمع کرده سیم و زر ای عاشق هر لب شکر
    باری بیا خوبی نگر باشد که با ما خو کنی

    تخم وفاها کاشتم نقشی عجب بنگاشتم
    بس پرده‌ها برداشتم باشد که با ما خو کنی

    استوثقوا ادیانکم و استغنموا اخوانکم
    و استعشقوا ایمانکم باشد که با ما خو کنی

    شه شمس تبریزی تو را گوید به پیش ما بیا
    بگذر ز زرق و از ریا باشد که با ما خو کنی

    مولانا

  18. 3 کاربر از پست مفید zolal تشکرکرده اند .

    maryam123 (پنجشنبه 30 شهریور 02), Mvaz (جمعه 24 شهریور 02), سحر بهاری (شنبه 25 شهریور 02)


 
صفحه 25 از 26 نخستنخست ... 5151617181920212223242526 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. عذاب وجدان بی پایان منو به مرز جنون رسونده
    توسط عشق آفرین در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: شنبه 08 شهریور 93, 12:17
  2. سوژه‌ای به شیرینی چند همسری!
    توسط lord.hamed در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 24 دی 92, 23:02
  3. سوژه خنده های ایرانی (عکس )
    توسط کنجکاو در انجمن سرگرمی و تفریح
    پاسخ ها: 38
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 دی 91, 12:16
  4. در سوگ حامد 65 !
    توسط meysamm در انجمن مسائل واخبار اعضاء و تالار
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 11 تیر 90, 04:14

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:49 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.