نگاه کن چه کبد و صفرایی رد و بدل میکنن این دو بزرگوار. به به.
آقا همه مهمون من، بیاین بریم توی ارتفاعات، همین کبد و صفرایی که جابجا میشه رو به سیخ بزنیم و نوش جان کنیم.
تشکرشده 2,222 در 906 پست
نگاه کن چه کبد و صفرایی رد و بدل میکنن این دو بزرگوار. به به.
آقا همه مهمون من، بیاین بریم توی ارتفاعات، همین کبد و صفرایی که جابجا میشه رو به سیخ بزنیم و نوش جان کنیم.
باغبان (پنجشنبه 22 تیر 02)
تشکرشده 2,222 در 906 پست
یه بار چند سال پیش مادرم بستری شده بود و اون زمان من خیلی کوچیک بودم. خیلی دلتنگش بودم، ولی توی دنیای کودکی خودمم بودم.
وقتی برگشت از بیمارستان، ناخودآگاه دوان دوان رفتم سمتش. پیشونیم رو بوسید! بعد بالای سرمو بوسید! آی چقدر چسبید. هنوز یادمه.
وقتی سری آخر بستری بود، همش اون لحظه رو برای خودم تصور میکردم، میگفتم برمیگرده پیشونیم رو میبوسه. ولی دیگه برنگشت...
تشکرشده 6,799 در 2,375 پست
عجب پس جای خالی شهادت بود Mvaz :)
شهادت یه رستگاری بزرگی ست ان شالله لایق همممون باشه ،،، و شهادت هم معنای زیادی داره .
یه فردی که سالم کار می کنه و تلاش می کنه برای معاش زندگیش و به عزیزانش خدمت می کنه اگه در این راه از دنیا بره شهید حساب میشه .
خدا کنه هممون اینگونه بشیم و باشیم و در این مسیر قدم برداریم .
من درسته باغبانم ولی تو باغ نیستم :)
حاجی هر چی ما داریم فکر می کنیم اینو نگرفتیم منظور چیه :)
راستی آب و هوا صاف هست ولی ریزگرد زیاده آنتن نمیده - موج ها قاطی میشه :)
سیستم های من قدیمیه باید با همون کار کنی برادر :)
خوشحالم خوبی
ممنون ازت .
غلام ، مسافرت خیلی خوبه حتما تو برنامه ات بذار
آدم خیلی خوبه بعضی موقع ها به خودش مرخصی بده و با دوستان و یا خانواده و یا حتی خودش بره و از طبیعت لذت ببره .
زندگی در روستا یه جای خوش آب و هوا - جایی که دور باشیم از دود و ترافیک ُ ....خیلی خوبه .
هممون می دونیم خوبه ولی باز نمی تونیم از این دود و ترافیک دل ببریم :)
آدم بتونه اونجا طرز تهیه نان را یاد بگیره - یعنی گندم را خودش بکاره - آردش کنه - خمیرش کنه و بپزه بشه نون - و از طرفی چند عدد گاو و چند گوسفند ناقابل هم داشته باشه و بتونه شیر و کره - پنیر ارگانیک درست کنه
و اگه یه شبکه ای از اهالی روستا بتونه درست کنه برای خودش ( همیاری ) انسان بدون همیاری نمی تونه . بقیه اش درست میشه .
سختی های خودش را داره ولی لذتش بیشتره .
ویرایش توسط باغبان : پنجشنبه 22 تیر 02 در ساعت 23:28
gholam1234 (جمعه 23 تیر 02), Mvaz (جمعه 23 تیر 02), فرشته مهربان (جمعه 23 تیر 02)
تشکرشده 6,799 در 2,375 پست
دیشب پس از کلی فکر و پرس جو از خستگی خوابم برد - وقتی بلند شدم بعد یه خواب مختصر به این نتیجه رسیدم نکنه منظورت سوره سوم قرآن آیه 26 هست :)
که به خط آخر پست قبلیت آیه شریفه هماهنگ هست .
الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
برادر من آسون بنویس :)
شما اون بالاییی ، ما اون پایین مایین هاییم :)
حالا بعدا از من خواهی داشت :)
در پناه حق باشید .
ویرایش توسط باغبان : جمعه 23 تیر 02 در ساعت 06:10
Mvaz (جمعه 23 تیر 02)
تشکرشده 36,015 در 7,406 پست
سلام به اهالی خوب همدردی
ان شاء الله که همگی خوب باشید
جناب باغبان بازگشت دوباره شما به تالار را خوش آمد میگم و امیدوارم دیگر عزیزانی که مدتهاست تالار نیامده اند نیز پیدایشان شود.
بارها گفته ام و بار دگر می گویم، می گویم چون بازهم تجربه ها کردم از اینکه:
فورمول اساسی موفقیت این است که بفهمیم در لحظه و در هر موقعیتی چه کاری درسته و همون کار را انجام دهیم.
حالا کمی توجه می دهم به اینکه برای تشخیص کار درست معیار درست لازم است، و هیچ معیاری درست تر و دقیق تر و مطمئن تر و استوار تراز این نیست که همه چیز را توحیدی نظر کنیم و بررسی کنیم و بر مدار توحید فکر کنیم و تشخیص دهیم و تصمیم بگیریم...
رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و....
در هر کاری معیار فقط تایید خدا اگر باشد با این باور که خدا جز خیر برای ما نمی خواهد... آن کار یقینادرست است.
حتی در مسیرنگاه توحیدی داشتن هم امتحان خواهیم شدو خطر هست و سربلند برون آمدن و محفوظ ماندن از اغوای ابلیس که نفسانیت را توحیدی دیدن جا بزند... صدق نیاز است صدق بین ادعا و عمل و....
تشخیص اینکه کدام تصمیم و راه کار مورد تایید خداست مهم می شود.
پس فورمولِ در هر موقعیتی کار درست را انجام دادن(ولو باب میلمان نباشد) فقط بر مدار توحید آن هم به صدق است که آرامش دهنده، نجات آفرین ، رهایی بخش، و مملو از لذت خواهد بود...
خدا خود دستگیرمان باشد بر این مدار
آمیــــــــــــــــــــــ ــن یا رب العالمین
تشکرشده 1,419 در 465 پست
سلام، ببخشید اینکه توحیدی نظر کنیم یعنی چی؟ میشه بیشتر توضیح بدید؟حتی الامکان با مثال ممنونم. چون منم دنبال تصمیم گیری درست هستم. امیدوارم زود جواب بدید.
سلام آقای باغبان چقدر خوشحال شدیم دوباره تشریف آوردید. ممنونم از همدردی شما. فعلا به شدت به کلبه برفی نیاز دارم ولی خراب تر از اونیه که اونجا برم. باید زودتر از اینا به فکر تعمیر و محکم کاریش بودم که امروز حس آوارگی و بی خانمانی نکنم.
به نور نگاه کن ! سایه ها پشت سرت خواهند بود.
ویرایش توسط zolal : جمعه 23 تیر 02 در ساعت 19:50
تشکرشده 1,419 در 465 پست
کلبه که هیچ، راه خونه رو هم گم کردم. مدت هاست که حس میکنم گم شدم. مقصدم جای دیگه ای بود ولی از یه جای دیگه سردراوردم.... متاسفانه از پیدا کردن راه خیلی ناامیدم.
قدرت پیدا کردن دوباره خودمو و زندگیمو انگار ندارم. از آینده ناامیدم چون امیدی در این مسیر برام وجود نداره ولی نمیتونم تغییرش هم بدم این نیاز به قدرت درونی داره که من تهی هستم.
ویرایش توسط zolal : جمعه 23 تیر 02 در ساعت 20:20
تشکرشده 6,799 در 2,375 پست
سلام خانم فرشته مهربان گرامی
مثل همیشه مطالب شما زیبا و پر محتوا
ممنون از حضورتون
تشکر .
.....................
سلام خانم زلال گرامی
ممنونم .
سلامت باشید .
برای هممون شاید طبیعی باشه کلبه برفی ایراد پیدا کنه - حوادثی چون سیل - بهمن - طوفان و....
باید اینقدر بسازیم و تعمیر کنیم تا خوب بهینه بشه .
دعای 33 صحیفه سجادیه هم خیلی خوبه .
https://erfan.ir/farsi/sahifeh33/100...C%D8%A7%D9%86)
بعضی موقع ها ما راه درست را پیدا می کنیم ولی یه متغیرهایی شاید نذاره ،،،مثل ناامیدی - مثل ناامیدی که از کمال گرایی شکل می گیره و....
یعنی شاید یه لایه زیرین هم لازم باشه بررسی کنیم .
من خودم تو زندگی موقعی میشد ( ببشتر کاری ) راه درست را می دونستم ولی یه صدایی همیشه اذیت می کرد ( موجود کمال گرایی ) - بعضی موقع ها هم همه جا تاریک بود !
باید بریم به اون لایه زیرین باهاش حرف بزنیم ببینیم حرف حسابش چیه :)
یه جایی میشه که زورها برابر میشه و بعضی موقع ها وزنه به سمت اون ( ما و مثلا موجود کمال گرایی ) اونجاست که باید دل به دریای حق بذاریم و تسلیم او شیم و بریم و توکل کنیم در مسیر .
اولش مسیر تاریکه ولی جلو بریم روشن تر میشه .
بعضی موقع ها گم شدن بد نیست برای همه ماها پیش آمده - این باعث میشه با خودمون خلوت کنیم ، خودمون را پیدا کنیم ، فلسفه این زندگی را بهتر ترجمه کنیم و با ابزارت بهتر حرکت کنیم .
خانم فرشته مهربون چند موردی که فرمودن در پست قبلیشون خیلی نکات خوبی بود .
مطمئن هستم می تونید از این مسئله به خوبی عبور کنید .
راستی داستان این تاپیک هم جالبه :
داستان آسیابان و کشاورز
پسر ، موش کور ، روباه و اسب
میگن زندگی گاهی شیرین هست و گاهی تلخ ،،،گاهی همراه با شهرت هست و گاهی همراه با گمنامی ،،،گاهی همراه غناست و گاهی فقر
گاهی همراه هست با بیماری و گاهی همراه هست با سلامتی ،،، ما کافیه صیاد و ناخدای خوبی باشیم .
اگر صیاد و ناخدای خوبی باشیم در همه شرایط می توانیم موفق باشیم .
موفق باشی خانم زلال .
ویرایش توسط باغبان : جمعه 23 تیر 02 در ساعت 22:18 دلیل: تایپی
تشکرشده 1,419 در 465 پست
ممنونم ازتون.
بخاطر ترکیبی از غرور و ترس و البته اینکه نمیدونم خدا چه راهی رو بیشتر صلاح میدونه باعث گرفتاری و گم شدن امروزم شده.
ممنونم... دعای صحیفه سجادیه دقیقا همه حرف و خواسته من از خدا در این برهه از زندگیمه.
ویرایش توسط zolal : جمعه 23 تیر 02 در ساعت 23:27
باغبان (جمعه 23 تیر 02)
تشکرشده 6,799 در 2,375 پست
....................
خواهش می کنم .
به نظرم اولش دو رکعت نماز بخونیم و بعدش می تونه همین دعای 33 صحیفه سجادیه باشه .
تو این دعا تفکر و از ته قلب بهش باور کنیم .
بعد بشینیم برای اون دغدغه یه کاغذ برداریم بهش فکر کنیم ،،، شروع به نوشتن کنیم - نوشتن خیلی خوبه .
مثلا علت ترس را بنویسیم - علت هایی که ما را در قفس خودش قرار داده ...
سپس مشورت کنیم و باز تفکر.
بعضی موقع ها تصمیم گیری سخت میشه علتش اینکه ، اطلاعات ما در اون موضوع کمه .
اولش پارامترهای بزرگی جلومون قرار می گیره - با این روش این پارامترها خرد میشن و راحت تر میشه تصمیم گرفت .
اون چیزی که از برآیند تفکر و مشورت ( خانواده - دوست - کارشناس و ..) بدست می یاد چیز مطمئن تری هست از نَفس خودمون !
نتیجه بدست آمده را مطابقت معنوی میدیم . اگه در مسیر خدا بود ادامه اش میدیم .
امکان داره نفس ما این راه را قبول نکنه !
باید چه کار کرد ؟
کار درستی که بهش رسیدیم را انجام میدیم ، بدون اعتناء به نفس .
اولش مقاومته ولی هر چی جلو بریم زور نفس کم تر میشه :)
اگه جلو نریم اون نمیذاره و دوست داره ما را در یه وسواسی قرار بده .
امکان داره مسیر تاریک باشه ولی با هر قدم روشن میشه .
خدا کمک می کنه و راه را به ما همیشه نشون میده - فقط باید گوش و چشم هایمان را بهتر باز کنیم . یه صدا و یه ندای درونی همیشه هست .
گاهی این نشانه ها همان مشورت هایی هست که می کنیم .
ببخشید اگه زیاد حرف زدم
ان شالله که حل میشه و روزی بشه بیاین و بگید حلش کردید
مطمئن هستم می تونید .
ویرایش توسط باغبان : شنبه 24 تیر 02 در ساعت 02:42 دلیل: تایپی
gholam1234 (شنبه 24 تیر 02), zolal (یکشنبه 25 تیر 02)
در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)