به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آبان 03 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    533
    امتیاز
    13,274
    سطح
    75
    Points: 13,274, Level: 75
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 376
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,035

    تشکرشده 984 در 396 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    106
    Array

    •• افسردگی ، سرماخوردگی روانی ••

    «بسم الله الرحمن الرحیم»


    افسردگی ، عارضه‌ ی روانی ناشی از فشارهای روحی است که طی دوران دراز مدت عمر در ساختار روانی انسان رسوخ نموده و سرانجام بدنبال یک حادثه‌ ی ناراحت‌ کننده، همچون آتش از زیر خاکستر زبانه می‌ کشد و تظاهر می‌ نماید.

    فرد افسرده احساس پوچی می‌ کند. زندگانی را بی‌ هدف و پایانش را مرگ بی‌ نتیجه می‌ بیند. هر کار و فعالیتی به نظرش پوچ و واهی می‌ رسد.

    هر تفریح و سرگرمی‌ برایش تکراری و کسالت‌ آور است نمی‌ خندد. احساس فشار روانی می‌ کند. خیلی کم حرف می‌ زند. گوشه‌ گیر است. از درس و کار کناره می‌ گیرد. فعالیت‌ های اجتماعی وی به‌ شدت کاهش می‌ یابد. ممکن است احساس گناه و تقصیر نماید و مثلا از کاری که حتی سالها پیش انجام داده احساس عذاب وجدان شدید نماید.

    احساس می‌ کند از هر حرف یا عملش، افرادی را رنجیده خاطر نموده است. فرد افسرده معمولا کم‌ اشتها است. احساس ضعف جسمانی دارد. خود را تنها و بی‌ یار و یاور احساس می‌ کند


    ممکن است گاه به فکر خودکشی بیفتد و در موارد بسیار شدید بیماری حتی فرد ممکن است اقدام به
    خودکشی کند. مکررا آه می‌ کشد و بسیار گریه می‌ کند. احساس خستگی و ناتوانی دارد. رمق برخاستن و رفتن به جایی یا انجام فعالیتی را در خود احساس نمی‌ کند.

    بسیار بدبین شده و تصور می‌ کند اوضاع موجود به هیچ وجه رو به بهتر شدن نخواهد رفت و کاملا نا امید است. احساس می‌ کند فردی بی‌ فایده است. قدرت تمرکز حواس و تصمیم‌ گیری وی بسیار کاهش می‌ یابد. حتی ممکن است بدنش سرد باشد و احساس سرما نماید. میل جنسی وی نیز به‌ شدت کاهش می‌ یابد و از فعالیت جنسی سرباز می‌ زند.

    البته تمام این علایم در یک زمان وجود ندارد و معمولا به تدریج تعداد و شدت علایم بیشتر می‌ شود تا اینکه فرد را کاملا درمانده می‌ سازد.

    افسردگی یک اختلال روانی است که بر فکر، احساس، رفتار و عملکرد جسمانی فرد تاثیر می‌گذارد. شایان ذکر است که تن و روان به یکدیگر کاملا مرتبط هستند لذا هرگونه بیماری جسمانی موجب ناراحتی روحی و روانی می‌ شود و نیز هر نوع تألم روحی و روانی، مشکلات جسمانی به همراه خواهد داشت که به صورت علایم گوارشی (از قبیل کاهش اشتها، درد شکم، اسهال، یبوست، و تهوع) تحریک پذیری عصبی، لرزش، سردی اندام‌ ها، رنگ پریدگی، کاهش حافظ کاهش قدرت تمرکز حواس) قلبی‌ـ عروقی و تنفس و عضلانی تظاهر می‌ نماید.

    نویسنده کتاب درمان افسردگی : گیلیان باتلر ، تونی هوپ
    کتابراه

  2. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آبان 03 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    533
    امتیاز
    13,274
    سطح
    75
    Points: 13,274, Level: 75
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 376
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,035

    تشکرشده 984 در 396 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    106
    Array
    پاره‌ای از علایم شایع افسردگی

    1. تاثیر افسردگی بر تفکر:

    - ناتوانی در تمرکز حواس

    - ناتوانی در تصمیم‌ گیری

    - بی‌ توجهی و بی‌ علاقگی به رخدادهای پیرامون و به اطرافیان

    - سرزنش خویشتن: «من همه چیز را خراب کرده‌ ام.»

    «همه‌ ش تقصیر من است.»

    «من بی‌ لیاقت و بی‌ کفایتم.»

    - همه‌ ی کارها به نظرش بی‌ هدف و بی‌ فایده است.

    - بدبینی: «اوضاع اصلا عوض نخواهد شد. کاری از دست کسی بر نمی‌ آید.»

    - تصور احاطه شدن در میان مشکلات، نارسایی‌ها و احساس‌ های منفی

    - تصمیم به صدمه زدن به خود یا حتی خودکشی


    2. تاثیر افسردگی بر احساس‌ ها

    - غم اندوه، غم شادمانی

    - احساس خرد شدن در زیر فشار نیازهای روزمره، احساس تحمیل

    - کاهش اعتماد به‌ نفس و خود کم‌ بینی

    - کاهش علاقه و لذت و تفریح

    - احساس ضعف، ناتوانی و کرختی

    احساس تنهایی و بی‌ هدفی و عدم تشویق

    - احساس گناهکار بودن

    - احساس عدم جذابیت

    - تحریک‌ پذیری، تنش، اضطراب و نگرانی


    3ـ تاثیر افسردگی بر رفتار

    - کاهش فعالیت نسبت به همیشه در همه‌ ی امور

    - بی‌ توجهی به آراستگی ظاهری از قبیل مو و لباس

    - گوشه‌ گیری و انزوا طلبی

    - دوری جستن از دوستان و اطرافیان

    - دوری از تفریح و مهمانی

    - آه کشیدن‌ های مکرر، گریه

    - بی‌ قراری

    - کاهش فعالیت جنسی


    4ـ تاثیر افسردگی بر جسم:


    کاهش اشتها، یا گاهی افزایش اشتها

    - اختلال خواب به‌ ویژه به‌ صورت پریدن از خواب در هنگام سحر

    - کاهش میل جنسی

    - خستگی و ضعف و ناتوانی

  3. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آبان 03 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    533
    امتیاز
    13,274
    سطح
    75
    Points: 13,274, Level: 75
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 376
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,035

    تشکرشده 984 در 396 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    106
    Array
    هنگامی که انسان دچار افسردگی می‌ شود احساس می‌ کند در یک تونل تاریک بی‌ انتها گیر افتاده است. بدبینی، همه چیز را به رنگ سیاه و نومید کننده در می‌ آورد و هر تلاش برای رهایی از این وضع و از سرگیری دوباره‌ ی جریان عادی و شادی‌ بخش زندگی را پوچ و محکوم به شکست جلوه می‌ دهد. ولی این فقط یک توهم است، یک عینک تیره که از ورای آن، روشنی‌ ها دیده نمی‌ شوند. خلق انسان همان‌ طور که گاه، تیره و گرفته می‌ شود، گاه نیز شادمان و گشوده است و مطمئنا شما می‌ توانید کارهایی انجام دهید که سرعت بهبود روحیه‌ تان را افزایش دهد و شما را به دهانه‌ ی خروجی تونل برساند، جایی که نور همه چیز را روشن کرده است.

    مبارزه با افسردگی به دو روش استراتژی کوتاه مدت و دراز مدت:

    1. استراتژی‌ های کوتاه‌ مدت که شامل روش‌ های فوری برای رفع افسردگی است.

    2. استراتژی‌ های دراز مدت که در بر گیرنده‌ ی روش‌ های طولانی و پیگیر جهت درمان و پیشگیری از افسردگی است.



    استراتژی‌ های کوتاه‌ مدت



    سه مورد از ابعاد وجودی خویش را باید زیر نظر و تحت کنترل و اصلاح در آورید تا از افسردگی نجات پیدا کنید:

    1. فعالیت‌ها و کارهایتان

    2. افکارتان

    3. سیستم‌های روانی حمایت‌ کننده در برابر ناملایمات


    افسردگی سعی می‌کند شما را غیرفعال و اسیر نگاه دارد ولی شما با آگاهی از این سه قسمت و کار بر روی آن‌ ها می‌ توانید کاملا از چنگال افسردگی رها شوید. مثلا هنگامی که تصمیم می‌ گیرید اقدامی‌ را برای رفع افسردگی و بهبود وضعیت روانی خویش انجام دهید، افکار افسرده، شما را از انجام آن عمل دلسرد می‌ کند و موانعی بر سر راهتان ایجاد می‌ نماید، مثلا این قبیل افکار به سراغتان می‌ آید: «فایده‌ ای ندارد»، «بی‌ نتیجه است»، «فرقی نخواهم کرد»، «وضع من بهتر نخواهد شد»، «دلمرده‌ تر از آنم که بتوانم کاری بکنم.»

    این قبیل افکار و توهمات موجب زمین‌ گیر شدن فرد می‌ شود و او را از استفاده از نیروهای بالقوه خویش باز می‌دارد. به این ترتیب، بیمار نمی‌ تواند خود را از باتلاق افسردگی بیرون بیاورد و فقط دست به دامن پزشکان و داروها می‌شود که نتیجه‌ی چشمگیری نخواهد داشت.

    بهترین کاری که می‌توانید برای رهایی خویش از افسردگی انجام دهید آن است که به نتایج بزرگ چشم ندوزید، بلکه نگاه خود را متوجه همین اقدام‌ های کوچک نمایید. در این سفر درمانی، به جای خیره شدن به تصویر نامشخص مقصد، کافی است به خط‌ های کوتاه سفید رنگ وسط جاده یا فقط به پیچ‌ های جاده نگاه کنید. انجام هر دستور کوچک و هر فعالیت اندک در جهت رفع افسردگی، شما را یک گام به مقصد نزدیکتر می‌ کند و ناگهان خود را کاملا وارهیده از افکار افسرده کننده می‌ یابید. اگر مرتبا برای رسیدن به مقصد که همانا، شادمانی و سرخوشی مجدد است، بی‌ قرار باشید، ممکن است دلسرد شوید و با شتاب زدگی نتوانید به خوبی‌اصول روان درمانی را به اجرا گذارید و ریشه‌ های افسردگی در وجودتان باقی بماند و دوباره به سرعت جوانه بزند.

    هدفتان باید این باشد که احساس «بهتر شدن» و «بهتر بودن» پیدا کنید نه احساس «کاملا خوب شدن» به این ترتیب به زودی «کاملا خوب خواهید شد.» اگر بر روی انجام تغییرها و اصلاحات کوچک تمرکز کنید، پس از مدتی متوجه خواهید شد که چه تغییرات چشمگیری کرده‌ اید. هر بار یک دستورالعمل را خوب فرا بگیرید و آن‌ را بدون شتابزدگی برای اخذ نتیجه، انجام دهید و تا یکی کامل نشده سراغ دیگری نروید. مطمئن باشید که کاملا بهبود خواهید یافت. عجله نکنید.

  4. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آبان 03 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    533
    امتیاز
    13,274
    سطح
    75
    Points: 13,274, Level: 75
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 376
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,035

    تشکرشده 984 در 396 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    106
    Array
    اصلاح فعالیت‌ هایتان


    افسردگی باعث می‌ شود که انسان احساس ضعف، خستگی، کسالت و عدم انرژی نماید. تاثیر منفی می‌ تواند به قدری قوی باشد که درست مثل هنگامی‌ که انسان به سرماخوردگی شدید مبتلا شده، هر فعالیتی برایش دشوار و توان فرسا به نظر برسد. نخستین گام در درمان افسردگی، یاری دادن به خویشتن برای از سر گیری فعالیت‌ های روزمره و ورود مجدد به جریان معمول حرکت است.

    برای خودتان کار بتراشید

    کارها و وظایفی را که در مدت افسردگی از انجام آن‌ ها طفره رفته، شانه خالی کرده یا سرباز زده‌ اید، مجددا مورد توجه قرار دهید و خود را ملزم به انجام آن‌ ها نمایید، حتی اگر به نظر بسیار ساده هستند مثلا نوشتن نامه، زدن یک تلفن، رفتن به فروشگاه و خرید کردن، اتو کردن لباس‌ ها، آوردن بچه‌ ها از مدرسه، یا دیدار همکاران یا دوستان. اگر احساس می‌ کنید همین کارهای ساده و کوچک برایتان مشکل و رنج‌آور است باید بدانید که اینها سنگهای خیالی هستند که شبح افسردگی بر سر راه شما می‌ اندازد.

    شما باید حتما فعالیت‌ های ساده را از سر گیرید در غیر این صورت نخواهید توانست مراحل پیشرفته‌ تر درمان را انجام دهید و به جریان طبیعی زندگی باز گردید. همین امور و رویداد های ساده هستند که پیکره‌ ی فعالیت‌ های پیچیده‌ ی زندگی را تشکیل می‌ دهند. نسبت به خودتان با حوصله و واقع‌ بین باشید. شما اکنون دچار افسردگی هستید لذا طبیعی است که این کاره به نظرتان دشوار یا کسالت‌ آور بیاید ولی همین کارها
    قسمتی از برنامه‌ های درمانی است، پس باید آن‌ ها را از سر گیرید.

    نباید از خود انتظارهایی غیر منطقی داشته باشید و بالاجبار با لبخند وانمود به رضایت، کارهای مزبور را انجام دهید. اگر احساس بی‌ علاقگی یا انزجار از کار دارید یک امر طبیعی است. درست مثل هنگامی که به سرماخوردگی دچار شده‌ اید.

    باید بدانید که دچار افسردگی هستید، همین پذیرش واقعیت، مفید ترین و سودمند ترین احساس برای شما است. درعین‌ حال نباید گوشه‌ گیر باشید و بایستی خود را مجبور و ملزم به انجام کارهای معمول و طرح کردن مراحل درمانی نمایید.

    انتظار نداشته باشید که از انجام این کارها لذت ببرید و احساس خوشایندی به شما دست بدهد حتی اگر از انجام آن‌ها متنفر نباشید. مثلا ممکن است تا قبل از ابتلا به افسردگی روانی هر هفته شب‌ های جمعه، شام را به اتفاق دوستان یا فامیل نزدیک خود صرف می‌ کرده‌ اید و از این گردهمایی بسیار لذت می‌ برده‌ اید ولی از زمانی‌ که به افسردگی دچار شده‌ اید اصلا میلی به این کار ندارید و آن‌ را عبث و حتی کسالت‌ آور و ناخوشایند می‌ بینید و از اینکه با چنین احساسی به مهمانی بروید، دلگیر باشید ولی باید بدانید که این نخستین گام برای درمان افسردگی است و به تدریج احساس‌ های شما بهبود می‌ یابند. شما بیمار هستید و نباید از خود انتظار داشته باشید که افکار و احساس‌ ها و برخورد هایتان مثل سابق باشند. این را می‌ توانید به دوستانتان بگویید، مطمئن باشید وقتی آن‌ها قضیه را درک کنند بسیار بهتر با شما برخورد خواهند کرد.

    افسردگی برای هر کسی پیش می‌آید، پس پنهان کردن آن یا فرار کردن از آن عاقلانه نیست. در ضمن این را بدانید که افسردگی، یک شبه ایجاد نشده که یک شب برطرف شود. شکیبا باشید.

  5. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 05 آبان 03 [ 12:43]
    تاریخ عضویت
    1399-12-20
    نوشته ها
    533
    امتیاز
    13,274
    سطح
    75
    Points: 13,274, Level: 75
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 376
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    1,035

    تشکرشده 984 در 396 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    106
    Array
    برنامه‌ ریزی و یادداشت


    نوشتن کارهای روزانه به صورت برنامه‌ ی کاری برای مشخص بودن کارهایی که هر روز قرار است انجام دهید، در دوران افسردگی به شما کمک می‌ کند که بدانید هر روز وقت خود را چگونه صرف می‌ کنید و چه کارهایی باید انجام دهید.به این ترتیب، حواس‌ پرتی یا فرار از انجام کارها توجیهی نخواهد داشت و شما ملزم به انجام امور می‌ شوید. این روش را نخستین بار روان‌ شناس معروف، دکتر آیرون بک در سال 1970 ابداع کرد و تا کنون هزاران بیمار از آن استفاده کرده و نتیجه گرفته‌ اند. به‌ طور کلی چهار مرحله در استفاده از برنامه‌ ی کار روزانه وجود دارد:


    1. بازنویسی و یادداشت کارها: با برنامه‌ ریزی و نوشتن یک فهرست کارهای مشخص، از هر روز صبح که از خواب بر می‌ خیزید، تا شب، هنگام خواب می‌ فهمید آن روز چه کارهایی را انجام دهید. به این ترتیب خود به خود نوعی الزام برای انجام کارها پیش می‌ آید و احساس ضعف و بی‌ حالی و بی‌ انگیزه بودن تا حد زیادی برطرف می‌ شود. همچنین هر روز کارهایی را که انجام داده‌ اید مرور کنید. مثلا به برنامه‌ ی فرضی زیر نگاهی بیندازید:





    2. ارزیابی‌ موفقیت‌ ها و خوشنودی‌ ها: در پایان هر روز، نگاه دقیقی به فهرست کارهایی که انجام داده‌ اید بیندازید و فعالیت‌ های خود را از نظر «موفقیت‌ ها» و «خوشنودی‌ ها» ارزش گذاری کنید.

    بدین معنا که، ابتدا کارهایی را که انجامشان برایتان دشوار یا ناخوشایند بوده جدا کنید و به آن‌ ها از صفر تا ده امتیاز بدهید. کارهایی را که انجام آن‌ها برایتان بسیار دشوار است بین 8 تا 10 امتیاز، آن‌هایی را که دشواری متوسط دارند بین 4 تا 7 امتیاز و آنهایی را که از همه راحت‌ تر بوده‌ اند بین 1 تا 3 امتیاز بدهید. این امتیاز نشانگر «میزان موفقیت» شما است.

    در جریان افسرگی، انجام معمولی‌ ترین کارها، از همه دشوارتر است. از این نظر خود را سرزنش نکنید، شما تقصیری ندارید، در واقع ماهیت و مفهوم افسردگی همین است که فرد را نسبت به انجام امور روزمره منزجر می‌ سازد. بنابراین شما هر روز میزان موفقیت خود را می‌ توانید جمع‌ بندی و ارزیابی‌ کنید و ارتقای روز افزون خود را ببینید. سپس باید «میزان خوشنودی» خود را بسنجید.


    برای این کار یکبار دیگر فهرست کارهایی را که آن روز انجام داده‌ اید بررسی کنید و اوقات و یا کارهایی را که در آن‌ ها خود را راضی یا خوشنود و یا خوشحال احساس کرده‌ اید جدا کنید و برحسب میزان خوشحالی از آن امور، به آن بین صفر تا 10 امتیاز بدهید. حتما کمترین رضایت در یک مورد را نباید از قلم بیندازید و باید به آن نمره بدهید. مثلا ممکن است به یکی از برنامه‌ های تلویزیون 4 امتیاز بدهید و به یک گردش که اتفاق اعضای خانواده رفته‌ اید 6 امتیاز بدهید.

    بر روی عدد دقیق این امتیازها حساسیت و وسواس به خرج ندهید، فقط یک تخمین نسبی‌ کافی است. این کار باعث می‌ شود شما یکبار دیگر خوشنودی‌ ها و توانایی‌ های خود را تداعی کنید و این احساس‌ ها در شما تقویت شود و از سوی دیگر میزان پیشرفت خود را زیر نظر داشته باشید و نیز راههای جدیدی برای افزایش آن‌ ها پیدا کنید


    3. ارتقای موفقیت‌ ها و خوشنودی‌ ها: در این مرحله باید بیندیشید و راهها و روش‌ هایی را پیدا کنید که از طریق آن‌ ها بتوانید میزان موفقیت خود را در انجام اموری که برایتان دشوار یا ناخوشایند بوده افزایش دهید و نیز موارد خوشنود کننده را بیشتر کنید. برای پیدا کردن این راهها می‌ توانید پرسش‌ های زیر را از خود بپرسید:

    پرسش‌هایی برای افزایش موفقیت‌ ها:

    - اگر تلاشی برای انجام کارهای دشوار نکنم چه احساسی خواهم داشت؟

    - اگر برای انجام کارهای دشوار تلاش کنم و موفق شوم، از این پیروزی چه احساسی خواهم داشت؟

    - مهمترین مشکلات روزانه‌ ی من کدام‌ ها هستند؟

    -برای غلبه بر این مشکلات و تسهیل آن‌ ها چه می‌ توانم بکنم؟

    پرسش‌ هایی برای افزایش خوشنودی‌ ها:

    - چه چیزهایی برایم از همه خوشایند تر و لذت‌ آورتر است؟

    - چگونه می‌ توانم این موارد را افزایش دهم؟

    - چگونه می‌ توانم حداکثر لذت را از هر روز ببریم؟

    - آیا کارهایی هم هست که تا بحال انجام نداده‌ ام ولی می‌ تواند برایم خوشایند باشد؟

    بهتر است این پرسشهای مهم و کلیدی و راهنمایی کننده را روی یک کاغذ کوچک بنویسید و همراه خود داشته باشید تا در هر زمان لازم بتوانید به آن‌ ها مراجعه نمایید و راه‌ حل‌ها و طریقه‌ های صحیح افزایش موفقیت و شادکامی‌خویش را به سهولت پیدا کنید.


    برنامه‌ ریزی برای تعیین امور: با مطالعه‌ ی کارهایی که هر روز انجام داده‌ اید، می‌ توانید یک برنامه‌ ی مدون و جالب، شامل حداکثر موفقیت‌ ها و خوشنودی‌ ها، طراحی کنید و به اجرا در آورید. اکنون شما وقایع روزمره‌ ی خود را به‌ طور جامع در مقابل چشم دارید و می‌ توانید بدون تاثیر پذیری از احساس‌ های نومید کننده‌ ی افسردگی برنامه‌ ریزی کنید و در آن، فعالیت‌ های روزمره را به‌ طور منطقی و عملی بگنجانید. در این برنامه‌ ریزی به چهار نکته مهم زیر توجه کنید:


    الف) تا جای ممکن اموری را که حداکثر شادمانی را برای شما ایجاد می‌ کنند بگنجانید. بر اساس مرور و ارزیابی‌ یادداشت های روزهای قبل و امتیازبندی که در پاراگراف پیش توضیح داده شد می‌ توانید خوشایندترین امور را پیدا کنید مثلا گردش با دوستان،‌ و یا تماشای فیلم.


    ب) تا جای ممکن، کارها و فعالیتهایی را که سطح انرژی و انگیزش شما را افزایش می‌ دهند در برنامه بگنجانید، مثلا هرس کردن گلها یا رفتن به فروشگاه، یا ورزش. احساس ضعف و خستگی که در اثر افسردگی ایجاد می‌ شود یکی از عوامل بازدارنده فرد است که باید با آن مبارزه کرد. با پرداختن به کارهایی که به ما احساس طراوت و نیرو و شادابی‌ می‌ دهد، ضعف و سستی را از بین می‌ بریم. حضور فعال در کارهای روزمره به خودی خود موجب افزایش انرژی انسان می‌ شود.

    ز نیر و بود مرد را راستی

    ز سستی کژی آید و کاستی


    پ) تا جای ممکن بدنبال کارهای سرگرم‌ کننده و جذاب بگردید. ببینید چه اموری بیش از همه برایتان جاذب و جالب است. جذب کاری شدن بیش از هر عاملی می‌ تواند احساس‌ ها و افکار منفی و افسرده را از شما دور سازد. اگر تمرکز کردن برایتان دشوار باشد ممکن است مطالعه نتواند به قدر کافی برایتان جالب و سرگرم‌ کننده باشد ولی تماشای مجله‌ های جالب یا تماشای فیلم ویدیو ممکن است بسیار جذاب باشد.


    ت) فهرست کارهای انجام شده‌ ی خود را بررسی کنید و ببینید طی شبانه‌روز وقت خود را چگونه صرف کرده‌ اید. آیا فقط وقت تلف کرده‌ اید یا هدفی هم داشته‌ اید؟ برنامه‌ ی زندگی برخی مردم در اثر افسردگی کاملا گسیخته و آشفته می‌ شود. اگر در مورد شما چنین شده، می‌ توانید با گنجاندن یک کار یا وظیفه‌ ی روزانه و الزام خود به انجام آن، برنامه‌ ی زندگی خود را هدف‌ دار نمایید. بی‌ هدفی و بطالت، یکی از عوامل تشدید کننده‌ ی افسردگی است.


    ث) تعادل و توازن میان «کارها و وظایف» و «سرگرمی‌ها و تفریح‌ های» خود را بررسی کنی. آیا بین او دو تعادل ایجاد کرده‌ اید یا در جهت یکی از آن‌ ها زیاده‌ روی کرده‌ اید. اگر زندگی روزمره‌ ی شما فقط به انجام وظایف بگذرد، سطح شادمانی افت خواهد نمود. بنابراین سعی کنید هم تفریح و هم کار و هدف به قدر متعارف در برنامه داشته باشید به طوری که از هر دو به شما سود برسد نه زیان.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.