در گیری با همسر و انفعال همسرم

[فرزانه 123]

سلام فرزانه خانم عزیز
خوشحالم که میگین همسرتون به اشتباهاتش واقفه.

راستش الان از خستگی زیاد نمیتونم بنویسم فقط اینو واجب دیدم که
بهتون بگم اصلا اصلا جلوی همسرتون اعتراف نکتید که من ظرافت زنانگی نداشتم و جذاب نبودم و نمیدونم همون حرفایی که مشاوره بهتون گفته.
البته امیدوارم تاالانم نگفته باشین یا مشاوره جلوی همسرتون نکفته باشه.
دلیلش هم اینه که همسرتون نمیتونن درک کنن که علت چی بوده ...همون دلایل و عللی که خودتونم گفتین و این تو ذهن همسرتون همون اولی میمونه .این نظر منه.

چیزهای دیگه هم میخواستم بگم بعدا شاید تونستم اومدم .

ممنون از توصیه خوبت. نگران نباش عزیزم. فعلا اعترافی نکردم.
البته من خودم فعلا اینو نپذیرفتم. و مشاور هم نگفت که جذاب نبودی. بلکه گفت جنبه های مردانه توی وجودت داری. که من خودم این برداشت رو کردم که احتمالا بخاطر جنبه های مردانه وجودم برای شوهرم جذابیت کافی نداشتم. وگرنه اگه جذابیت داشتم اون به این راحتی نمی تونست به جدا شدن از من فکر کنه. البته اون میگه من اصلا به جدا شدن فکر نکرده بودم. ولی خب همین چندماهی که تونسته بدون من زندگی کنه.


احتمالا دارم خودم هم اعتماد به نفسمو از دست میدم واقعا. ولی نباید این اتفاق بیفته.

[سحر بهاری]

همچنین گفت که ظرافت های زنانه ای که بتونه همسرت رو جذب کنه کمتر توی زندگی داشتی. به درس و کار خیلی بها دادی (شاید برای فرار از وضعیت بدی که در زندگی مشترک داشتی). و این باعث شده همسرت این فکر رو بکنه که با یه مرد داره زندگی می کنه نه یه زن.
حالا من واقعا نمی دونم اینطوری که ایشون میگه هستم یا نه؟ یعنی هنوز پذیرش کامل نسبت به این موضوع کع این ایراد در من هست رو ندارم. چون دوستان و همکاران خودم رو می بینم که شرایط تحصیلی و کاری و حتی اخلاقی مثل من دارند ولی زندگی خوبی با همسرشون دارن.

درود

اگر قرار باشه فرد مقابل ما تلاش کنه و تغییری ایجاد بشه ما هم نیاز داریم به همون اندازه تلاش کرده و تغییر کنیم.

اگر همسرتون شما رو شریک مردانه ای تصور میکنه و مشاور این رو بهتون گوشزد کرده شما هم باید اون ظرافت ها و نقش زن بودن خودتون رو تقویت کنین که این هم در عمل اثبات میشه.

دقت کنین یک زن موفق کسی هست که در حالی که موفقیت های فردی خودش رو داره، عشق همسرش رو هم برمی انگیزه. چنین زنی با رعایت تعادل تونسته موفق عمل کنه. وقتی نقش زن و مرد در زندگی مشترک بهم میرزه سبب آشفتگی و تنش میشه و حتما باید این مسئله رو مورد توجه قرار بدین.

_ از طرفی اینکه شما مدام نقد کنین یا دست به مقایسه زندگی خودتون با همکارانتون بزنین ، اشتباه هست.

شرایط ها کاملا با هم فرق دارن و شما هم به زندگی و روابط افراد مسلط نیستین و تنها منبع دریافتتون خود اون ها هستن که ممکن هست کاملا برعکس همه چیز رو بشما نشان بدن.

از این رو مسیری رو انتخاب کنین که براتون مفید هست.

[فرزانه 123]

سلام ممنونم سحر بهاری عزیز
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات

من نمی دونم آیا از قبل از ازدواج این مشکل رو داشتم یا بعد از ازدواج این اتفاق افتاده. این کلمه افتاده به زبون همسرم و میگه زنانگیت کم بوده. حتی الان هم میگه من هنوز کار خاصی که در راستای زنانگی باشه از تو ندیدم! من نمی دونم منظورش چیه و وقتی هم ازش پرسیدم میگه باید خودت بدونی!

حتی وقتی من میرم خونه خودمون و حضوری باهم صحبت می کنیم و به نظر من گفتگوی خوبی بوده، اون پیام میده میگه که نه با این روال پیش بریم به جایی نمی رسیم و ... و از حرفها و رفتارهای من ایراد می گیره.

[سحر بهاری]

به درس و کار خیلی بها دادی

سپاس، همچنین برای شما

یکیش همین جمله ای هست که جدا کردم و مشاور تاکید داشته. نباید این حسی که همسرتون داره درونش تقویت بشه در اینصورت ممکن هست متحمل آسیب های بیشتری بشین.

ساعت کاری یا درسی زیاد _ خستگی و بی انرژی بودن _ کوتاهی یا عدم رسیدگی به امور منزل _ کافی نبودن وقت و عدم انرژی لازم برای کنار همسر بودن ( تفریح، مهمانی، سفر و ... )، بچه دار شدن _ استرس، پرخاش، بی نظمی ساعت خواب و کسل بودن و ده ها مورد دیگر

شما خودتون باید فکر کنین و ببینین چه چیزی رو از تعادل گذروندین یا اینکه چه موارد و نکات زنانه ای بوده که توجه نکردین یا از کنارش رد شدین.

بررسی کنین و برای اینجا بنویسین.

[فرزانه 123]

سلام
ممنون سحر بهاری عزیز
من فکر می کنم همه مواردی که شما نوشتین هم از جانب من بوده و هم از جانب همسرم. البته من کاملا کاستی های خودمو قبول دارم. شاید در نقش یه زن به معنای اونچه که توی ذهن همسرمه نتونستم ظاهر بشم. وقت کمی رو به رابطه خودمون اختصاص دادم. یعنی با هم بودنمون. برای اینکه نمی دونستم چطوری واقعا باید مردهارو جذب کرد. ولی الان یه کمی چیزهایی یاد گرفتم البته با کمک مشاور که حرفای همسرم رو بهم منتقل کرد (مشکل همین بود که همسرم به من مشکلاتشو نمی گفت) ما زندگی خیلی بدی رو داشتیم تجربه می کردیم. همونطور که گفتم رفتارهای بد همدیگه رو هم کاملا تقویت می کردیم. مثلا ایشون به من توجه نمی کرد و من هم به اون متقابلا. یا ایشون به خانواده من توجه نمی کرد من هم به خانواده اون.
من چند جلسه دوباره به خونه خودمون رفتم و با همسرم سر مسائل مالی و بعضی مسائل دیگه صحبت کردیم. برای من رفتن به خونه ای که از اون با بی احترامی بیرون شدم خیلی سخت بود ولی مشاور گفت برو صحبت کن و یه احساس هایی که الان بینتون نیست ممکنه دوباره برگرده و ... منم به حرفش گوش دادم و رفتم. البته همسرم هم خیلی اصرار داشت که چون ماه رمضونه و اذیت میشیم بریم بیرون همش بهتره توی خونه صحبت کنیم. توی جلسه آخری که با هم صحبت کردیم یه مقدار یخ بینمون آب شد و با هم درددل صمیمانه بیشتری کردیم. مخصوصا من. و اونم تعریف کرد که خیلی این مدت اعضابش خورد بوده. یه مقدار هم فضا محبت آمیز شد. و اون به من گفت که خیالم راحت شد که دوستت دارم! و از من هم پرسید که آیا بهش علاقه دارم و منم گفتم آره. خلاصه در مورد مسائل و مشارکت مالی هم صحبت کردیم ولی فعلا به نتیجه نرسیدیم. اصلا یکی از مسائلی که ایشون مطرح کرد این بود که چرا تو در مسائل مالی مشارکت نمیکردی و به همین دلیل منم زورم می اومد وقتی در کارهای خونه کمک می کردم. و احساس می کردم همه چیز بر عهده منه و کلا احساس می کنم اگر کنترل کاملی روی حقوق من داشته باشه خیالش راحت میشه. من بهش گفتم که برای توافق روی مسائل مالی باید چندین جلسه داشته باشیم تا بتونیم با رضایت خاطر به توافق برسیم چون یه سری مساول هم از قبل وجود داره مثل پنهانکاری ایشون در یه قضیه مالی و یه سری مسائل دیگه. ولی اون اصرار داره که زود به توافق برسیم و همه چیز 50 50 باشه. حتی اصرار داشت که هزینه های مشاوره هم باید 50 50 حساب بشه. به نظر شما این درسته؟ البته از نظر مالی نمیگما از لحاظ اینکه بهرحال از مرد انتظار میره که به زنش مستقیم نگه که هزینه مشاوره هم 50 50 . در صورتیکه خودش می تونه بده. در ضمن وقتی ما به توافق اولیه رسیدیم که خرج هارو شریک بشیم و من بعضی چیزها که واقعا لازم داشتم رو می گفتم همسرم همچنان جبهه می گرفت و سعی می کرد همون رفتارهای بسیار اقتصادی قبل رو داشته باشه.

دیروز هم زنگ زد به پدرم و ازش عذرخواهی کرد.
راستی همسرم به خانودش گفته که مشکلی که من با فرزانه دارم اینه که توی خونه کار نمی کنه!!!! خودش هم میگه بهانه آوردم و چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسید. ولی خب چرا باید همچین چیزی بگه.
امروز هم اصرار داشت که بگو ببینم خودت رو مقصر می دونی در وضعیت کنونی یا نه؟ و اگر مقصر می دونی بگو ببینم چند درصد. منم گفتم 10 تا 20 درصد. و فکر می کنم منظورش این بود که چون تو هم مقصر هستی باید نصف هزینه مشاوره رو پرداخت کنی.

خلاصه من همچنان با بخشی از مشکلات درگیرم.

[فکور]

اینکه در مسیر آشتی قدم برداشتی عالیه
ولی اینکه همسرت توقع مشارکت 50 درصدی داره خیلی عجیبه تو فرهنگ جامعه ما

البته شایدم کلا با تفکر غربی زندگی می کنه همسرت

ولی شما که دارید میری پیش مشاور اینم مطرح کنید
اینکه همسر شما باید چنین توقعاتی داشته باشه یا نه

اینکه بگه هزینه مشاور هم 50 به 50
یه مقدار با فرهنگ ما نمی خونه

به نظرم بد نیست این مورد رو هم با مشاور مطرح کنید

[الهه زیبایی ها]

با سلام
فرزانه جان یعنی ایشون قبول میکنن هر چی هم که بدست اوردین نصف نصف باشه؟؟
جدا از سبک زندگی شرقی و غربی خودتون چطوری دوست دارید؟؟
بعضی ها پول گرفتن از مرد رو بد میدونن بعضی ها نه..این بحث مفصله.


در مورد ایتکه ایشون میخوان شما هم اعتراف کنین
احتمالا میخوان خودشونو اروم کنن که از عذاب وجدانشون کم بشه که یعنی من فقط تقصیر ندارم
حدس میزنم ایشون به تشویق و تایید زیادی نیاز دارن
ولی در مورد نحوه گفتنتون با مشاوره صحبت کنید.
بگین که زن هم نیاز داره به محبت و توجه ...کامل خواسته هاتونو بگین لحن کلام تون سرزنش امیز نباشه هیچ وقت.

کتاب رازهایی در مورد عشق خوبه ...کمک میکته رابطه رو سرحال نگه داشت
تمرینات نوشتاری خوبی هم داره ...که از نیازها خواسته های هم باخبر بشید.
باهم بخونید خیلی خوبه. قلم فانی هم داره نویسنده ...برای باهم خوندن خوبه.

این هم که گفتن راضی نیستن و شما متوجه منظور شون نشدین...فک نمیکنید منظورشون تمکین مرده؟؟

[باغبان]

البته از نظر مالی نمیگما از لحاظ اینکه بهرحال از مرد انتظار میره که به زنش مستقیم نگه که هزینه مشاوره هم 50 50

با سلام
الحمد الله خوب انگار داره میره جلو مسیرتون .
این مورد هم می تونید از مشاور مشورت بگیرید ، هر دو بزرگوار .
در این مورد خدمتتون بگم :
وظیفه اصلی مخارج بر عهده مرد هست ،،،
اگه تو این جور مسائل اختلاف نظر وجود داره از زوجین ،،،به گفته دکتر یوسف قرضاوی اگه زن مکفی ست ،،می تونه یه قسمتی را بر عهده بگیره .
همان طور که مردها دو سوم ماترک را ارث می برند ،،در نفقه هم دو سوم به عهده بگیره ، زن هم یک سوم .
شاید باشه در خانواده ای که زن و شوهر با هم کار می کنند و مرد هیچ توقعی هم نداشته باشد !
اگه می بینید همسرتون توقعی داره ( در تمام هزینه ها ) با این سیستم باهاش صحبت کنید .
شاید این توقع مرد یه جور بیان و یه درخواست غیر مستقیم هست که زن وقت بیشتر یا رسیدگی بیشتر در خانواده داشته باشد .
یه جور باید مدیریت بشه این قضیه و نیازها و حرف های هر طرف بررسی و درک بشه .
مسئله مهمی هست که مشاور حضوری می تونه کمک کنه .




........................

در مورد تمرکز یه مطلبی خدمتتون بگم :
در بعضی از زندگی ها به ناچار ،شرایط ایجاد میشه زن و شوهر با هم کار کنند ،،،
خیلی ها هستند که هر دو هم کار می کنند و تونستند تعادل را نگه دارنند ،،،
اگه می بینید تعادل نگه داشت سخته و هزینه بیشتری برای زندگی شما داره ،،،این ساعت کاری را باید مدیریت کنید و وقت بیشتر ی به شوهرتون بپردازید .
یه شاخه گل رز را در نظر بگیرید ،،، امکان داره در بعضی از شاخه ها گل رز بزرگتری وجود داشته باشه ،،،
دلیل بزرگی گل رز شانس نیست !
اون باغبون جوری مدیریت کرده که یکی از شاخه ها گل رزی بزرگتری داشته باشه ...
یعنی اومد مسیر آب رسانی ، مسیر غذا را جوری تنظیم کرده که این مواد به اون گل رز مد نظرش بیشتر برسه و برای همین اون گل بزرگتر شده نسبت به بقیه .
در زندگی هم همینه ...ببنید کدام گل رز را دوست دارید بزرگ بشه ،،
این گل ها را در نظر داشته باشید :
-شوهر
- کار
- توسعه شخصی
و....

شاید فردی بتونه همه این گل را با مدیریت و یه اندازه بوجود بیاره ،،
شما باید ببنید چطوری می تونید این مسائل را مدیریت کنید .


...................................

این تاپیک هم هردو بزرگوار مطالعه داشته باشید و از مشاور هم بیشتر جویا بشید حضوری .
* مقصر من هستم یا شوهرم؟!
مهارتهاي كلامي زن و شوهر





در پناه حضرت حق .

[بهاره جون]

فرزانه جان


اینکه همسرت به جای عصبانیت و پرخاشگری یا قهر، داره باهات گفتگو میکنه پیشرفت خوبی هست ...


ولی یه سری مسائل اساسی وجود داره که بر اساس باورها و برداشت های آدم ها شکل میگیره ... این باورها تو محیط خانواده یا محیط اجتماع از کودکی به افراد القا میشه ... یا به فرد آموزش داده میشه یا بر اساس برداشت هاش از رفتار نزدیکان به این باورها میرسه...

مثلا اگر باور همسرت این باشه که فقط خانواده پدری قابل اعتماد هستن و همسر آدم قابل اعتماد نیست ... اونوقت پولش رو به خانواده خودش میده ... پس اندازش رو از همسرش پنهان می کنه ....
یا اگر این سوظن رو داشته باشه که زن ها از شوهرشون سواستفاده میکنن ... اونوقت تو خرج کردن درامدش یا کمک کردن در کار منزل وسواس به خرج میده ...
همه این باورها و سوظن ها باعث اضطراب و خشم و پرخاشگری هم میشه ...


آیا وضعیت شما نسبت به یکی دوسال پیش که در مورد اختلاف در مسائل مالی تاپیک زدی، تغییری کرده؟ اون موقع توافق نتیجه بخش بود؟
حتی اگر در امور مالی یا کارهای منزل هم با هم توافق کنین باز هم این سوظن ها در جای دیگه ای خودش رو نشون میده ... واقعیت زندگی اینه که توافق مهم و ضروری هست. ولی افراد اگر پیش زمینه های منفی ذهنی داشته باشن،‌ میتونن توافق ها رو هم دور بزنن ...


اگر هر کدوم از شما جداگانه مشاوره فردی بگیرین و روی این برداشت های ذهنی و باورها کار کنین، نتیجه بهتری میگیرین ...

[باغبان]

این موردی که در فایل تصویری پایین قرار میدم هم برای مجردها خوبه و هم برای متاهل ها
هم راستا با بحث های مشاوره ای ،،این مورد فایل پایین خیلی آموزنده ست ،که زن و مرد این موارد را خیلی خوبه در نظر بگیرنند .
حتما با همسرتون ببینید ،خانم فرزانه .
https://tv4.ir/episodeinfo/246572