دقیقا عین من .... منم کلافه میشم وقتی خواستگاری میاد و انگار دلم میخواد خلاص بشم از دستش.
من خودم فکر میکردم دلیلش اینه که به دلم نمیشینن. یعنی حس خاصی و حس دلتنگی و اینا نسبت بهشون ندارم.
گیسو، تا حالا پیش اومده که یه جورایی توی وجودت تصمیم گرفته باشی دیگه عاشق نشی و الان ناخودآگاه سر تصمیمت باشی؟؟ تا حالا گفتگویی درونی داشتی که بخشی از درونت مثلا قسم خورده باشه دیگه عاشق نشم، دیگه عشق کسی رو باور نکنم و ....؟؟
از یه لحاظ دیگه توی چت ها من حس کردم بیشتر از اینکه نگران این باشی که تو ازش بزرگتر باشی و بعد شکسته بشی و ....، نگران این هستی او اونقدر که تو دلت میخواد شخصیت پخته ای نداشنه باشه. در واقع حس کردم یه جورایی انگار هنوز بچه میدونیش. درست حس کردم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)