خواهش میکنم
در تاپیک گذشته اشاره کردین؛
و من توصیه هایی بشما کردم و همچنین خواستم به روانشناس مراجعه کنین و البته اشاره کردم؛
مراجعه کردین؟
.................
مطلب بعدی دام مقایسه هست.
برخی آدم ها در زندگی دیگران همیشه بدنبال کمبودهای خودشون میگردن. اگر همسرشون بشینه فوتبال نگاه کنه و به حضور اونها بی توجه باشه تو ذهنشون میگردن و دنبال یکی از زن های جوان فامیل یا دوستانشون میرن که شوهرش فلان موقع جلو جمع بهش توجه کرده یا فوتبال ندیده رفتن گردش و خانمش اینو تعریف کرده.
در این زمان هست که تمرکز بر داشته های دیگران باعث میشه شما جزو افرادی باشین که خیلی به کمبودها حساس میشن و یا مسئله رو بزرگ میکنن و در نهایت در دام مقایسه بی پایان میافتن.
این دام چیزی جز دشمنی، رنجش ، خشم ، حسادت به دیگران و ...برای شما سودی نخواهد داشت.
شرایط دیگران با شما متفاوت هست و هر کسی مسائل خودش رو داره. شاید اونها مثلا در دوران آشنایی رفتارهای خطرناکی داشتن ( در کنار هم بودن ) و الانم ازدواج کردن ولی این فقط ظاهر ماجراست.
باطن ماجرا دو نفر هستن که حدود مشخصی ندارن و روی عرف و شرع پا گذاشتن و ... همینام با خودشون وارد زندگی مشترک کردن، در اینصورت با توجه به علل خیانت احتمالتش چقدر افزایش پیدا میکنه؟
پس ظاهر زندگی افراد نباید ما رو به اشتباه بندازه. شما الان شرایط حادی ندارین ولی یهو میخواین به همه چی برسین مثل آدمی تشنه که دل میخواد خودشو بندازه وسط یه آب گوارا...
ولی بنظرم باید کم کم و پیوسته بهش برسین بهتره. این متن رو بخونین...
اگر طالب عشق همیشگی هستید
مثل هیجان خوردن شیرینی های همیشگی و یکهویی جیب پدر بزرگ که ناگهان ظاهر میشد و کاممان را شیرین میکرد...
بگذارید سال ها کش بیاید این شوق، این احساس ، این خواستن...
حدود که از دست میرود دیگر هیچ چیز خواستنی نیست... مثل باران که زیاد ببارد سیل میشود و میبرد، کم شود قحطی می آید... اما به اندازه که می آید جایش روی چشم تمام پنجره هاست.
_ قبلا هم که توصیه کردم فضای گفتگوی صمیمانه رو بوجود بیارین و اگر نیاز منطقی هست با همسرتون در میان بگذارین.
علاقه مندی ها (Bookmarks)