مقدمه :
ماهیت عزت نفس
عزت نفس محصول دو چیز است: باور و احساس.
باور قضاوتی است که دربارهی ارزش کلیتان و ارزیابی مختصری از خصوصیات، عادات و توانایی هایتان میکنید.
احساس حسی بنیادی از خوب یا بد بودن است، احساس در بدترین حالت خود آنقدر میتواند دردناک و آزاردهنده باشد که شما را از بیشتر چالشهای زندگی فراری دهد.
مواردی همچون همسریابی، شغلیابی یا رشد نظام حمایتی دوستان آن قدر سخت و دشوار میشود که احساس میکنید آدمی بد یا بیارزش هستید.
چطور عزت نفس آسیب میبیند
درحالیکه عادت قضاوت کردن جزء ساز و کار اولیهی بقاست – این نیاز که دنیا را به آنچه خطرناک یا امن است دستهبندی کنیم – این برداشت که ما فردی بیارزش هستیم، از یکی از این دو مورد ریشه میگیرد.
اولی همان چیزی است که ما آن را پیامهای هویتی منفی مینامیم. این پیامها قضاوتهایی نامعقول و منفی هستند که در طول رشد از آنها رنج میبریم. این پیامهای هویتی منفی از طرف والدین، همسالان و معلمان ساخته میشوند: «احمقانه است.»، «چرا نمیتوانی هیچ کاری را درست انجام بدهی؟»، «تو خرابش کردی.»، «بیدست و پا، خوب دست بزن.»، «خیلی تنبلی.»، بیشتر بچهها در طول رشد به میزان زیادی چنین جملههایی را می شنوند
این پیامها به طور جداگانه مثل قطرات باران هستند و تأثیر چندانی در ما ندارند و خیلی زود فراموش میشوند.
اما صدها یا هزاران پیام از این دست، رودخانهای میشوند که هویت ما را تحتتأثیر قرار میدهند و این تنها خود پیامها نیستند که تأثیرگذارند،
بلکه فشار یا خشم موجود در پشت این پیامها آسیبزا است. وقتی پدری فریاد میزند: «در هر کاری گند میزنی»، قدرت تند و تیز پیام بیشتر از خشمش ریشه میگیرد تا کلماتش، و احساس مثبت کودک را از خودش تخریب میکند.
طریق دومی که عزت نفس ما آسیب میبیند، شامل آسیبهای دوران کودکی و زمان رشد است؛ یعنی اتفاقاتی که در طول دوران رشد برای ما افتاد و بهراستی احساس خطر کردیم.
بهعنوان مثال، سوءاستفاده و بدرفتاری جسمی و جنسی تأثیر عمیقی در عزت نفس میگذارد، چون ترسی که با آن آسیب تداعی میشود، هر آنچه را از آن رخداد میشنویم، میآموزیم و باور داریم، قدرتمند تر میکند.
البته همهی آسیبهای دوران رشد بهطور مستقیم وارد نمیشوند. بیشتر بچهها از فقدان و طرد شدگی آسیب میبینند. والدی که میمیرد یا خانواده را ترک میکند، یا بیماری عضوی از خانواده که باعث میشود او ناکارآمد شود، میتواند شرایطی بهوجود آورد که بچهها احساس کنند بیاهمیت هستند یا بهنحوی خودشان را مقصر بدانند.
خواه عزت نفس شما از آسیبهای دوران رشد تضعیف شده باشد و خواه از مجموعهای از پیامهای هویتی منفی نتیجه یکسان است؛ در واقع این باور در شما شکل میگیرد که فردی ناقص هستید و دچار احساسِ دردناک بیلیاقتی میشوید. راهحل نیز یکسان است؛ شما باید ارزش ذاتیتان را بازیابید.
در این کتاب راهنمای ده هفتهای، هر روز به موارد خوبی که در وجودتان دارید، توجه میکنید. هر روز خواهید آموخت که چطور به خصوصیات مثبت دربارهی خودتان توجه کنید، شروع به جذب بازخوردهای مثبتی میکنید که دیگران مطرح میکنند، و شواهدی را که به نقاط قوت و تواناییهایتان اشاره دارد، ثبت میکنید.
شما تصویر جامعتری از خودتان را رشد میدهید که شامل درک و برداشت دقیقتر و سالمتری از خودتان است
پ.ن : بازسازی عزت نفس در ده هفته از : دکتر متیو مک کی _ کاترین سوتکر
علاقه مندی ها (Bookmarks)