به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 53

موضوع: همکلاسی

  1. #21
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 مهر 03 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    169
    امتیاز
    13,216
    سطح
    74
    Points: 13,216, Level: 74
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,839

    تشکرشده 282 در 128 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام ممنونم بابت راهنمایی های خوبتون..

    نه امکان وقفه تحصیلی نیست.. مرخصی نمی شه گرفت. و مورد دیگه اینکه اگه میشد مرخصی تحصیلی بگیرم هم مایل نبودم این کارو کنم.
    دوست دارم این مرحله و این محیط تموم بشه و از اینجا برم. 1 سال دیگه درسم تموم میشه .. دوست دارم به خوبی تموم بشه و از اینجا برم زودتر.
    ممنون بابت راهنمایی خوبتون..آره چیزهای زیادی توی ذهنم بود که یاد بگیرم و مهارتمو بالا ببرم.. اما بخاطر این آقا پسر ذهنم درگیر شد و زندگیم تحت شعاع ضربه ی روحیم قرار گرفت.

    دیگه کم کم دارم سعی می کنم کنار بیام و فراموش کنم.

    **********************************************

    منم با شما خیلی موافقم. همین تعهد در ازدواج باعث کنار هم بمونن..



    من به این نتیجه رسیدم که اصلا به فکر ازدواج و دوست داشته شدن از طرف جنس مخالف نباشم..
    از زندگی میوفتم. حس می کنم مجردی اصلا خیلی بهتره. بدون هیچ مشغولیت فکری آدم زندگیشو می کنه. نه زندگی کسی برات مهمه نه بهش فکر می کنی و نه رفتارها و کارها و اخلاق و هیچ چیزش برات مهمه و نه زندگی تورو تحت تاثیر قرار میده.

    در این صورت، آدم فقط حواسش ب خودش می شه. و زندگی و روحش تحت تاثیر شخص دیگه ای نیست.

  2. کاربر روبرو از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده است .

    gholam1234 (چهارشنبه 27 فروردین 99)

  3. #22
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 تیر 02 [ 18:30]
    تاریخ عضویت
    1389-10-26
    نوشته ها
    101
    امتیاز
    10,730
    سطح
    68
    Points: 10,730, Level: 68
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 120
    Overall activity: 50.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    197

    تشکرشده 342 در 91 پست

    Rep Power
    32
    Array
    با سلام
    شاید من یکم زیادی تند گفتم راجع به نتیجه ازدواج.
    اما اصلا هدفم این نبود که شما به این نتیجه برسید که تنهایی بهتره و دوستان دیگر رو هم بترسونم!
    این مطلب رو گفتم برای اینکه من خودم هم تصور ایده الی از ازدواج داشتم. اما فکر میکنم ادم باید تصور اولیه اش رو اصلاح کنه. انتظارش رو واقعی کنه از ازدواج. رویاپردازی اش رو کمتر کنه.
    و یه چیز دیگه. حتی اگر به من میگفتن ۹۰ درصد ازدواجها هم ناموفق هستن (منظورم از ناموفق صرفا منجر به جدایی نیست. هر ازدواجی که یکی از طرفین راضی نباشن) باز هم من شانسم رو امتحان میکردم.
    کلا یه چیزهایی توی این دنیا دست ماست. مثلا در مورد ازدواج مطالعه، مشورت، جلسات آشنایی، پرسش و معاشرت قبل از ازدواج، شاید تحقیق و ...اما بیش از این واقعا دست ما نیست. اما به نظرم دلیل نمیشه که کلا رهاش کنیم.
    زندگی همینه! هیچ چیزش به طور قطع قابل پیش بینی نیست. الان همین کرونا رو ببینید. کی فکرش رو میکرد یه دفعه ادم مغرور قرن ۲۱ کلا فلج بشه؟!

  4. 3 کاربر از پست مفید محمد89 تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 27 فروردین 99), Mvaz (چهارشنبه 27 فروردین 99), بانوی آفتاب (چهارشنبه 27 فروردین 99)

  5. #23
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 مهر 03 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    169
    امتیاز
    13,216
    سطح
    74
    Points: 13,216, Level: 74
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,839

    تشکرشده 282 در 128 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد89 نمایش پست ها
    با سلام
    شاید من یکم زیادی تند گفتم راجع به نتیجه ازدواج.
    اما اصلا هدفم این نبود که شما به این نتیجه برسید که تنهایی بهتره و دوستان دیگر رو هم بترسونم!
    این مطلب رو گفتم برای اینکه من خودم هم تصور ایده الی از ازدواج داشتم. اما فکر میکنم ادم باید تصور اولیه اش رو اصلاح کنه. انتظارش رو واقعی کنه از ازدواج. رویاپردازی اش رو کمتر کنه.
    و یه چیز دیگه. حتی اگر به من میگفتن ۹۰ درصد ازدواجها هم ناموفق هستن (منظورم از ناموفق صرفا منجر به جدایی نیست. هر ازدواجی که یکی از طرفین راضی نباشن) باز هم من شانسم رو امتحان میکردم.
    کلا یه چیزهایی توی این دنیا دست ماست. مثلا در مورد ازدواج مطالعه، مشورت، جلسات آشنایی، پرسش و معاشرت قبل از ازدواج، شاید تحقیق و ...اما بیش از این واقعا دست ما نیست. اما به نظرم دلیل نمیشه که کلا رهاش کنیم.
    زندگی همینه! هیچ چیزش به طور قطع قابل پیش بینی نیست. الان همین کرونا رو ببینید. کی فکرش رو میکرد یه دفعه ادم مغرور قرن ۲۱ کلا فلج بشه؟!


    سلام مجدد.
    خیلی ممنونم بابت راهنمایی تون
    نه من در حالت کلی منظورم بود.
    داشتم تاپیک قبلیم رو نگاه می کردم، مال حدود 4 ماه پیش..
    اونموقع از این ناراحت و دلگیر بودم که تنها هستم. وقتی به اونموقع ها فکر می کنم، ناراحت می شم. چقدر خوب بود. هنوز دختر پاک و معصومی بودم..

    چقدر احمق بودم
    رفتم با یه پسر دوست شدم با فکرِ خوشِ اینکه قصدش ازدواجه! آخرشم منو ول کرد

    بخاطر همین خیلی تجربه بدی بود برام. خیلی اذیت شدم. تجربه ای که جبران ناپذیر بود. احساس بدی دارم نسبت ب خودم.

    بخاطر همین دیگه تصمیم گرفتم هیچ وقت ب فکر اینکه تنها هستم یا کسی نیست منو دوست داشته باشه و من دوستش داشته باشم نباشم.
    اگه مورد واقعی و مناسب و خوبی برای ازدواج پیش اومد که هیچی. اگه نیومد هم مجرد می مونم و راضی هستم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده است .

    Mvaz (چهارشنبه 27 فروردین 99)

  7. #24
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 آبان 03 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,074
    امتیاز
    23,798
    سطح
    94
    Points: 23,798, Level: 94
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 552
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,698

    تشکرشده 2,236 در 911 پست

    Rep Power
    224
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط محمد89 نمایش پست ها
    با سلام
    شاید من یکم زیادی تند گفتم راجع به نتیجه ازدواج.
    اما اصلا هدفم این نبود که شما به این نتیجه برسید که تنهایی بهتره و دوستان دیگر رو هم بترسونم!
    این مطلب رو گفتم برای اینکه من خودم هم تصور ایده الی از ازدواج داشتم. اما فکر میکنم ادم باید تصور اولیه اش رو اصلاح کنه. انتظارش رو واقعی کنه از ازدواج. رویاپردازی اش رو کمتر کنه.
    و یه چیز دیگه. حتی اگر به من میگفتن ۹۰ درصد ازدواجها هم ناموفق هستن (منظورم از ناموفق صرفا منجر به جدایی نیست. هر ازدواجی که یکی از طرفین راضی نباشن) باز هم من شانسم رو امتحان میکردم.
    کلا یه چیزهایی توی این دنیا دست ماست. مثلا در مورد ازدواج مطالعه، مشورت، جلسات آشنایی، پرسش و معاشرت قبل از ازدواج، شاید تحقیق و ...اما بیش از این واقعا دست ما نیست. اما به نظرم دلیل نمیشه که کلا رهاش کنیم.
    زندگی همینه! هیچ چیزش به طور قطع قابل پیش بینی نیست. الان همین کرونا رو ببینید. کی فکرش رو میکرد یه دفعه ادم مغرور قرن ۲۱ کلا فلج بشه؟!


    حق با شماس. قسمت اعظمش دست خودمون نیست ...

    راستی محمد 89 ، خیلی دوست داشتم اون تاپیک تجربیات شخصی رو باز هم بیای و کامنت بذاری ... کلا خیلی دوست داشتم باهات شخصا صحبت کنم، ببینم تجربیاتت چی هست. حیف که پیغام خصوصیت بسته هست...
    ویرایش توسط gholam1234 : چهارشنبه 27 فروردین 99 در ساعت 15:06

  8. 2 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    الهه زیبایی ها (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), بانوی آفتاب (چهارشنبه 27 فروردین 99)

  9. #25
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دیروز [ 21:06]
    تاریخ عضویت
    1398-1-10
    نوشته ها
    801
    امتیاز
    23,952
    سطح
    94
    Points: 23,952, Level: 94
    Level completed: 61%, Points required for next Level: 398
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,625

    تشکرشده 1,806 در 743 پست

    Rep Power
    176
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بانوی آفتاب نمایش پست ها

    بخاطر همین خیلی تجربه بدی بود برام. خیلی اذیت شدم. تجربه ای که جبران ناپذیر بود. احساس بدی دارم نسبت ب خودم.
    سلام

    تو زمان کودکی اگر یکسره به ما بگویند تو مثل گل هستی، باید به اشخاصی که دوست داری گل هدیه بدی، گل ها بسیار خوشبو هستند و کلا هر چی که گل رو به یک عنصر بسیار والا مقام در اون کودک تصویر کنه.

    بعد از مدتی اگر ما بریم به یه باغ و از یک گل خوشم بیاد و بریم آنرا بو کنیم، متاسفانه بوی بدی داشته باشه و از هر چی گله متنفر بشیم، دیگه هر وقت گل ببینیم باید از گل ها حالمون بهم بخوره؟


    جواب اینه که، خیر!!!!!

    ما باید یاد بگیریم این جهان پر از اهداف ناپایدار و تخریب پذیره، مثل این گل بد بو!!! مشکل از گل نبوده، مشکل از ما بوده که به گل وابسته شده بودیم و اون رو برای خودمون با ارزش کرده بودیم،

    اهدافی مثل ازدواج، تحصیل، کار، خونه، ماشین، موقعیت اجتماعی و ... همه اینها خوبه، ولی باید یاد بگیریم این هدف ها همه به واسطه یک اتفاق تخریب شدنی هستند، باید به بی ثبات بودن اونها پی ببریم و در حد خودش بهشون اتکا کنیم، نه بیشتر که اگر خدا نکرده یکی از این اهداف با خاک یکسان شد، ما دیگه از زندگی بشیم یا دیگه اصلا به سمت اون هدف نریم ، پس نتیجه اینکه ما باید به هدفی والایی تمسک به جوییم که هیچ اتفاقی اون رو تخریب نکنه!!!!!!
    وقتی هدفی پایدار باشه، دل بستگی و وابستگی بهش ارزشمند میشه، هر چی وابسته تر بشی، بیشتر انگیزه پیدا می کنید به سمتش برین، و همه اون هدف های کوچک مثل کار و ماشین و خونه می شه بخشی از اون هدف بزرگ که دیگه بهش وابسته نمی شیم.


    امید وارم روزی به چنین هدفی برسین که هیچ وقت و با هیچ اتفاقی از بین نره.





    راستی یادم رفتم بگم، شخصی بود که اون گل بد بو رو بو کرد، خار گل رفت تو دستش، گرده های گل رفت تو بینی اش، زنبور های اون گل نیش اش زدن، باغبان اونجا افتاد با چوب دنبالش، ولی باز گفت که دلیل نمیشه همه گل ها اینجوری باشند.
    ویرایش توسط Mvaz : چهارشنبه 27 فروردین 99 در ساعت 21:30

  10. 3 کاربر از پست مفید Mvaz تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 31 فروردین 99), gholam1234 (چهارشنبه 27 فروردین 99), بانوی آفتاب (پنجشنبه 28 فروردین 99)

  11. #26
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 07 آبان 01 [ 21:11]
    تاریخ عضویت
    1393-1-11
    محل سکونت
    مگه فرقی داره!؟
    نوشته ها
    809
    امتیاز
    24,401
    سطح
    95
    Points: 24,401, Level: 95
    Level completed: 6%, Points required for next Level: 949
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First Class10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    3,979

    تشکرشده 3,495 در 804 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    191
    Array
    سلام خانم بانوی افتاب
    اتفاقا چند روز پیش به فکرتون بودم بخصوص اینکه خبرای خوبی از ایتالیا نمیاد.
    الان اومدم سایت اسمتونو دیدم خوشحال شدم ولی توقع نداشتم همچین تجربه ی سختیو گذرونده باشین.
    عذاب وجدان بیش از اندازه به خودت تزریق نکن. خودت متوجه وضعیت شدی؛ این کافیه ، حالا موقع بازسازیه . باید زندگیتو پیش ببری، ازون گذشته عوامل زیادی موثر بودن تو ایجاد این وضعیت که مسئولیت همش با تو نیست.

    با اون پسرم کلا قطع رابطه کن حتی اگه در آینده بازم اومد سراغت.
    تصمیمت برای تمرکز روی تموم کردن درست خوبه. یکم به خودت زمان بده.

  12. 3 کاربر از پست مفید m.reza91 تشکرکرده اند .

    Mvaz (یکشنبه 31 فروردین 99), بانوی آفتاب (یکشنبه 31 فروردین 99), سحر بهاری (یکشنبه 31 فروردین 99)

  13. #27
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 مهر 03 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    169
    امتیاز
    13,216
    سطح
    74
    Points: 13,216, Level: 74
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,839

    تشکرشده 282 در 128 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام ممنونم بابت راهنمایی تون

    حس می کنم زندگی بعضی وقتا خیلی سخت می گذره.. از لحاظ روحی..
    البته می دونم همه توی زندگیشون مشکلاتی دارن به یه نحوی.. اما واقعا مشکلات عاطفی خیلی سخت تره .. من هنوزم هرشب با فکر و خیال می خوابم. درواقع باعث می شه نخوابم. اما همچنان سعی می کنم فراموش کنم.. .

    این رو می دونم که گذر زمان همه چیز رو بهتر می کنه و من به همین هم امیدوارم..

  14. 3 کاربر از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده اند .

    gholam1234 (یکشنبه 31 فروردین 99), Mvaz (یکشنبه 31 فروردین 99), الهه زیبایی ها (دوشنبه 01 اردیبهشت 99)

  15. #28
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 08 آبان 03 [ 13:30]
    تاریخ عضویت
    1398-6-08
    نوشته ها
    1,074
    امتیاز
    23,798
    سطح
    94
    Points: 23,798, Level: 94
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 552
    Overall activity: 67.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,698

    تشکرشده 2,236 در 911 پست

    Rep Power
    224
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط بانوی آفتاب نمایش پست ها
    سلام ممنونم بابت راهنمایی تون

    حس می کنم زندگی بعضی وقتا خیلی سخت می گذره.. از لحاظ روحی..
    البته می دونم همه توی زندگیشون مشکلاتی دارن به یه نحوی.. اما واقعا مشکلات عاطفی خیلی سخت تره .. من هنوزم هرشب با فکر و خیال می خوابم. درواقع باعث می شه نخوابم. اما همچنان سعی می کنم فراموش کنم.. .

    این رو می دونم که گذر زمان همه چیز رو بهتر می کنه و من به همین هم امیدوارم..
    کم کم با گذشت زمان، کمتر بهش فکر میکنین، نگران نباشین

  16. 3 کاربر از پست مفید gholam1234 تشکرکرده اند .

    Mvaz (یکشنبه 31 فروردین 99), الهه زیبایی ها (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), بانوی آفتاب (یکشنبه 31 فروردین 99)

  17. #29
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    شنبه 14 بهمن 02 [ 11:21]
    تاریخ عضویت
    1398-4-16
    نوشته ها
    1,559
    امتیاز
    27,432
    سطح
    98
    Points: 27,432, Level: 98
    Level completed: 9%, Points required for next Level: 918
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveVeteranTagger Second Class25000 Experience Points
    تشکرها
    1,379

    تشکرشده 2,637 در 1,207 پست

    Rep Power
    292
    Array
    من میخواستم یک مطلب رو به شما عرض کنم؛

    شما یه خانم جوان هستین که بهر حال سخت یا آسان این روزها میگذرن ( البته ارادتون در این مسیر خیلی مهمه ) و خواه ناخواه باز هم در شرایط آشنایی و مسیر ازدواج قرار میگیرین.

    همیشه نه صرفا برای ازدواج ، حتی برای شغل ، ارتباط با دوستان و فامیل...
    به یکسری نکات کوچک توجه کنین این نکات مثل یه روزنه ی نور هستن که باید دنبالش برید چون شما رو بسوی روشنایی خواهند برد.

    بعضی از رفتارها، گفتارها دست شما رو میگیرن و میبرن به عمق تفکرات یک انسان... مثل یه سرنخ عمل میکنن. شما باید خیلی حواستون رو جمع کنین...

    مثلا کسی که براحتی دستان من رو میگیره، با من قدم میزنه و میتونم برم منزلش و ... این آدم متوجه قبح و دیگر آسیب های چنین اعمالی نیست و احتمال داره ماجرا از این فراتر بره و اون اتفاق که نباید بیافته ...و از طرفی ابایی از تکرار چنین عملی با دیگری هم نداره!
    هیچ وقت روی یک معیار یا یک ویژگی مثبت تکیه نکنین، چون باعث میشه شما چشم هاتون رو روی سایر معایب ببندین یا اصلا متوجه نشین.

    مثلا آقا یا خانمی که طرف من هست ؛

    خیلی مهربان و انسان دوسته یا مدافع حقوق حیوانات هست

    خیلی اطلاعاتش و علمش بالاست

    نماز خون هست، روزه میگیره و ...

    خیلی زحمتکش هست و همیشه روی پای خودش بوده

    و ...

    اینها در جای خودشون مفیدن اما کافی نیستن! این فرد باید شامل چند ویژگی قابل قبول باشه . ممکن هست خیلی مهربان و خوش خلق باشه اما دچار فساد مالی باشه و این قضیه برای شما هیچ توجیهی نداشته باشه.
    وقتی از ویژگی خوب حرف میزنیم منظورمون یک فرد کامل یا رؤیایی نیست بلکه آدمی رو مد نظر داریم که مثل یک امتحان بتونه از برگه نمره ی قابل قبولی بگیره.

    میتونین برای من بگین این روزا در منزل چه کارهایی انجام میدین و اوقاتتون چطور میگذره؟







  18. 3 کاربر از پست مفید سحر بهاری تشکرکرده اند .

    gholam1234 (یکشنبه 31 فروردین 99), Mvaz (یکشنبه 31 فروردین 99), بانوی آفتاب (یکشنبه 31 فروردین 99)

  19. #30
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 مهر 03 [ 18:09]
    تاریخ عضویت
    1393-6-24
    نوشته ها
    169
    امتیاز
    13,216
    سطح
    74
    Points: 13,216, Level: 74
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 54.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,839

    تشکرشده 282 در 128 پست

    Rep Power
    40
    Array
    سلام

    خیلی ممنونم بابت راهنمایی خوبتون.. .

    خیلی خوب و موشکافانه گفتید..
    خیلی چیزها رو به یاد اوردم که مطابق با حرف شما بود.
    ناراحت میشم وقتی به گذشته فکر می کنم.. اگه کمی عمیقا به کارها و حرف های اون توجه می کردم، فکر می کنم خیلی از اتفاق ها نمی افتاد قطعا نمی افتاد

    احساس نادان بودن می کنم. یادمه همیشه مامانم به خواهرم می گفت من خیالم از بابت تو راحته، اما نگران این هستم (اشاره به من) . می گفت خیلی ساده هست. من با خنده می گفتم مامان من همه چیز رو می دونم بچه که نیستم. نگران من نباش.

    متاسف هستم برای خودم.
    اما تجربه ی بد و بزرگی بود برام. قطعا دیگه اتفاق نمی افته. نمی ذارم که بیوفته.

    ***************

    این روزها فقط پشت لپ تاپ هستم. چون درس های دانشگاه برقرار هست به صورت اینترنتی. و چون اکثر کارهای ما گروهی هم هست، به صورت تقریبا مداوم با همگروهی ها صحبت می کنیم و کارها رو انجام می دیم..
    و زمانی هم که کار نداشته باشیم من توی اینترنت هستم. فیلم می بینم. سایت های خبری رو نگاه می کنم. یه نرم افزار هست روزانه تمرین می کنم و با هم اتاقیم کمی حرف می زنیم باهم
    همین
    البته بیشتر توی اینترنت الکی می چرخم
    توی فکر هم زیاد میرم.
    ویرایش توسط بانوی آفتاب : یکشنبه 31 فروردین 99 در ساعت 22:33

  20. 2 کاربر از پست مفید بانوی آفتاب تشکرکرده اند .

    maryam988 (دوشنبه 01 اردیبهشت 99), الهه زیبایی ها (دوشنبه 01 اردیبهشت 99)


 
صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:56 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.