سلام ،
پیشاپیش از همه دوستان بابت عدم هماهنگی این پست باعنوان سدر این تاپیک عذر خواهی می کنم ،امیدوارم که دیگه حداقل از طرف من یکی دیگه این اتفاق رخ نده. ای کاش می شد یه تاپیک داشت برای حل و فصل و رفع سوء تفاهمات و کدورت های کاربرهای همدردی ، ،ولی احتمالا تاپیکی بود که مدیریتش از جهت شکل هیجان محوری دوستان سخت می شد
واقعاً ممنون بابت حسن نیت تون و خوشحالم از این که اون پست باعث رفع این سوء تفاهم شد . البته قرار بود حداقل بخشی از این اتفاق توی همون تاپیک مذکور مغفور بیفته ولی اون تاپیک بسته شد و خدا می دونه چقدر از اون اتفاقات و اتفاقات بعدش و رفتن خانم گیسو کمند برای من آزردگی ایجاد کرد(). من می خواستم یه پست اساسی در مورد آسیب شناسی اتفاقات اون تاپیک و کاربرها که شما هم عملا هسته اصلی اون بودین بذارم به اندازه چند تا برگه A4 مطلب آماده کرده بودم . (من این جا قائل به نقد صریح مدیران همدردی که باعث جبهه گیری کاربرها نسبت به اونها بشه نیستم ،شاید اگر موضوع خاصی رو فکر کنم که وارد هست و اشتراک غیرعادی! داشتم ،موضوع رو از طریق پیام خصوصی می گفتم) ،
، نشسته بودم تمام پست های قبل مرتبط با اون تاپیک رو مثل تاپیک شما با آقای sci خونده بودم و... ، ،نقدها چندجانبه از شما و خانم گیسو کمند و بقیه تا این وسط یه سری نقد هایی به عملکرد خودم هم بود که قرار بود بگم ،مثلا این که به نظرم تاحدی با نوع مواجهه من اثر حرف های گیسو کمند رو احتمالا ضریب دهی کرده بودم و که این برای شما هم آفت می شد و هم باعث دلخوری خانم گیسو کمند شد که از بابت هنوز که هنوز هست یادم که میاد قشنگ توی سینه ام احساس سنگینی و اضطراب می کنم ،به هر حال :
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿یوسف-۵۳﴾
در هر حال اون تاپیک به شکل بدی بسته شد و اون پست هم به دلیل بسته شدن تاپیک و نتیجتاً عدم انگیزه برای نهایی کردن موضوعات و سرفصل هاش ارسال نشد.
(راستی خانم پوه یه توضیح هم بدم ،من اون پستی دیروز که خانم بینهایت نوشته بود و حذف شد رو دیدم ، احتمال هست که اون جملات کوتاه مخاطبش من بوده باشم ولی نمی تونم بگم دقیق این بوده ،از اون جایی که فقط من در تاپیک حق باطل در مورد خانم گیسو کمند حرف زده بودم این احتمال بیشتره که نسبت به من بوده باشه و البته باز هم می گم قرار نیست خودم رو تبرئه کنم ، به هر حال همون طور که قائل به سهم خطای خودم هستم ،قائل به این هم هستم که خانم گیسو کمند هم سهم مشخصی از اشتباهات رو توی اون تاپیک داشت . )
به هر حال شخصا خیلی خوشحال می شم که دوباره خانم گیسو کمند رو اینجا ببینم و براش هم نذر کردم و اگر برگردن به شرط حیات و تداوم حضور بدون هیچ اما و اگر و پیش شرطی ازشون عذرخواهی می کنم ،شما هم دعا کنین که برگردن من هم وجدان دردم توی این مورد آسوده تر بشه.
(... رَبَّنَا اغفِر لَنا وَ لِإِخوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالإِیمانِ وَ لـا تَجعَل فِی قُلُوبِنا غِلـاًّ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّكَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ) : (... پروردگارا! ما و برادرانمان را كه در ایمان بر ما پیشى گرفتند بیامرز، و در دلهایمان كینه اى نسبت به مؤمنان قرار مده. پروردگارا، تو مهربان و رحیمى).
.................................................. .................................................. ...............................
و اما برگردیم سر پست پر نشاط و شادی آفرین شما :
باز هم تشکر می کنم به خاطر لطفی که به من داشتین ، واقعا باز ببخشید که اول عروسی هم روضه خوندم ، حتما هم دعا می کنم و به یادتون و بقیه دوستان همدردی مخصوصا در حرم حضرت معصومه (س) هستم.
به به آفتاب ،اون هم با فرمت سرت در سایه و پایت در آفتاب ان شاء الله که خوش گذشته باشه ، ان شاء الله یه روزی یه یاری(حالا ان شاء الله اون شخص همسر آینده تون باشه ولی شاید هم نباشه!) پیدا کنین و پیدا کنیم که به آفتاب بگین و بگیم:
روشن نکند چراغ کس پش آفتاب
ای آفتاب پیـــش رخ یار من متاب
در مورد گرم شدن کره زمین هم بهتون پیشنهاد می کنم مستند نردبان فریب رو ببنید! (دوباره رفتم توی اون فازه ها)
https://www.aparat.com/v/ahHmW/مستند_کامل_نردبان_فریب
نهایتا به عنوان یه تجربه شخصی و این که وقتی توی بقیه هم نگاه کردم سنت خیلی عامی هست خیلی کم پیش میاد استثنا بخوره می خوام یه چیزی بگم شاید براتون هدیه باشه نمی دونم (شاید هم دوباره زمان نشناسانه دارم این حرف رو می زنم که ان شاء الله اینجور نباشه):
تجربه من توی این دنیا و نسبت به خدا این بوده که سنت اصلی خدا در کمک کردن این نیست که کار رو آسون کنه - و اگر با این امید و انگیزه به سمت خدا بریم در اغلب موارد هم خودمون رو باختیم و خدا رو چون شیطان
بیکار نمی شینه و مارو از هر دو مأ یوس می کنه -بلکه اگر ما واقعا طالب حرکت و تصحیح و رشد باشیم(اگرچه کم ولی در اون استمرار و استقامت داشته باشیم) خدا کمک می کنه که اگر لنگ لنگان و اثر پذیرفته از شرایط
قبلی مون و ... هم که باشیم در مجموع توان مون رو برای تصحیح خطاها -اگرچه با احتمال قوی تکرار شکست هامون- و یا استقامت در مسیر بیشتر می کنه ، مثل یه بچه که بارها زمین می خوره تا بالاخره بتونه راه بره و بدوه .
اگر اینرو درک نکنیم و منتظر باشیم که بیان بذارنمون توی قالیچه پرنده و ما رو تا مقصد ببرن فقط نتیجه اش سرخوردگی از خودمون و خدا و احساس گناه و ناتوانی بیشتر هست.
«رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَي الْقَوْمِ الْکافِرينَ»
علاقه مندی ها (Bookmarks)