سلام الهه خانم
بنده با اجازتون نظر شخصی خودم رو میگم :
اینکه ایشون تردید دارن میتونه دلایل زیادی داشته باشه که خب دلیل این تردید اصلا مشخص نیس . اینکه ایشون برای تردیدشون دلیل تراشیدن و اون رو به مسایل شغلی ربط میدن ، به نظر من در سطح یه بهونه باقی مونده و نمیتونه قانع کننده باشه . کسی که وارد یه رابطه هدفمند شده صد در صد قبل از استارت ، خودش رو از لحاظ مسائل مادی سنجیده و بعد تصمیم به دادن پیشنهاد گرفته . مخصوصا اگه اون پسر سی سال سن داشته باشه و از همه نظر به یه بلوغ نسبی رسیده باشه. در غیر اینصورت باید به عقل اون بنده خدا شک کرد .
بعضی از آقایون که عموما سن و سال کمی دارن ( مثلا بین ۱۸ تا ۲۵ ) به زندگی نگاه ماورایی دارن . ( و البته تعداد بیشتری از خانما که مورد بحث نیس ) به طور مثال طرف با خودش میگه من ازدواج میکنم و این ازدواج به من انگیزه میده که به اهداف ماورایی خودم برسم و بیشتر تلاش کنم . یعنی پیش خودش خیال میکنه که ازدواج اونو تبدیل به آدم قوی تر و بهتری میکنه . ولی وقتی وارد رابطه شد و چند قدم در این رابطه به جلو قدم برداشت ، متوجه میشه که این ازدواج نه تنها مسیر رسیدن به اهدافش رو هموار نمیکنه ، بلکه سدی در برابر خواسته ها و اهداف ماورایی اوست. در واقع این آدم در نهایت کمالگرایی دست به انتخاب زده و بعد از مدتی متوجه شده که بر خلاف اونچه که توقع داشته این شخص مورد نظر متضاد با خواسته های ذهنی اوست یا اصلا ممکن است به این نتیجه کلی برسه که ازدواج محدودیت است و برای مدت زیادی قیدش رو بزنه .
یکی از دلایل تردید یه آقا ( یا خانم ) میتونه این باشه که طرف معتقده گزینه های بهتری هم روی میزه و تصور میکنه که در صورت ازدواج شانس خودش رو سوخته و تا آخر عمر پشیمانی حاصل از این ازدواج رو به دوش خواهد کشید .
یه عده دیگر هم هستن که به دنبال یه خانوم قدرتمند و خاص میگردن و وقتی که دست به انتخاب میزنن متوجه میشن این خانم بر خلاف تصوراتشون خیلی هم ضعیف و نا توانه و کلی هم توی ذوقشون میخوره . واسه همین سعی میکنن از همونجا جلوی ضرر رو بگیرن .
اینا فقط چند نمونه از دلایل مردد شدن فرد بودن . خب قصدم از بیان این موارد چی بود ؟! کسی که دچار چنین موارد تردیدی شده ، نمیاد به طور مستقیم از این دلیل پرده برداری کنه . بلکه شروع به بهانه تراشی میکنه . بعضی از بهانه ها قابل تشخیص نیستن و خیلی واقعی جلوه میدن . ولی با توجه به این موضوع که شرایط ایشون قبل و بعد از خواستگاری تغییر نکرده ، نشون میده که به دنبال بهانه جویی هستن و شاید منطقی ترین بهانه ممکن هم همین باشد .
بیا بیشتر فک کنیم....من میترسم...شاید من نتونم....در اون صورت حلالم کن....شاید ما بهم نرسیم....اگه من تو زندگی کم اوردم از من بدت میاد؟
به نظرم این جملات نشانه خود کمتر بینی ایشون نیس . ایشون از علاقه شما نسبت به خودش مطمئنه و در عین حال خودش هم با وجود علاقه نسبی ای که به شما داره از تصمیمش مطمئن نیست .یه جورایی بین زمین و هوا معلقه . از هر طرف که با خودش حساب میکنه میبنه این انتخاب هم سود داره ، هم ضرر . ممکنه اون ضرر و زیان از دید من یا هر کس دیگری خیلی ناچیز باشه ولی به نظر ایشون نقطه ضعف های بزرگی باشن . چون ایشون به شدت کمالگرا هستن . کوچکترین کمبودی رو توی ذهنشون به شدت بزرگ جلوه میدن.
از این جمله ها مشخصه که ایشون علاوه بر اینکه کمالگرا هستن ، به شدت احساساتی و دل رحم هم هستن ! به حساب خودشون دارن با این جمله ها شما رو آماده میکنن که ممکنه نظرشون در موردتون منفی باشه . بهتر بگم ایشون با توجه به شناختی که از شخصیت شما دارن و میدونن که چقدر بهشون علاقه مندین ، دارن شما رو از نظر ذهنی آماده میکنن که اگر خدایی نکرده جواب منفی بود ، آسیب های احتمالی کمتر دامن شما رو بگیرن و ...
به نظرم اون دوستتون پر بیراه هم نگفته . البته نظرشون در مورد خیلی از خانوما هم کاربرد داره . در کل بهتره جاذبه و دافعه رو با هم داشته باشین . باید جوری رفتار کنین که طرف مقابلتون همیشه برای به دست آوردنتون تلاش کنه حتی بعد از ازدواج .این موضوع باعث میشه که همیشه برای هم تازگی داشته باشین . نیاز به سیاست و آگاهی و مطالعه بیشتری دارین در این مورد.
پسر عموی منم از ۶ سالگی همراه پدرش می رفت کارگری و الانم بعد از سی سال هنوز همراه پدرش میره کارگری . درسته کار عار نیس ولی مهم تر از کار کردن ، پیدا کردن راه پیشرفته حتی توی کارگری ، رفتگری و ... . اینکه هنوز بعد از ۱۵ سال کار کردن واسه یه نفر دیگه کار میکنه ، صورت خوشی نداره و این نشون میده که ایشون نسبت به شغل و نحوه کسب درآمدشون کم مسئولیت بودن .
در نهایت به نظرم الان مسئله بالا رفتن سنتون و پول دو تا مسئله بسیار بسیار بسیار مهم برای شما هستن و نمیدونم چرا میخواهین اونا رو برای خودتون و ما کم اهمیت جلوه بدین ، با اینکه کاملا مشخصه که خیلی بهشون توجه دارین . خلاصه یه جوری تصمیم بگیرین که نه سیخ بسوزه ، نه کباب .
علاقه مندی ها (Bookmarks)