به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 43
  1. #31
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 بهمن 97 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1397-9-02
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    380
    سطح
    7
    Points: 380, Level: 7
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام اره عزیزم درست میگی.
    نباید مجدد بهش ابراز علاقه میکردم.اشتباه کردم.یه لحظه پیش خودم فکرکردم که شایدفرصت آخره ک بهش دارم میدم.ولی بازم نمیدونم.به هرحال شد.ومن اینکارو کردم.الان متاسفانه دوسش دارم.نه میتونم بلاکش کنم نه اینکه شمارش رو پاک کنم.
    من توی اداره دولتی کارمیکنم.این اقا ارباب رجوع من بود.اونجا باهم اشناشدیم.به نوعی براش هزار کارکردم وکلی سفارش.یه مقدارم کارش پیش خودم بود.البته هنوزپروندش دس منه.
    گاهی فکرمیکنم فقط واسه پیش بردن کاراش منو خواست.بعدشم ک حتما پیش خودش گفته من ک دارم میرم خارج کشور،چرا به کسی متعهدباشم.وزد زیرحرفاش.اونی ک مدام دم ازتعهدمیزد وبه من میگفت حلقه دستت گن.منه احمقم اکثرا حلقه دسم بود.خیلی موقعیتای ازدواجم ازدس دادم.
    داشتم فراموشش میکردم ک یهو سروکله یه خواستگارپیدا شد ک شرایطش خوب بود.قبلا زمانی ک اون اقای اصلیه وجودداشت،اینو رد کرده بودم.۲هفته پیش بهش اجازه دادم اومدن باخانواده خونمون.
    ی هفته گذشت پسره پیام داد.ببخشیدمابه هم نمیخوریم ازنظرتحصیلات.شما فوق لیسانسی ومن پایین تر.این مسئله سازمیشه.وشمامیخای دکترابخونی.
    اینارو گفت واخرشم گفت به هم نمیخوریم.جالبه ازطرف اون کات شدقضیه.
    میخاستم ازدواج کنم ک اون قبلی رو فراموش کنم ک اینم ی لگد دیگه زد به غرور وروحیم.بدترشدم.تازه وارد رنجی دوبارهدبود.شب همش گریه میکردم.خونه نموندم.رفتم خونه دوستم.تادوروز خونه برنگشتم.حس خیلی بدی بود.تقریبا میخاستم جواب مثبت بدم.ولی حالم بدترشد.
    الان ی هفته ای هس ک این اتفاق افتاده.
    نمیدونم.گاهی میگم خداروشکر ک نشد حداقل اون قبلی اگه بخادبیادفرصت داره.گاهیم میگم نه باید میشد تااون لعنتی فراموش بشه.فعلا درگیرم باذهنم.وخودم رو باکاروکلاس مشغول کردم.دیشب خواب دیدم بهم گفتن به زودی مشکلاتت حل میشه.چی بگم والا

  2. #32
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 آذر 00 [ 21:47]
    تاریخ عضویت
    1391-2-29
    نوشته ها
    421
    امتیاز
    12,188
    سطح
    72
    Points: 12,188, Level: 72
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 262
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    662

    تشکرشده 635 در 275 پست

    Rep Power
    68
    Array
    دوستان حرفای خوبی زدن

    خودت هم تایید میکردی

    ولی باز چشمت را به روی همه کارایی که باهات کرده می بندی، دیگه باید چه کار میکرده تا تو پی ببری که اصلا تو را برا ازدواج نمی خواد؟ چقدر دروغ دیگه می خوای ازش بشنوی؟


    همین تاپیک و صحبت کردن شما در مورد این شیاد نمی زاره که فراموشش کنی و از دست این شکنجه روحی خلاص شی

    اینکه مرتب میای اینجا و در موردش می نویسی نشون میده منطق خودت را قبول نداری

    دیگه این تاپیکو ول کن ، کلا فکر و نوشتن در این مورد را هم بزار کنار و به زندگی عادی بدون هیچ خیال بافی برگرد مردی که تو را خواسته باشه پر پر میزنه تا به دستت بیاره مردی که تو را بخواد هر لحضه جون میده که کنارت باشه

  3. 2 کاربر از پست مفید نازنین2010 تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (دوشنبه 03 دی 97), khaleghezey (دوشنبه 03 دی 97)

  4. #33
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 98 [ 04:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    9,762
    سطح
    66
    Points: 9,762, Level: 66
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 288
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    392

    تشکرشده 451 در 164 پست

    حالت من
    Khejalati
    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط b.h نمایش پست ها
    نمیدونم.گاهی میگم خداروشکر ک نشد حداقل اون قبلی اگه بخادبیادفرصت داره.گاهیم میگم نه باید میشد تااون لعنتی فراموش بشه.فعلا درگیرم باذهنم.وخودم رو باکاروکلاس مشغول کردم.دیشب خواب دیدم بهم گفتن به زودی مشکلاتت حل میشه.چی بگم والا
    گاهی روزگار با زندگی ما بازی میکنه گاهی هم آدم ها با هم دیگه

    و همه اینها میشه تجربه تا دیگه نه گول روزگار بخوریم نه آدم هایی که فقط به ظاهر مثل ما هستن
    ......دگر حوصله ای نیست

  5. 2 کاربر از پست مفید Glut.tiny تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (دوشنبه 03 دی 97), khaleghezey (دوشنبه 03 دی 97)

  6. #34
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود دگربار

    مسأله رابطه غلط با این فرد را دوستان به اندازه کافی توضیح دادند خدا دانید. دوست دارید عمل کنید دوست ندارید انجام بدید دیگه لطف کنید تاپیک ادامه ندید چون فقط باعث مرور خاطرات میشه و بیشتر باعث میشه شما به این رابطه غلط فکر کنین.

    مساله بعدی لطفا از چاله خودت را ممتاز توی چاه قرار نیست بخاطر فرار از این رابطه شما بری ازدواج کنی!!!!

    - - - Updated - - -

    http://www.hamdardi.net/forum84.html


    حتما مطالعه کن

  7. کاربر روبرو از پست مفید khaleghezey تشکرکرده است .

    Happy.girl.69 (دوشنبه 03 دی 97)

  8. #35
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 بهمن 97 [ 23:02]
    تاریخ عضویت
    1397-9-02
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    380
    سطح
    7
    Points: 380, Level: 7
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 5 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام چقدر روحیه دادین بهم؟!!!
    من روزی ازهمه شماهاقویتربودم.به هیچ پسری اجازه نمیدادم به حریمم تجاوزکنه.
    الان؟!!!
    دارم برمیگردم بهدحال قبلم.
    بعضیاتون فقط سرکوفت زدین بهم.
    دس خودم ادم نیس گاهی رفتارش.

  9. #36
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 19 آبان 99 [ 21:53]
    تاریخ عضویت
    1391-3-16
    محل سکونت
    گلستان
    نوشته ها
    3,933
    امتیاز
    52,145
    سطح
    100
    Points: 52,145, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 23.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    15,723

    تشکرشده 11,395 در 3,444 پست

    Rep Power
    0
    Array
    درود

    کسی سرکوفت نزد حداقل من ندیدم.دلسوزی و راهنمایی دوستان و اینکه از وقت گرانبهای خودشان زدن و جواب دادن به تاپیک شما واقعا جای تقدیر و تشکر داره

    ما هم یکموقعی جوانتر بودیم مجرد خاطرات مشترک دوستان همدردی و بهایی که برایش پرداخت کردیم اذیتمون می‌کنه.دوست نداریم فرد دیگه ای دوباره تجربه ش کنه

  10. 3 کاربر از پست مفید khaleghezey تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (سه شنبه 04 دی 97), گیسو کمند (شنبه 08 دی 97)

  11. #37
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    90,341
    سطح
    100
    Points: 90,341, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,823

    تشکرشده 6,799 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    خانم b.h :
    دوستان خوب راهنمایی کردن
    اون مردی لیاقت تو را داره که تا پای سفره عقد و تا آخر کنارت باشه !،
    اگه به این برسی ، همین الان قضیه برات حل میشه

    دوستی ها فقط ضرر هست ! ،،چون وابستگی ایجاد می کنه و آخرش میشه خداحافظ !
    دختر و پسر اگه به قصد ازدواج می خوان با هم آشنا بشند باید سعی کنند همدیگر را یه گزینه در نظر بگیریند ،
    سعی کنند مشاوره برند ،از هم بیشتر بدونند ،،و همه چی را برا ی خودشون تمام شده ندونند!



    نوشتن در این تاپیک ذهن شما را در این ماجرا فعال می کنه و این اصلا خوب نیست
    افرادی که در رابطه احساسی قرار می گیرند ،، باعث فعال شدن ماده ای در ذهنشون میشند! که باعث میشه فرد افسرده بشه ، ( دست خودشون هم نیست )


    راه درمانش اینکه :
    باید در محیطی قرار بگیرید که از این ماجرا دور باشید ،
    خودتون را ارزشمند بدونید ( تقویت عزت نفس و اعتماد نفس )
    همه چی را تمام شده ندونید و به آینده امید داشته باشید ،
    ورزش - تقویت معنویات - اهداف جدید در زندگی و...
    می تونه راهگشای این ماجرا باشه



    ادامه این تاپیک برای شما خوب نیست ، چون در ذهنت جسبندگی ایجاد می کنه !




    ..................


    باید اینقدر قوی باشی که خودت را با هر اتفاقی وقف بدی،و سعی کنی از تجربه ها استفاده کنی ،تا آینده خوبی برا ی خودت رقم بزنی
    موفق باشی.
    ویرایش توسط باغبان : سه شنبه 04 دی 97 در ساعت 23:28

  12. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Glut.tiny (سه شنبه 04 دی 97), Happy.girl.69 (سه شنبه 04 دی 97), گیسو کمند (شنبه 08 دی 97)

  13. #38
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 98 [ 04:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    9,762
    سطح
    66
    Points: 9,762, Level: 66
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 288
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    392

    تشکرشده 451 در 164 پست

    حالت من
    Khejalati
    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط cry نمایش پست ها
    باید اینقدر قوی باشی که خودت را با هر اتفاقی وقف بدی،
    و سعی کنی از تجربه ها استفاده کنی ،تا آینده خوبی برا ی خودت رقم بزنی
    .[/B]
    میدونید شما هم یه روزی مثل ازدواج می کنید و اون وقته که به خودتون سر کوفت میزنید که چرا اون همه مدت و به خاطر کسی که نمیشناختم صرف کردم ولی واقعا دست خود آدم هم نیست
    شما چون طرف مقابلتون و دوست دارید حاضرید زندگیتون و به خاطرش صرف کنید و حتی خودتون و گول بزنید و واقعیت قبول نکنید
    ما ادم ها وقتی قلبا کسی رو دوست داریم خیلی سخت میشه فراموشش کرد
    به نظر خودم اصلا نمیشه چون خودم بعد چند سال هنوز هم خوابش و میبینم
    ولی به این توجه نمیکنیم که این همه علاقه به طرف مقابلمون نشون میدیم و زمان و زندگیمون و صرفش میکنیم اون هم حاضره به خاطر ما این کار ها رو بکنه
    یا تو زندگیش فقط دنبال بهترین فرد واسه ازدواج میگرده(از دید خودش)
    و اصلا به شما یا افراد دیگه اهمیتی نمیده که شما حاضرید به خاطرش از کیس های دیگه زندگیتون بگذرید و به خاطرش صبر کنید
    به این اعتقاد دارم که این مدت زمانی که طرف مقابلتون زندگی رو از شما گرفته قطعا همین اتفاق برای یکی از عزیز ترین افراد زندگیش مثل فرزند هایی که در آینده خواهد داشت میفته
    و اون وقت که تازه یاده این میفته که نباید با زندگی شما این کار و میکرد
    موفق باشید
    ......دگر حوصله ای نیست
    ویرایش توسط Glut.tiny : سه شنبه 04 دی 97 در ساعت 23:55

  14. 2 کاربر از پست مفید Glut.tiny تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (چهارشنبه 05 دی 97)

  15. #39
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    90,341
    سطح
    100
    Points: 90,341, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,823

    تشکرشده 6,799 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Glut.tiny نمایش پست ها


    میدونید شما هم یه روزی مثل ازدواج می کنید و اون وقته که به خودتون سر کوفت میزنید که چرا اون همه مدت و به خاطر کسی که نمیشناختم صرف کردم ولی واقعا دست خود آدم هم نیست
    شما چون طرف مقابلتون و دوست دارید حاضرید زندگیتون و به خاطرش صرف کنید و حتی خودتون و گول بزنید و واقعیت قبول نکنید
    ما ادم ها وقتی قلبا کسی رو دوست داریم خیلی سخت میشه فراموشش کرد

    اگه فرض بگیریم که روابط دختر و پسر برا ازدواج باشه ، باز وابسته شدن اشتباه ست !
    می دونی چرا؟
    چون هنوز عقد هم نیستند و تعهدی در بینشون نیست
    امکان داره یه اختلافی یه باگی از طرفین پیدا بشه ،
    معمولا باید دوران شناخت صورت بگیره ، و در دوران شناخت آدم ها همو آنالیز می کنند ،
    نباید وابسته بشند ،
    اگه بشند یعنی هر دو اشتباه کردند !
    ما آدم ها باید اشتباه خودمون را قبول کنیم تا بتونیم بهتر رشد کنیم .


    از طرفی در دوران قبل عقد نباید دختر و پسر به مرحله ای برسند که اینقدر همو دوست داشته باشند !
    باید مدیریت کنند ، همو بیشتر بشناسند و...
    احساسات و دوست داشتن عمیق بعد عقد !


    تا عقد و انتخاب نهایی صورت نگرفته ، باید فقط یه طرف، به عنوان یه گزینه نگاه کرد
    من سراغ دارم طرف یه ساعت مونده به عقد ، عقدشو ن بهم خورده !


    اون کسی که تا پای سفره عقد کنارمون می یاد ، اون لیاقت ما را داره و ما هم لیاقت اون را !
    نه کسی که ما را ول کنه و بره
    همین تکنیک کمک می کنه برا فراموشی طرف !





    ......................


    به نظر خودم اصلا نمیشه چون خودم بعد چند سال هنوز هم خوابش و میبینم

    به نظرم میشه ،
    ولی ما آدم ها نمی خوایم که بشه !


    .......................

    ولی به این توجه نمیکنیم که این همه علاقه به طرف مقابلمون نشون میدیم و زمان و زندگیمون و صرفش میکنیم اون هم حاضره به خاطر ما این کار ها رو بکنه
    یا تو زندگیش فقط دنبال بهترین فرد واسه ازدواج میگرده(از دید خودش)
    و اصلا به شما یا افراد دیگه اهمیتی نمیده که شما حاضرید به خاطرش از کیس های دیگه زندگیتون بگذرید و به خاطرش صبر کنید
    به این اعتقاد دارم که این مدت زمانی که طرف مقابلتون زندگی رو از شما گرفته قطعا همین اتفاق برای یکی از عزیز ترین افراد زندگیش مثل فرزند هایی که در آینده خواهد داشت میفته
    و اون وقت که تازه یاده این میفته که نباید با زندگی شما این کار و میکرد


    آدم ها حق دارنند انتخاب و قضاوت ها ی خودشون را داشته باشند
    ما باید مواظب باشیم ، مواظب این دل و مدیریت روابط ها !
    اگه یه روزی محبوب واقعی را پیدا کنیم ،دیگه آزادیم و بهتر با مشکلات زندگی دوستی می کنیم
    اون موقع همیشه برای آدم ها ، دعای خیر میکنیم





    ...........



    موفق باشید

    شما هم همین طور
    .


    ویرایش توسط باغبان : چهارشنبه 05 دی 97 در ساعت 01:08

  16. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    Happy.girl.69 (چهارشنبه 05 دی 97), Quality (چهارشنبه 05 دی 97), گیسو کمند (شنبه 08 دی 97)

  17. #40
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    یکشنبه 30 اردیبهشت 03 [ 14:52]
    تاریخ عضویت
    1393-12-20
    نوشته ها
    3,163
    امتیاز
    90,341
    سطح
    100
    Points: 90,341, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.3%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    7,823

    تشکرشده 6,799 در 2,375 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Glut.tiny نمایش پست ها

    ما ادم ها وقتی قلبا کسی رو دوست داریم خیلی سخت میشه فراموشش کرد
    به نظر خودم اصلا نمیشه چون خودم بعد چند سال هنوز هم خوابش و میبینم
    و

    .......................


    سلام


    می خوام با کمک هوش مصنوعی به خصوص تکنیک های : Deep learning - machine learning ,... کمک کنم فراموش کنی :)

    اطلاعات از ورودی وارد میشه - پردازش میشه و خروجی میده ،،
    یعنی لایه ورودی - لایه پردازش - لایه خروجی ...
    هر کدوم از این لایه ها ،،توشون سلول های عصبی ست ! ( نورون )
    مجموعه ای از نورون ها میشه شبکه های عصبی

    هر کاری که آغار می کنیم یه شبکه عصبی ایجاد کردیم !
    هر چی نورون و ارتباط اون ها تکرار بشه در اون شبکه ( کار را تکرار کنیم ) ،، شبکه عصبی قوی تره ،
    شبکه عصبی قوی == هوش قوی تر && عادت بیشتر && یاد گیری بیشتر و....
    هر چی تکرار نکنیم ، اون شبکه ها ضعیف تر .


    مغز شیفت دلیت نداره الحمد الله :)
    به مغز باید یاد بدی شبکه عصبی ایجاد شده را کم رنگ کنه :)
    وقتی کم رنگ کنه ، براش بی اهمیت میشه و اون را می ندازه تو شهر خودش،،،
    شهر بی اهمیت ها :)
    مهم اینکه باید براش یه جایگزین پیدا کنی :) ( برا اون شبکه عصبی )



    مثلا یه شخصی که برای اولین بار سیگار میکشه ، باعث ایجاد یه شبکه عصبی ضعیف در مغزش میشه
    اگه تکرار کنه این شبکه ها قوی ترمیشه،
    آخر سر به جایی میرسه که به طرف میگیم معتاد شده،
    اون فرد باید کاری کنه که اون شبکه ها ضعیف تر بشه،
    بهترین کار اینکه : تکرار نکنه !
    سپس باید یه جایگزیم برا سیگار پیدا کنه :)
    یعنی آهسته آهسته کم کنه تا مرور زمان درمان بشه.
    مثلا شکلات تلخ ، نقاشی ، عبادت ، ورزش ،، گیتار و .....:)





    برای خاطرات احساسی هم همینه ،
    اگر یه شخصی در ذهن شما مونده و بیرون نمی یاد برای اینکه داری روش تمرکز می کنی،،
    هر چی تمرکز کنی ،و بهش فکر کنی این لایه ها قوی تر میشه و نتیجه آن میشه شبکه های عصبی قوی تر و در آخر == افسردگی !
    اگه این تمرکز و یادآوریها کم بشه ،، این شبکه ها ضعیف میشه ،،،وفتی ضعیف بشه برات بی اهمیت میشه !
    مثلا اتفاق های چهارم دبستان در مغزمون هست ولی شاید خیلی هاشو یادمون نباشه !،،علتش اینکه برامون مهم نبوده !
    وقتی برامون مهم نبود ،،مغز میگه باشه ...بی خیال
    اونجا می گیم فراموش کردیم!
    در حالی که در واقع بی اهمیت شده برا مغزمون!!
    از طرفی براش جایگزین هم پیدا کردیم ( اتفاق های دیگه زندگیمون که برامون مهم تر بوده )



    باید به مغزمون ، یاد بدیم چه کارهای بکنه ،،و چه مدیریتی داشته باشه،،چه شبکه ای را کم رنگ کنه ،،چه شبکه ای را پررنگ کنه،،



    .................


    یه خاطره را در نظر بگیر ،،
    باید خورد خورد بری جلو ،،،
    خاطره را اول 100 در نظر بگیر ،،،
    به خودت بگو می خوام 10 تاشا کم کنم،،، ( مثلا تو یه ماه )
    باز بگو می خوام 20 تا دیگه کم تر کنم ...
    اینقدر کم کنی تا که اون خاطره برات کم رتگ بشه،،
    وقتی کم رنگ بشه برات بی اهمیت میشه،
    سپس به فکر جایگزین هم باشی :


    ورزش - انجام کارهای هنری مثل نقاشی - یادگیری یه هنر - کتاب خوندن ،، برنامه ریزی برای دونه دونه لحظه های زندگیمون و...به علاوه راهکار بالا ، کمک می کنه در این راستا .



    همه اینها موقعی ای انجام میشه که خودمون بخوایم !
    اگه نخوایم ، خدایی نکرده افسرده میشیم و شاید باید سال ها قرص و دارو مصرف کنیم.
    ما باید روزی به مرحله ای برسیم که به خودمون بگیم بسته ! بذار از نو شروع کنم
    وقتی با این نیت بریم جلو ،، خدا هم کمک میکنه ، و مسیرهای جدیدی برامون باز میشه




    شاید الان به خودت بگی :
    همیشه قصه های آشنایی ناتمومه ،،
    تموم ِ ِ ِ لحظه ها ای با تو بودن پیش ِ رومه ،،


    :)




    دنیا خیلی زودتر از چیزی که فکر کنیم داره می گذره ،،
    شاد باش و دل به حکمتش بسپار


    ویرایش توسط باغبان : شنبه 08 دی 97 در ساعت 03:03

  18. 3 کاربر از پست مفید باغبان تشکرکرده اند .

    gholam1234 (چهارشنبه 28 آبان 99), mohamad.reza164 (جمعه 14 دی 97), گیسو کمند (شنبه 08 دی 97)


 
صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.