سلام.واقعا نمیدونستم کجا برم واین حرفا رو بگم
من به تازگی یعنی چندماهه که با یکی از بستگان نزدیک ک نسبتش رونمیگم تا دعوایی نشه همخونه شدیم و خیلی وقتا نهار یا شام یا در طول روز با هم هستیم اون اوایل مفهوم رفتارش رو نمیفهمیدم ولی بعد از مدتی فهمیدم این خانم رفتارش طبیعی نیست.سعی کردم کمی سنگین تر رفتار کنم ولی فرقی نکرد.این خانم رفتارش خیلی ازار دهندست توی چند جمله:
ایشون یک خط فکری خیلی بدبین وهمیشه مشکوک ومیشه گفت غالبا با ذهنیت های جنسی رو دنبال میکنه و توی تمام حرفا و رفتارها بدنبال سرنخی ازاین موضوعه و با حرفایی که میزنه میخواد اون موضوع رو برای خودش اثبات کنه و جدا ازاینکه شما چه جوابی بهش میدید نتیجه گیری خودشو میکنه.ایشون خیلی رو ی تک تک رفتارها حساس و دقیق هست و عملا شما باید مثل یک مجسمه باشی تا نتیجه ای نگیره.بعد از اینکه فهمیدم گفتم اشکالی نداره ولی بعدا فهمیدم نتیجه گیری های خودشو به دیگران هم میگه و این خیلی بده.چون کسایی که نزدیکش نیستن مثل سابق خود من نمیدونن که ایشون سطح فکریش به شدت پایینه وکلا مشکل داره
من توی این مدت هم بی محلی کردم هم چندباری دعوامون شد حتی این اخرا مستقیم وغیر مستقیم بهشون گفتم این افکار و طرز فکر برای دیوونه هاست ولی هیچ تاثیری ندیدم و فردا روز از نو و روزی از نو.دوهفته ای هم محلم رو عوض کردم ولی به اجبار باید حداقل یکسال دیگه با ایشون باشیم.
واقعا بنظرتون چه رفتاری با این خانم میشه داشت که خودم صدمه نبینم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)