به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 19 از 193 نخستنخست ... 9101112131415161718192021222324252627282939495969119 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 181 تا 190 , از مجموع 1929
  1. #181
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 08 اردیبهشت 03 [ 23:31]
    تاریخ عضویت
    1391-3-10
    نوشته ها
    1,568
    امتیاز
    39,699
    سطح
    100
    Points: 39,699, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,254

    تشکرشده 6,881 در 1,486 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    322
    Array
    سلام سلام

    حالتون خوبه دوستان عزیز؟

    اویژه جان قبلنا ادم میدونست حالش خوبه یا بد ولی الان یکی حالم رو بپرسه واقعا نمیدونم چی بگم سخت ترین سوال دنیاست.

    ارم جان مادرشدنت رو تبریک میگم
    من هم دخترم به دنیا اومده و مثل تو دارم کم کم سازگار میشم تقریبا باهم به دنیا اومدند
    درسته سختی زیاد داره ولی وقتی چشاش رو نگاه میکنم وتو بغلم فشارش میدم خستگیم در میره.


  2. 10 کاربر از پست مفید فرشته اردیبهشت تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 25 آذر 97), m.reza91 (جمعه 23 آذر 97), paiize (شنبه 10 آذر 97), Pooh (شنبه 10 آذر 97), گیسو کمند (دوشنبه 12 آذر 97), آویژه (چهارشنبه 14 آذر 97), الهه زیبایی ها (شنبه 10 آذر 97), بی نهایت (پنجشنبه 15 آذر 97), سرشار (شنبه 10 آذر 97), شمیم الزهرا (شنبه 17 آذر 97)

  3. #182
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 اردیبهشت 00 [ 23:15]
    تاریخ عضویت
    1397-1-08
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    6,509
    سطح
    52
    Points: 6,509, Level: 52
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    233

    تشکرشده 371 در 127 پست

    Rep Power
    40
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad29 نمایش پست ها
    برام سواله با بسته شدن تاپیک میشه مسائل حل کرد . بیشتر شبیه رفتار مسئولای کشور هست که به جای حل مسئله کلا صورت مسائل پاک میکنن .
    اخه جو سایتم مثل گذشته نیست کلا روزی 5 تا کامنتم به زور گذاشته میشه نتیجه ای که احتمالا مدیران همدردی میگیرن اینه که پس خداروشکر مشکلات بسیار کمتر شده و ایرادی به خودشون نیست
    والا منم این مدلیشو جای دیگه ای ندیده بودم. فوروم جای بحث و تبادل نظره. اگر قرار باشه هرکس بیاد یه تاپیک بزنه و یه مطلب بذاره و بعدش بحث ممنوع باشه خوب اصلا ریپلای رو بردارن چه کاریه!

  4. 2 کاربر از پست مفید scarface تشکرکرده اند .

    mohammad29 (سه شنبه 13 آذر 97), Pooh (دوشنبه 12 آذر 97)

  5. #183
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 خرداد 98 [ 14:08]
    تاریخ عضویت
    1389-1-27
    نوشته ها
    155
    امتیاز
    8,847
    سطح
    63
    Points: 8,847, Level: 63
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 203
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    420

    تشکرشده 448 در 136 پست

    Rep Power
    32
    Array
    سلام دوستان

    عضو خاموش همدردی هستم. احتمالا خیلی هاتون اصلا منو نشناسید ... اشکال نداره اشنای میشیم :)

    اوضاع ظاهری زندگی خدا رو شکر تقریبا خوبه ... ولی آواز دهل شنیدن از دور خوش است ...

    کاش باطنش رو به دست می گرفتم... افسار زندگیم تقریبا داره از دستم خارج میشه خیلی تلاش میکنم دوباره به دستش بگیرم

    امیدوارم موفق بشم و اوضاع رو خراب تر نکنم

    هر چند جای کسی که باید باشه خالیه

  6. 7 کاربر از پست مفید جاودان تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 19 آذر 97), Pooh (دوشنبه 12 آذر 97), فرشته اردیبهشت (چهارشنبه 14 آذر 97), گیسو کمند (دوشنبه 12 آذر 97), آویژه (چهارشنبه 14 آذر 97), بی نهایت (پنجشنبه 15 آذر 97), شمیم الزهرا (شنبه 17 آذر 97)

  7. #184
    Banned
    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 02 [ 13:45]
    تاریخ عضویت
    1394-2-15
    نوشته ها
    1,099
    امتیاز
    18,366
    سطح
    86
    Points: 18,366, Level: 86
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 484
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    269

    تشکرشده 1,106 در 598 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    میگزرانیم و بزرگ میشویم

  8. 7 کاربر از پست مفید خادم رضا تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 19 آذر 97), Pooh (سه شنبه 13 آذر 97), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 12 آذر 97), گیسو کمند (دوشنبه 12 آذر 97), آویژه (چهارشنبه 14 آذر 97), بی نهایت (پنجشنبه 15 آذر 97), شمیم الزهرا (شنبه 17 آذر 97)

  9. #185
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    سلام بچه ها



    ساختمان محل زندگیمون ، هم سن منه ،
    این ساختمون دهها بار شاهد قربانی گوسفند بوده برای تولد نوزاد جدید ، نوه ها و نتیجه ها

    و شاهد ریسه بندی و آذین بندی برای مراسمای عروسی
    و شاهد بنرهای تسلیت و تشییع جنازه
    و شاهد خییلیی چیزای دیگه بوده .



    این ماه هم ساختمان جالب شده بود
    چند روز قربانی گوسفند
    چند روز ریسه بندی عروسی داشت
    بعدش چند روز بنر تسلیت ( مادربزرگم فوت کردن و دیروز ختمشون بود . )





    توی مراسم ختم خیلیها میگفتن همه چیز به فاصله یک روز تموم شد ،،

    اما واقعا همه چیز یک روزِ تموم نشد ،
    چهل سال درد کشید ، و برای همه ی زجری که میکشید خیلی آروم و صبور زمزمه میکرد " خدایا ببخش "

    از وقتی یادمه مودبانه و با طمأنینه با همه برخورد میکرد ، کاری نداشت طرف مقابل باادبه یا بی ادب ،
    حتی یکی بود به زور جواب سلامش رو میداد
    اما مادربزرگم هر بار او از در میومد داخل ، بهش سلام میداد و خسته نباشید میگفت و هر بار میخواست بره بیرون براش دعای خیر میگفت .


    اونهمه به دل نگرفتن ها و گذشت ها و ادب و آرامشش ...
    اما خوب ، واکنش مادربزرگم به تمام زندگی اش همین ها بود دیگه .



    چند سال پیش هم یه روز که میرفتم دانشگاه ساختمون چراغونی بود برای عروسی یکیمون
    وقتی برگشتم داشتن پارچه مشکی میزدن یکیمون فوت کرده بود
    **اون زوج هم بدون عروسی رفتن خونشون و حالام دارن زندگی میکنن


    القصه
    زندگی در جریانه دیگه
    زندگی این اتفاقا نیست
    زندگی " واکنش ها مون " به این اتفاق ها است .
    حتی وقتی اتفاق خاصی هم نیوفته .



    پ . نوشت :

    ** خدا اموات شما رو هم رحمت کنه . خیلی ممنون . تو شادیاتون جبران کنیم :)

    ( خواهش میکنم زحمت تسلیت گفتن رو نکشید ، این پستو واسه تسلیت و همدردی نزدم که )

    ** امروز از صبح مهمون راه انداختیم که برای عرض تسلیت میومدن ، بعدش من یه سینی خالی رو گرفتم سمت پدربزرگم هی میگم حاجی یه چایی بخورید
    ایشونم هی میگه من نمیخورم ممنون :)
    بعدش که برگشتم آشپرخونه میبینم اوا خدا مرگم بده سینی که خالیهههه :)

    سوتی بود ؟ :) عیبی نداره آدم صدتا تا چایی بده بالاخره نمیشه که یه سوتی ام نده .

    ولی بدیش اینجاش بود که دستمال کاغذی میگرفتم جلوی مهمونها ، به پدربزرگم که رسید تموم شده بود
    بعدش من دوباره میگفتم حاجی دستمال بردار ایشونم میگفت نیاز ندارم .

    دوباره اومدم بشینم دیدم اصلا دستمال نمونده بود کهههههههه :)

    خدایااااااا ممنونم .

  10. 12 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    m.reza91 (جمعه 23 آذر 97), mohammad29 (سه شنبه 13 آذر 97), paiize (دوشنبه 19 آذر 97), Pooh (سه شنبه 13 آذر 97), Quality (دوشنبه 12 آذر 97), فکور (دوشنبه 19 آذر 97), فرشته اردیبهشت (دوشنبه 12 آذر 97), آویژه (چهارشنبه 14 آذر 97), الهه زیبایی ها (دوشنبه 12 آذر 97), بی نهایت (پنجشنبه 15 آذر 97), جاودان (سه شنبه 13 آذر 97), شمیم الزهرا (سه شنبه 13 آذر 97)

  11. #186
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 25 اردیبهشت 01 [ 00:01]
    تاریخ عضویت
    1390-6-17
    نوشته ها
    1,916
    امتیاز
    39,710
    سطح
    100
    Points: 39,710, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,893

    تشکرشده 3,095 در 1,314 پست

    Rep Power
    315
    Array
    سلام. باعرض معذرت که من اینقدر پست میذارم.

    امروز یکی از بهترین روزها بود و خیلی روز خاطره انگیزی شد. و خوشحال بودم و خواستم بازم باهاتون تقسیم کنم خوشحالیم رو.

    امروز استاد اینقدر مهربون بود. کلی توی کارای ازمایشگاه کمکم کرد و کلا کلی هم اتفاقای خنده دار افتاد توی آزمایشگاه و کلی همه خندیدیم.

    ظهر هم استاد رفته بود برام ناهار از بیرون جوجه کباب مشتی گرفته بود و زنگ زد گفت براتون ناهار گرفتم بیاید بخورید تا سرد نشده. الهیییی.... مثل داداش بزرگا :-) ولی خیلی ذوق کردم.

    بعدم رفتم یه سری دیگه از تحلیلهام رو بررسی کنه. که خیلی راضی بود. کل خوبی های امروز یه طرف، یه جمله ی استاد یه طرف. گفت: "آفرین، من ندیدم تا حالا پایان نامه ندیدم اینقدر خوب همه چیز رو تحلیل کرده باشه. اکثرا همینجوری فقط گزارش میدن. شما خیلی خوب هر چیزیش رو با دلیل و علمی بررسی کردین. آفرین"

    وااای، یعنی خیلیییی ذوق کردم. خیلی کیف داشت. خیلی خوشحال شدم که زحمتای این مدتم نتیجه رضایت بخشی داده. اینقدر این حرفش ذوق زدم کرد که از دانشکده تا خوابگاه رو دویدم و چند بارم وسطش پریدم بالا.
    حس وقتایی که توی مدرسه 20 میگرفتم داشتم. :-)

    از همه شما دوستای همدردی، فرشته مهربان، خانم بی نهایت، آقا حامد، آقا هادی، صبا، بهاره جون، الهه زیبایی، زن ایرانی، میشل، انیتا، cry, آقای quality، فرشته اردیبهشت، گیسوکمند به خاطر حمایت ها و کمک هاشون خیلیییی ممنونم.
    به خصوص خانم بی نهایت و فرشته مهربان. و البته آقا حامد و آقا هادی.


    راستی فرشته مهربان و اقا حامد و اقا هادی هم کم پیدا شدن. امیدوارم حالشون خوب باشه.
    آقا حامد من هنوز منتظر بخش بعدی حرفاتون هستم. امیدوارم از من ناراحت نباشین.

    و البته خدایا ممنونم. و ببخش که اینقدر بنده کم صبر و لوسی هستم که تا یکم یه چیزی خلاف میلم باشه کفر میگم....

  12. 13 کاربر از پست مفید Pooh تشکرکرده اند .

    hamed-kr (پنجشنبه 15 آذر 97), m.reza91 (جمعه 23 آذر 97), paiize (دوشنبه 19 آذر 97), Quality (چهارشنبه 14 آذر 97), فکور (دوشنبه 19 آذر 97), گیسو کمند (یکشنبه 18 آذر 97), آویژه (چهارشنبه 14 آذر 97), الهه زیبایی ها (چهارشنبه 14 آذر 97), بی نهایت (پنجشنبه 15 آذر 97), بهاره جون (سه شنبه 13 آذر 97), جاودان (چهارشنبه 14 آذر 97), زن ایرانی (چهارشنبه 14 آذر 97), شمیم الزهرا (شنبه 17 آذر 97)

  13. #187
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 07 شهریور 99 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1389-5-21
    نوشته ها
    679
    امتیاز
    18,628
    سطح
    86
    Points: 18,628, Level: 86
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 222
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial10000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    3,951

    تشکرشده 4,314 در 675 پست

    Rep Power
    115
    Array
    سلام
    حال و احوالتون چطوره؟ دماغتون چاقه؟ (اینو پدر همسر من شب خواستگاری،همین که نشستم، گفت. خنده‌م گرفت و فضا خیلی خوب پیش رفت. البته هنوز فکر می‌کنم شاید لازم بوده فحش بدم. چون واقعا دماغم چاقه)

    پاییزه جان، خوبی؟ اون روزها که پستت رو دیدم، خیلی متاسف شدم. من اینجور مواقع نمی‌دونم باید چی بگم.... امیدوارم الان حالت بهتر شده باشه.

    گیسو کمند جان، عاشق این روحیه طنزت شدم. عالی‌ای تو دختر

    راستی شیدا چرا رفت در افق محو شد؟! کسی ازش خبر داره؟
    هر چیز که در جُستن آنی، آنی

    مولانا

  14. 6 کاربر از پست مفید آویژه تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 19 آذر 97), Pooh (چهارشنبه 14 آذر 97), فکور (دوشنبه 19 آذر 97), گیسو کمند (یکشنبه 18 آذر 97), بی نهایت (پنجشنبه 15 آذر 97), شمیم الزهرا (شنبه 17 آذر 97)

  15. #188
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 23 دی 98 [ 13:15]
    تاریخ عضویت
    1393-4-15
    نوشته ها
    382
    امتیاز
    12,547
    سطح
    73
    Points: 12,547, Level: 73
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 303
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    894

    تشکرشده 1,236 در 375 پست

    Rep Power
    99
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Pooh نمایش پست ها
    سلام. باعرض معذرت که من اینقدر پست میذارم.

    امروز یکی از بهترین روزها بود و خیلی روز خاطره انگیزی شد. و خوشحال بودم و خواستم بازم باهاتون تقسیم کنم خوشحالیم رو.

    امروز استاد اینقدر مهربون بود. کلی توی کارای ازمایشگاه کمکم کرد و کلا کلی هم اتفاقای خنده دار افتاد توی آزمایشگاه و کلی همه خندیدیم.

    ظهر هم استاد رفته بود برام ناهار از بیرون جوجه کباب مشتی گرفته بود و زنگ زد گفت براتون ناهار گرفتم بیاید بخورید تا سرد نشده. الهیییی.... مثل داداش بزرگا :-) ولی خیلی ذوق کردم.

    بعدم رفتم یه سری دیگه از تحلیلهام رو بررسی کنه. که خیلی راضی بود. کل خوبی های امروز یه طرف، یه جمله ی استاد یه طرف. گفت: "آفرین، من ندیدم تا حالا پایان نامه ندیدم اینقدر خوب همه چیز رو تحلیل کرده باشه. اکثرا همینجوری فقط گزارش میدن. شما خیلی خوب هر چیزیش رو با دلیل و علمی بررسی کردین. آفرین"

    وااای، یعنی خیلیییی ذوق کردم. خیلی کیف داشت. خیلی خوشحال شدم که زحمتای این مدتم نتیجه رضایت بخشی داده. اینقدر این حرفش ذوق زدم کرد که از دانشکده تا خوابگاه رو دویدم و چند بارم وسطش پریدم بالا.
    حس وقتایی که توی مدرسه 20 میگرفتم داشتم. :-)

    از همه شما دوستای همدردی، فرشته مهربان، خانم بی نهایت، آقا حامد، آقا هادی، صبا، بهاره جون، الهه زیبایی، زن ایرانی، میشل، انیتا، cry, آقای quality، فرشته اردیبهشت، گیسوکمند به خاطر حمایت ها و کمک هاشون خیلیییی ممنونم.
    به خصوص خانم بی نهایت و فرشته مهربان. و البته آقا حامد و آقا هادی.


    راستی فرشته مهربان و اقا حامد و اقا هادی هم کم پیدا شدن. امیدوارم حالشون خوب باشه.
    آقا حامد من هنوز منتظر بخش بعدی حرفاتون هستم. امیدوارم از من ناراحت نباشین.

    و البته خدایا ممنونم. و ببخش که اینقدر بنده کم صبر و لوسی هستم که تا یکم یه چیزی خلاف میلم باشه کفر میگم....

    سلام خانم پوه

    خیلی خیلی خوشحال شدم.

    یه مدت بود که اینتریت منطقه مون دچار مشکل شده بود نشد خیلی سر بزنم.

    اصلا و ابدا هم نه تنها هیچ کدورتی از شما ندارم خیلی هم ازتون راضی ام!!!(ببخشید تعبیرش یه کم خودمونی شد)

    امیدوارم که باز هم برگردید و این پست تون رو خودتون مرور کنین مخصوصا در زمان هایی که حجم سختی ها و نا امیدی ها براتون زیاد شده تا به یادتون بیاد که بله روزنه های امیدی هست که حتی فکر هم نمی کردم ،پس این سختی هم میگذره و ان شاء الله آفتاب رضایت و شادی به زندگی از یه روزنه ای بالاخره طلوع می کنه اما به یه شرط ، به شرط این که مثل این دفعه تلاش کرده باشین ،اگر را همه سختی که میدونم براتون چقدر سخت بوده کار رو رها می کردین اصلا چنین روزی رقم می خورد ،پس سعی کنین از این تجربه تون استفاده کنین و با تلقین مثبت و تلاش اون پوی ناامید مرثیه سرا رو مغلوب کنین ،معلوم که سخت هست ،ولی اگر توقع نداشته باشین از همون اول بدوین و اصلا هم زمین نخورین پیش پیش بازی رو بدجور باختین.

    به هر حال :

    صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند
    در اثـــر صـــــبر نـــوبت ظفــــر آید

    بگذرد این روزگــــار تلخـــتر از زهر
    بار دگر روزگـــار چون شکــــر آیــد

    اجازه می خوام با احترام این دو پست خانم فرشته مهربان هم برای یادآوری و هم امیدی که به شما داشتن و توصیه هایی که شاید می کردن رو به نیابت از ایشون براتون بازیادآوری کنم (بعد از این همه سابقه توی همدردی هنوز درست نقل قول گرفتن رو بلد نیستم) :


    سلام

    آره عزیز با نگاه منفی بخصوص نسبت به خودت خودت را از انرژی و انگیزه خالی می کنی ....

    همین برخورد استادت و رفع بدبینی .... حتماً خیلی بهت انرژی داده و می دهد .... پس کانونها و راه جذب انرژی و انگیزه را دریاب و بدان در منفی بینی ها بخصوص در باره خودت فقط توان و رمق و انرژی و انگیزه را در خودت می گیری و در برعکسش هم نتیجه عکس ... یعنی توان و قوت و انرژی و انگیزه و هدف و برنامه برایت پیش خواهد آمد

    موفق باشی خانمی که قطعاً چند وقت دیگر خبر دفاع قوی و امتیاز عالی ازتو خواهیم شنید




    نوشته اصلی توسط
    Pooh
    سلام.


    صبا راست میگفت یه روز که استرس نداشته باشم فکر میکنم مرده ام!




    سلام

    و دقیقاً دلیل مقاومت برای تغییر و پیگیری و لختی و بی انگیزگی ها همین است .... وقتی ما وابسته حالاتی منفی و آسیب رسان می شویم کم کم سیستم دفاعی وجود ما نوعی لذت کاذب و نامحسوس به آن می دهد تا فرد بتواند دوام بیاورد و ..... ( بحثش مفصله ) و این است که فرد از فاصله گرفتن و رها کردن آن حالت و روحیه یا رفتار دوری می کند و چون حافظه محکم آنرا چسبیده .. احساس ناتوانی در تغییر را برای توجیه تحویل می دهد ...

    حتی از نظر پزشکی هم چیزی به نام حافظه درد داریم ... یعنی اگر 6 ماه دردی را بدوش بکشی و در پی درمان و رفع آن بر نیایی ... در حافظه فایلی برای آن باز می شود و سیو می گردد یعنی این درد بدون عامل هم ادامه پیدا می کند ... لذا پزشکان توصیه می کنند وقتی دردی داری تا قبل از 6 ماه در پی برطرف ساختن و درمان آن باشید ...

    حالا از نظر روان هم ما چنین مسائلی داریم ... فردی که حالتی را برای خود مدتهاست حفظ کرده و آنرا درمان نکرده ... ذهن به آن وابسته می شود و اگر آن حالت از او دور شود احساس خلاء و حتی ترس و تهی بودن می کند ... این است که نمی خواهد آنرا از دست بدهد بدون اینکه بداند ... و ذهنش توجیحات مختلف از جمله عدم توان تغییر و بی فایده بودن تلاش را به او القاء می کند تا در برابر تغییر مقاومت کند

    این مقاومت را بشکن .... وقتی بدون این احوالات و به قول خودت استرس هستی ... مرتب به خودت بگو چه خوب ، خدا را شکرت ... چه حس خوبی دارم ... وقتی پالس مثبت و شادابی از لحظات بدون استرس منتشر کردی ... به خودت باز می گردد بصورت مضاعف و لذا این لذت که واقعی هم هست جایگزین آن لذت کاذب می شود و روان مایل به تکرار این تجربه می شود و اینگونه زمینه تغییر روحیه و احوال فراهم می شود
    خیلی خیلی موفق باشین مخصوصا در مغلوب کردن روحیه ناامیدی و یأس تون ، شما حتما می تونین ، همه ما اعضای همدردی به شما ایمان داریم و اگر توی پست همه دوستان نگاه کنین این رو تصدیق می کنین.

    تو بهاری خویش را باور کن.

  16. 5 کاربر از پست مفید hamed-kr تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 19 آذر 97), Pooh (پنجشنبه 15 آذر 97), الهه زیبایی ها (جمعه 16 آذر 97), بی نهایت (پنجشنبه 15 آذر 97), شمیم الزهرا (شنبه 17 آذر 97)

  17. #189
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 اردیبهشت 00 [ 23:15]
    تاریخ عضویت
    1397-1-08
    نوشته ها
    150
    امتیاز
    6,509
    سطح
    52
    Points: 6,509, Level: 52
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 41
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    233

    تشکرشده 371 در 127 پست

    Rep Power
    40
    Array
    گاهی وقتا فراموش کن کجایی،
    به کجا رسیدی و به کجا نرسیدی
    گاهی وقتا فقط زندگی کن…


    یاد قولهایی که به خودت دادی نباش
    یه وقتایی شرمنده خودت نباش
    تقصیر تو نیست
    تو تلاشتو کردی اما نشد…
    یه وقتایی جواب خودتو نده
    هر کی پرسید: چرا اینجای زندگی گیر کردی لبخند بزن و بگو کم نذاشتم اما… نشد
    یه وقتایی فقط از زنده بودنت لذت ببر…
    از بودن کنار کسانی که دوستشون داری و دوستت دارن

    - - - Updated - - -

    یه بنده خدایی بود چند ماه پیش در نظر داشتم که نشد برم جلو و کنسل شد. امشب فهمیدم نامزد کرده. ایشالا خوشبخت بشه.
    اون دنیا وقتی خدا خواست بندازتم تو جهنم یه پوزخندی بهش میزنم و خودم شیرجه میزنم تو آتیش، چون این دنیاش هم از قبل جهنم کرده بود برام.
    از ما گذشت و رفت اما تو روزگار فکری به حال خویش کن این روزگار نیست

  18. 3 کاربر از پست مفید scarface تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 19 آذر 97), Pooh (شنبه 17 آذر 97), گیسو کمند (یکشنبه 18 آذر 97)

  19. #190
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 98 [ 04:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    9,762
    سطح
    66
    Points: 9,762, Level: 66
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 288
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    392

    تشکرشده 451 در 164 پست

    حالت من
    Khejalati
    Rep Power
    55
    Array
    سلام
    موقع نمازتون واسم دعا کنید
    ممنون
    م-خ

  20. 4 کاربر از پست مفید Glut.tiny تشکرکرده اند .

    paiize (دوشنبه 19 آذر 97), Pooh (یکشنبه 18 آذر 97), گیسو کمند (یکشنبه 18 آذر 97), شمیم الزهرا (شنبه 17 آذر 97)


 
صفحه 19 از 193 نخستنخست ... 9101112131415161718192021222324252627282939495969119 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.