شوهران از زنان چه می خواهند؟

[مدیرهمدردی]

خانم خوبم، کمکم کن برای فرزندانم یک قهرمان باشم. از من و از کارهای خوبی که کرده ام تعریف کن. فقط از کاستی هایم حرف نزن.

*****************************

همان طور که به بچه هایمان هم گفته ام: « تو را دوست دارم و به تو افتخار می کنم». نیاز دارم که من هم همین را از تو بشنوم: « که دوستم داری و به عنوان یک شوهر و یک پدر به من افتخار می کنی».

*****************************

یک شوهر به تحسین و احترام دائم نیاز دارد. بخشی از این تحسین و احترام را می تواند در محیط کار و والدین و سایرین دریافت کند. اما مشتاق است که بخش عمده آن را از همسرش دریافت کند.

*****************************

به شوهرت احترام بگذار. علی رغم همه کمبودهایش (که تو ضعفهایش را بهتر از هر کسی می شناسی). بگذار بداند که تو فکر می کنی او بزرگ است. و تحسینش می کنی.
*****************************

وکیل من باش. طرف من باش. اگر فکر می کنی اشتباه می کنم. راهنمایی ام کن تا به سمتی که فکر می کنی درست است بروم. نخواه که بر من مسلط شوی و مرا به آن سو بکشانی.

*****************************

وقتی دارم از خودم انتقاد می کنم. وقتش نیست که بارم کنی.
*****************************

وقتی دارم داستانی را تعریف می کنم. با تصحیح جزئیات حرفم را قطع نکن. واقعیت ها مهم نیستند. مهم آن است که حمایتم کنی و کاری کنی که خوب به نظر برسم. نه مثل احمتقی که نمی تواند واقعیت ها را بیان کند.

*****************************

به داستان هایم گوش کن . حتی اگر به نظرت ملال آور بیایند. برای من ملال آور نیستند و لابد دلیلی دارم که می خواهم آنها را برای تو بگویم.

[honarmand]

اكثر مردهايي كه مي خواهند زن بگيرند رئيس نمي خواهند بلكه طالب زناني هستند كه اماده اند به خودخواهي انان پروبال داده و احساس مهم بودن آنها را برانگيزند
يكي از علل مهم انكه مردان خانه هاي خود را ترك مي كنند بخاطر ان است كه زنانشان نق مي زنند
هيچ چيز غرور مرد را مثل شادي زنش ارضا نمي كند چون هميشه آنرا مربوط به خود مي داند
مردان ترجيح مي دهند همسرانشان كمتر كار كنند اما از خدمات شوهرشان بيشتر قدراني كنند
با يك مرد راجع به خودش صحبت كنيد در اين صورت او ساعت ها به حرفهاي شما گوش خواهد داد
به هر اندازه كه زن مطيع و با عصمت و حرف گوش كن باشد به همان اندازه قدرت فرمانروايي او شديد تر و استوار تر است
دنياي زنان و مردان

[setareh]

[attachment=70]سلام
به نظر من یک شوهر به اینها نیاز دارد.
خانمی که مدیر مدبری باشه و اجازه بده اقا ریئس باشه. کدبانوو خانه دار باشه-پرستا ر خوبی برای هم اقا و هم بچه ها باشه –مرتب و اراسته ،ارایش کرده و خوشبو باشه –شب زود بخوابه و صبح از همه زودتر سر کارش حاضر باشه(خصوصا برای سرو صبحانه)-روابط عمومی خوبی داشته باشه(خصوصا با خانواده ی اقا)وبدون مرخصی و بدون وقفه (در صورت لزوم )همراه و همراز ،دوست و هم صحبت باشه-صبور باشه و باوجود مشکلات نیز خندان باشه-غر نزه وزیاد خرده و ایراد نگیره –حسود نباشه –خیلی براش خرج تراشی نکنه-اسراف نکنه. مراقب و محافظ ونگهبان مال و اموالش هم باشه - پر حرفی نکنه و یه زمانهایی اجازه بده اون تو غار تنهاییش بره و باخودش خلوت کنه-خیلی تو کارهاش سرک نکشه و به حیطه ی خصوصیش وارد نشه.
مردها تایید و تشویق و ارامش و نوازش را دوست دارندخصوصا ازناحیه ی یه فرشته مهربون به نام همسربا خصوصیات ذکر شدهی بالا.
حالا این بستگی به زرنگی و سخت کوشی خانم داره که تا چه حد بتونه علاوه بر توجه و براوردن نیازهای خودش ،نیازهای شوهرش را پاسخ گو باشه.درست هرچه قدر مایه گذاشته بشه به همون نسبت بهره می بره. البته مهم توازن بخشیدن به همه اینها ست.یه مثال می زنم :
خانمی که بیشترین توجه خودش را روی اراستن و ارایش خودش می گذاره و به موارد دیگه بی توجهی می کنه اقا معترض می شه و می گه به جای اینکه خودتو چراغونی کنی بیا و برو و چراغونی ها ی خونه رو جمع کن.یعنی اقا همه چیز رو باهم و یه تناسب خاص می خواد.
حالایه سوال



ایا این مردبرای رسیدن به خواسته و نیازش و همسری با خصوصیات بالا نباید به این نکته توجه کنه که این خانم خیلی بیشتر از اونیاز به کمک همراه ودوست داره تا کمکش کنه از پس همه ی مسئولیتهاش بر بیاد ؟
چون اگر اقا یک شغل یا دو شغل یا نهایتا سه تا شغل داره ، تعطیلات داره و وقتی در منزل قرار می گیره وقت استراحتشه (البته یه خانم خوب حواسش هست وقدردان سرورشه )ولی خانم چندین شغل همزمان با هم داره و زیاد هم پیدا نیست یاخدایی نکرده برای اقا مهم نیست .خانم یه زمان نظافت چی می شه یه زمان رختشور میشه یه زمان اشپز میشه یه زمان گارسون می شه یه زمان مشاور میشه یه زمان ارایشگر میشه و..........همین طور مسئولیت. و وقت استراحت هم باید پرستار بشه و مراقب شوهر و بچه هاش باشه .
(تازه اگه این خانم کارمند نباشه و فقط خانه دار باشه وگرنه...........)
حالا ایاخدایش چه کسی بهتراز اقا می تونه خستگی رو از تن خانم بیرون کنه و دوباره اونو شارژکنه؟ با یه تشکر ویه هدیه حتی یه شاخه گل یه صبح بخیر و یه خداحفظی و یه شب بخیر که با توجه خاصی باشه و این پیام رو داشته باشه که دوستت دارم و قدر تومی دونم (نه اینکه بعضی ها می گند قدتو می دونم یک متر و.....).
پس برای رسیدن به ایده الهای بالا که مورد نیاز یه اقاست ودوست دراه از ناحیه ی همسرش دریافت کنه و تامین بشه خانم و اقا باید دستشون رو تو دست هم بگذارند و همکاری کنند. وبچه ها هم این میون خوش به حالشون بشه .یه زندگی شیرین توام با رضایت

دوستان خوبم برای همتون ارزوی یه همچین زندگی رو دارم .چون همه ی ماادم ها این استحقاق رو داریم که ارامش داشته باشیم.
شادو خوشبخت و پیروز باشید.

[مدیرهمدردی]

سلام ستاره
خسته نباشید...
عجب تصویری از یک خانم آورده ای.
خیلی از آقایون می گویند اگر دیدی سلامش را برسون. خیلی از خانمها هم می گویند ، نه دیگه آقایون سردیشون میشه....
ولی به طور کلی چنین تصاویری ایده آلهای یک زندگی را پیش روی ما قرار می دهد. و باید بدانیم وقتی رنجی از زندگی می بینیم به خاطر فاصله هایمان از این ایده آلهاست. پس زندگی یعنی گام گذاشتن در این مسیر، یعنی توجه به یکدیگر ، و توجه به خودمان و تعادل بین این دو.....

[مدیرهمدردی]

خانمم :
دوست دارم مرا ناغافل نوازش کنی، دست به گردنم بکشی و حرف های بی معنی شیرین در گوشم بگویی.

همسرم:
من از آشپزی تجملی تو خوشم می آید. اما این آشپزی دارد مانع تنهایی و خلوت گاه و بیگاه مان می شود.

عزیزم:
نیاز دارم که گاهی در زندگی روزانه و شبانه ، و در ارتباطهایمان ، ابتکار عمل را تو به دست بگیری. گاه دلم می خواهد نقش فعالتر را تو بازی کنی و من منفعلانه غرق ارتباط لذت بخشمان شوم.

[آتنا]

سلام . با نظر ستاره جان موافقم . یعنی تمامی خواسته های یک مرد در اینجا ذکر شده فقط من موندم چرا وقتی تمام وقتمون رو می گذاریم رو برآورده کردن این خواسته ها چرا آخر سر باز نتیجه ای حاصل نمیشه و باز مرد ما بهانه ای برای غر زدن و ایراد گرفتن پیدا می کنه. مثل اینکه چرا گلدونا رو آب ندادی. وقت کردی یه دستمال هم تو راه پله ها بکش. زیر کابینتا رو آشغال برداشته. میخوام تصویری که مردا تو ذهن زن بعد از این همه فداکاری از خودشون ایجاد می کنن جز این نیست که مرد خلق شده فقط برای راحت بودن و دستور دادن و زن هم تنها برای رتق و فتق امور مرد. پس اینجا ارزش وجودی زن کجا میره.؟ پس کو اون ارزش و احترامی که اسلام برای زن نوید داده؟ من که بعضی وقتا فکر می کنم این همه تلاش برای شناختن خواسته مرد و برآوردن توقعات او برای چیه؟ برای چی زن باید اینقدر خودشو محتاج مرد بدونه که برای بدست آوردن حمایت اون به این خفت تن بده . گاهی وقتا فکر می کنم مردها فقط یک کنیز می خوان که حرف نزنه{غر نزنه} به همه امور خونه رسیدگی کنه{مدیریت داخل خانه} همیشه در دسترس باشه {مطیع باشه} دست به سینه باشه و ایشون رو ارباب صدا کنه{رییس نباشه} آخر ماه دستش برای اونا دراز باشه تا حقوق یک ماه کلفتیشو بدن{استقلال مالی نداشته باشه}
به نظر شما غیر از اینه؟

[bahar22]

سلام به نظر من زن ومرد قبل از اینکه باهم زن وشوهر باشند باید یک دوست باشند یک رفیق.چطور بعضی وقتا ادم مشکلش رو به صمیمی ترین دوستش میگه ولی به همسرش نمیگه برای اینه که اونو رفیق خودش نمیدونه به مرورزمان طرفین وقتی این برخورد رو از طرف مقابلشون ببینند این رفتار رو پیش میگیرند.وخودبه خود به جای اینکه هر زنی به سختی از زیر زبان شوهرش حرفی رو بیرون بکشه خودمرد حرف دلشو میزنه.وقتی زن به مردش ثابت کنه که منم شریکم تو زندگی تو توی غم تو توی سختیهای تو به جای پنهونکاریهای قبلی شوهرش میتونه درددلهای اونو بشنوه.همین طور مردان هم همین وظیفه و در قبال زنها دارن.ولی من طبق چیزهایی که شنیدم بیشتر زنها با حرف نزدن مردهاشون مشکل دارند.من طبق اون روشی که پیش گرفتم میگم اوایل زندگیمون این مشکل رو داشتم ولی کم کم این کارو کردم که وقتی شوهرم میامد خونه به جای این که اول بپرسم کجا بودی؟چقدر دیر کردی؟امروز کجا رفتی؟با کی حرف زدی؟و....بعد از اینکه یه نوشیدنی براش میاوردم از کارهایی که خودم در اون مدت زمانی که نبوده انجام دادم میگفتم بعد از چند لحظه میدیدم چطور به حرف میاد.الان طوری شده که وقتی میاد خونه هردومون برای اینکه زودتر بگیم چکار کردیم میخوایم از هم سبقت بگیریم.اینو فقط به جهت تجربه ی مثبتی که داشتم گفتم و اصلا قصدم اموزش نبود من خدمت همه ی شما سروران درس پس میدم.امیدوارم موفق باشید وتو این شبهای سرد زمستونی دلتون گرم باشه

[مدیرهمدردی]

سلام آتنا
من هرگز خانمی را ندیدم که این مسائل را اینچنین رعایت کنه، اما شوهر بهانه گیری جدیدی و بی احترامی و تحقیر و ....، را باز انجام دهد.
اما به هر حال اگر مردی علیرغم تمام این مسائل ( قید می کنم که حتما خانم در صورتیکه روش صحیح را انجام داد و باز مردی قدر ندونست و مشکلات رو به فزونی داشت، اینجا بحث انتخاب پیش می آید.یعنی چه:
یعنی اینکه اگر مردی چنین کارهای مثبتی انجام می داد ، باز خانمش از خر شیطان پیاده نمی شد، می گفت ما به درد هم نمی خوریم. ما را به خیر و شما را به سلامت.
اینجا هم اگر خانمی تمام مسائل و روشهای را عمل می کند، اما مرد از نظر روانی مشکل دارد و حاضر به تغییر هم نیست. چه اجباری به اینکه بمانیم و تحقیر شویم. در اینجا اگر چنین کنیم در واقع ما خودمان را تحقیر می کنیم . یا بهتر بگویم ما این اجازه را می دهیم که او ما را تحقیر کند.
شاید طلاق به عنوان آخرین راه اینجا خودش را نشان می دهد. تا بررسی شود.
( خیلی خشن شد نه.....)

[آتنا]

با عرض سلام خدمت آقای سنگ تراشان
واقعا خیلی خشن شد. منظور من این نبود که مرد دنبال بهانه گیری باشدو این دال بر این باشد که او نمی خواهد عوض شود و انعطاف به خرج دهد. می تونم در مورد خودم و همسرم بگم . بارها شده که من به نظافت خونه رسیدم. موقع آمدن همسرم خودم رو آراسته کردم. براش نوشیدنی آماده کردم. حتی کارهای دیگه ای مثل عوض کردن چیدمان خونه و یه کارهایی که هیچ وقت انجام نمی دادم رو انجام دادم ولی وقتی همسرم اومده خونه فقط گفته: باز خانم بیکار شده. یا صرفاً از خودش پذیرایی کرده و بعد تازه وقتی من گفتم "دست منم درد نکنه"ایشون گفته:دستت طلا.
مقصود من اینه که چرا با وجود اینکه ما همه این کارها رو انجام میدیم آخر سر ماهمون اول دیده نمیشیم ؟چرا مرد از ما میگذره . اول به راحتی خودش میرسه. تازه بعداً اگه یادش اومد وقتی برای ما قرار میده ؟ در واقع چرا ما باید لای وظایفمون گم بشیم؟

[setareh]

سلام:اتنای عزیز!
می دونم حرف زدن و گفتن ایده الها خیلی راحت تر از عمل کردنه.وواقعا باید روی این پروژه به صورت عملی کار بشه.
ولی به این زودی مردی را نمی یابی که همسرش خواسته ها ونیازهای خاصش را براورده کرده باشد و اقا هنوز معترض باشه.گفتم خاص .
،چون به نظر من درصدنیاز به ایده الهای ذکر شده ،برای مردان متفاوت است.یکی به نظافت خیلی اهمیت می ده ،یکی روی تربیت بچه ها حساسیت داره ،یکی به خونوادش خیلی اهمیت می ده و یکی .........واین دیگه به تشخیص و مهارت خانم بستگی داره که موشکافانه انها را بیابه اولویت بندی کنه
خب حالا بعدازرعایت مراحل ذکرشده اگر افاقه نکرد،چه باید کرد؟
با نظر اقای سنگ تراشان کاملا موافقم .زن چنین مردی بایدسنگ خودش را با خودش بکنه وببینه شوهرش را با چنین خصیصه ای دوست داره یانه؟
یعنی یا زنگی ،زنگی .یا رومی ،رومی!
اگه دوست نداره و نمی خوادادامه بده خوب تکلیفش معلومه .
اما اگه می خواد ادامه بده باید یه کاری کنه بهانه ها را از جلوش برداره .
می گی نمیشه؟
قبول دارم سخته ولی شدنیه!
مثال:
توی همین تالار قسمت تفکر شطرنجی (اگه خواستی سرچ کن)ارسال 5 نوشنه شده خانمی که شوهرش به چای ریختن هاش گیر میداده و هر کاری می کرده اقا بهونه می گرفته ویه روز می گفته چای کمرنگ نمی خوام یه روز می گفته پررنگ می ریزی و.......ودعوا راه می اندخته .خانم این طوری بهانه رو از دستش می گیره که به جای اینکه ناراحت بشه که چرا اینقدر بهونه می گیره واذیتم می کنه.با یه سینی که 5رقم چای(چای کم رنگ –چای پررنگ –چای ولرم-چای لب سوز-چای با نبات )اقارو با یه لبخندملیح کیش ومات می کنه .دیگه این اقا چی می خواسته بگه .:D

یعنی اگه خانم می خواد ادامه بده باید زرنگ باشه اگه شوهرش باهاش می جنگه خانم دوستی کنه ریشه یابی کنه ببینه حرفش چیه ؟درد ش چیه؟باذره بین اون چیز ناشناخته رو پیدا کنه بعد برا ش مهیا کنه و مطمئن باشه اقا تسلیم میشه.واین رو به حساب مظلومیت و تحقیر خودش نذاره واین جوری به قضیه نگاه نکنه بهتر بااین دید نگاه کنه که عزیزم اگه می خواهی تحقیرها و شکست های بیرون رو رو سر من خراب کنی من کمکت می کنم و اونها رو ازدوشت برمی دارم .اخه اون شونه ها برای گذاشتن سر منه نه غم وقصه .من همه اونها رو ازروشونه ات می زنم کنار .من کمکت می کنم و این رو یه جهادو یه پیروزی می دونم نه تحقیر .وقتی تو از درد روزانه ات خلاص بشی واروم بگیری اونوقت من سرم را روشونه هات می ذارم و.این دفعه تو از دردهای من هم با خبر می شی و کمکم می کنی .
امیدوارم نگید فایده نداره .چون خیلی بعیده؟بابا اون هم روح داره بالاخره.سنگ که نیست قلب نداشته باشه .پس کنترل قلبشو تودست بگیرید.
خانمها !خودتون رو دست کم نگیرید .حسها و شامه های تیزتون رو به کار بگیرید .اگه می خواهید ادامه بدید پس یاس و ناامیدی هرگز!هرگز!هرگز!.........
اتناجون اون تجربه ای را که در وبلاگت گفته بودی ،به نظر من نتیجه ی این بودکه خانم سنگ هاشو با خودش واچیده بود و راهش و هدفش رو(ادامه زندگی)پیدا کرده بود .
بله اون خانم می خواست به هر قیمتیه به هدفش برسه.پس موفق هم شد.
شاداب و سرزنده باشید.