به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 23 , از مجموع 23
  1. #21
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 09 خرداد 02 [ 03:26]
    تاریخ عضویت
    1390-6-22
    نوشته ها
    697
    امتیاز
    27,600
    سطح
    98
    Points: 27,600, Level: 98
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 750
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    3,274

    تشکرشده 2,351 در 551 پست

    Rep Power
    162
    Array
    سلام دوست عزیز
    حقیقتا تایپیک شمارو دیدم کاملا فهمیدم چطور یک زندگی بدون مشکل حاد میتونه راحت از هم بپاشه!

    قشنگ کاری میکنی که هم شوهره ازت زذه بشه هم ذله بشه!

    مشکل شما بدنتون نیست مشکلتون نداشتن هدف در زندگی و نفهمیدن معنای زندگیه
    پیشنهاد میکنم با مدیر همدردی یا حضورا با یک روانشناس خوب و البته معتقد صحبت کنین
    میبینین چقدر زندگیتون عوض میشه و آرامش میگیرین

    پستاتونو با سرعت خوندم فقط یک نکته خیلی جالب تو ذهنم اومد که گفتین من یک چیزی بره تو مغزم درنمیاد تا انجامش بدم و اینو همسرم هم میدونه و مثال عمل بینی زدین که تا نرفتم عمل از فکرش درنیومدم! دختر خوب عزیز دل صفت به این بدی رو بهش افتخار میکنی و تازه انتظاز و توقع درک از همسرت هم داری؟؟؟ هنوز تا جوونی وقت داری رو خودت کار کنی چون انعطاف الانت از بیست سال دیگت خیلی بیشتره و همینطور امکان تغییر .به نظر من این تاپیکیو بذار کنار و یک موضوع جدید برای رفع ایراداتت باز کن و شروع کن به تغییر

    منم 19 سالگی ازدواج کردم و فوق العاده هم عزیز نازی مامان بابام بودم، سنتون خیلیم کم نیست که تا این حد ناپخته بخواین باشین

    در آخر خواهرانه میگم قدر این همسر خوبو بدونین و دستی دستی نزنین زندگیتونو داغون کنین و چند وقت دیگه خدایی نکرده بیاین بگین یکدفعه شوهرم ازم زده شده ولی من که کاری نکردم!

    براتون بهترینهارو در این ماه عزیز آرزومندم
    ویرایش توسط شمیم الزهرا : چهارشنبه 09 خرداد 97 در ساعت 02:19

  2. 5 کاربر از پست مفید شمیم الزهرا تشکرکرده اند .

    Eram (چهارشنبه 09 خرداد 97), Happy.girl.69 (چهارشنبه 09 خرداد 97), mehrdad_m (چهارشنبه 09 خرداد 97), آوای بهشت (یکشنبه 03 تیر 97), صبا_2009 (چهارشنبه 09 خرداد 97)

  3. #22
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 01 اردیبهشت 98 [ 17:06]
    تاریخ عضویت
    1395-4-04
    نوشته ها
    92
    امتیاز
    3,969
    سطح
    40
    Points: 3,969, Level: 40
    Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    165

    تشکرشده 137 در 63 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام شوهرم راضی شد عمل رو هم انجام دادم ، همونطوری که گفتم یه جراحی سرپایی ساده بود خداروشکر از نتیجه اش هم راضی بودم . هرچند شوهرم خیلی اذیتم کرد و دعوا میکرد ولی اخرش دیگه رضایت داد ، از همگی ممنونم

    من الان یه مشکل تازه دارم که خیلی به راهنماییتون نیاز داره همینجا مشکلمو بگم یا تاپیک جید باز کنم ؟؟ اخه هیچ ربطی به این تاپیک نداره


    نقل قول نوشته اصلی توسط Parastou نمایش پست ها
    خدای من!
    دختر جان تو چرا خودت شوهرت رو متوجه چیزایی می کنی که نباید؟ خودت بهش تلقین می کنی بدن من فلانه. خودت تو سرش می ندازی فکرایی بکنه که برای رابطه تون از سم کشنده تره. به جای این همه رفتار هیجانی و احساسی بی ثمر و مخرب برای خودت سرگرمی و مشغله ی مفید دست و پا کن. یه چیز تازه یاد بگیر. کتاب بخون. غذای جدید درست کن و از تزیینش لذت ببر. زندگی خیلی با ارزش و کوتاهه.
    سلام عزیزم مرسی از کمکت ببخشین دیر جواب میدم این مدت درگیر بودم نشد که بیام

    خب من خودم متوجه یه ایرادی شدم دلم میخواست رفع بشه مگه فقط نظر شوهرم مهمه ؟ نمیشه که من از ترس اینکه شوهرم متوجه مشکلم نشه خودمو به کوری بزنم . خودشم با اینکه غر میزنه ولی مطمئنم از نتیجه جراحیم خوشش اومده چون نمیخواد کم بیاره چیزی نمیگه . من حرفتونو قبول دارم که زیادی روی چیزای جزیی فوکوس کردم چون خود دکتر هم وقتی رفتم بهم گفت زیادی حساس شدی . قول میدم روی خودم کار کنم میخوام یه کلاس شیرینی پزی هم اسم بنویسم سرم شلوغ تر بشه به قول شما کمتر فکر کنم .

    نقل قول نوشته اصلی توسط شمیم الزهرا نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز
    حقیقتا تایپیک شمارو دیدم کاملا فهمیدم چطور یک زندگی بدون مشکل حاد میتونه راحت از هم بپاشه!

    قشنگ کاری میکنی که هم شوهره ازت زذه بشه هم ذله بشه!

    مشکل شما بدنتون نیست مشکلتون نداشتن هدف در زندگی و نفهمیدن معنای زندگیه
    پیشنهاد میکنم با مدیر همدردی یا حضورا با یک روانشناس خوب و البته معتقد صحبت کنین
    میبینین چقدر زندگیتون عوض میشه و آرامش میگیرین

    پستاتونو با سرعت خوندم فقط یک نکته خیلی جالب تو ذهنم اومد که گفتین من یک چیزی بره تو مغزم درنمیاد تا انجامش بدم و اینو همسرم هم میدونه و مثال عمل بینی زدین که تا نرفتم عمل از فکرش درنیومدم! دختر خوب عزیز دل صفت به این بدی رو بهش افتخار میکنی و تازه انتظاز و توقع درک از همسرت هم داری؟؟؟ هنوز تا جوونی وقت داری رو خودت کار کنی چون انعطاف الانت از بیست سال دیگت خیلی بیشتره و همینطور امکان تغییر .به نظر من این تاپیکیو بذار کنار و یک موضوع جدید برای رفع ایراداتت باز کن و شروع کن به تغییر

    منم 19 سالگی ازدواج کردم و فوق العاده هم عزیز نازی مامان بابام بودم، سنتون خیلیم کم نیست که تا این حد ناپخته بخواین باشین

    در آخر خواهرانه میگم قدر این همسر خوبو بدونین و دستی دستی نزنین زندگیتونو داغون کنین و چند وقت دیگه خدایی نکرده بیاین بگین یکدفعه شوهرم ازم زده شده ولی من که کاری نکردم!

    براتون بهترینهارو در این ماه عزیز آرزومندم
    سلام عزیزم مرسی که وقت گذاشتی و نظرتو بهم گفتی و ببخشین که دیر جواب میدم

    شاید کسی این تاپیکو بخونه به قول شما فکر کنه من از روی بی مشکلی واسه خودم مشکل تراشیدم ولی اینطوری نیست اتفاقا مشکل اصلی من اینه که شوهرم اجازه نمیده حتی درباره ی چیزای مربوط به خودم هم تصمیم بگیرم.

    من اینکه شما و دوستان گفتین زیادی حساسم و فکر و خیال میکنم که دلیلشم بیکاریه رو قبول دارم ، این مشکل شخصیت خود منه که باید روش کار کنم ولی اینکه من به خاطر یه جراحی سرپایی ساده و کم هزینه باید بیست روز اصرار کنم ، تاپیک بزنم ، فحش بشنوم و ... اینم مشکل منه؟؟؟ این چیز عادی ایه؟؟؟ که یه ادمی نتونه واسه بدن خودش راحت تصمیم بگیره ؟

    شوهر من توی مسائل مالی که اصلا منو دخالت نمیده صرفا هر ماه پولی میریزه تو حسابم که دربرابر خرجای من کم میاد و خیلی وقتا مجبورم از خانوادم بگیرم . درباره ی رفت و امد هامونم اینکه هروقت میخواد دعوت کنه یا دعوت بگیره اصلا با من مشورتم نمیکنه ، ارتباطم با دوستای خودم رو هم کنترل میکنه یعنی من با 22 سال سن واسه یه گردش دوستانه باید مثل یه دختر 14 ساله یک ساعت توضیح بدم که با کی میرم و چکار میکنم و ... . شاید من 70 80 درصد مواقع کوتاه میام ولی بعضی وقتا مثل این جریان زورم میاد بذارم واسم تصمیم بگیره این مشکل اصلی منه ، دلم نمیخواد به جایی برسیم که فکر کنه وظیفه ی من چشم گفتنه و کلا یادش بره منم حق دارم حداقل درباره ی خودم تصمیمی بگیرم .

    درباره ی جمله ی اخرتونم خب من این همه جز و ولز میزنم که شوهرم ازم زده نشه دیگه.

    بارم از همگی ممنونم و لطفا راهنماییم کنین که تاپیک جدید باز کنم یا همینجا باید ادامه بدم؟؟

  4. #23
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 16 اردیبهشت 01 [ 12:12]
    تاریخ عضویت
    1396-11-30
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    3,807
    سطح
    39
    Points: 3,807, Level: 39
    Level completed: 5%, Points required for next Level: 143
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    0

    تشکرشده 20 در 12 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خب مبارک باشه عملت. واسه مشکل جدیدت تاپیک جدید بزن.

  5. 2 کاربر از پست مفید فرهنگ تشکرکرده اند .

    آوای بهشت (دوشنبه 04 تیر 97), شیدا. (دوشنبه 04 تیر 97)


 
صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جراحی زیبایی!!
    توسط Pooh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: سه شنبه 23 دی 93, 16:59
  2. همسرم زیبایی مرا نمی بیند....
    توسط نارگیس در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 21 دی 91, 16:28
  3. عمل زیبایی
    توسط analia در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 23
    آخرين نوشته: چهارشنبه 06 دی 91, 17:46
  4. ایا پارامترهای زیبایی همسر همیشه ثابت میمانند ؟
    توسط meysamm در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: سه شنبه 18 بهمن 90, 01:37
  5. ماجرایی زیبا از طلاق
    توسط kimiakhaton در انجمن متارکه و طلاق
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 05 دی 89, 14:18

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.