به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 25
  1. #11
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1396-8-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    1,325
    سطح
    20
    Points: 1,325, Level: 20
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 56 در 43 پست

    Rep Power
    19
    Array
    کاربر عزیز،
    بنده که احساس میکنم داستان شما خیلی واقعی نیست . اولا که قرار نیست با پیشنهاد طلاق شما کسی پاپیچ بشه . زندگی مگه خاله بازیه. اصلا زندگی زیر یک سقف داشتید یا خیر . ؟ اینکه شما با پیشنهاد طلاق اونها ایستادگی نکردید معلومه که شما هم وابستگی نداشتید ، مردانگی که چه عرض کنم. اصلا به نظر خودتون مردی که با بی محلی پیشنهاد طلاق میده آماده سختی های زندگی مشترک هست ؟؟

  2. #12
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    سلام خدمت شما

    بنظر میاد عذاب وجدانتون اشتباه هست، این اتفاق به هر حال افتاده و باید بپذیرین. طلاق جاری شده و عملا جدا شدین.

    من فکر میکنم شما کم نذاشتین و با توجه به اینکه بسرعت از پیشنهادتون استقبال کردن و حتی خواهان مهریه نبودن نشان از این داره بشدت موافق این حرف بودن.

    زنی که میگه به زور شوهرم دادن و از شادی برای طلاق گریه میکنه هیچ وقت حتی با الماس و برلیان هم نظرش برنمیگرده.

    بنظرم زندگیتونو تکون اساسی بدین و برای خودتون و آیندتون تصمیم های خوب بگیرین ، فقط عشق و ... کافی نیست شما باید از تمام جوانب یک نفر رو بررسی کنین و بعد باهاش وارد رابطه ی عاطفی بشین.

    حتی بنظرم اگر هم برگشتن لزومی نداره برگردین و این دور زدن و آمدن فقط شما رو بیشتر اذیت میکنه. بفکر آینده باشین و هرچه از عکس و فیلم و ... هست رو حذف کنین.

    من بشما اخطار میدم خودتونو در برزخ قرار ندین که اشتباه کردم ، برمیگرده و خیلی مسایل دیگر چون امروز رو از دست میدین و ممکنه تصمیمات اشتباه بگیرین و آینده رو هم خراب کنین.
    ویرایش توسط sahar.66 : چهارشنبه 02 خرداد 97 در ساعت 19:53

  3. 2 کاربر از پست مفید sahar.66 تشکرکرده اند .

    darknight (چهارشنبه 02 خرداد 97), masamasa (جمعه 04 خرداد 97)

  4. #13
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 آذر 98 [ 04:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-21
    نوشته ها
    212
    امتیاز
    9,762
    سطح
    66
    Points: 9,762, Level: 66
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 288
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience PointsTagger First Class
    تشکرها
    392

    تشکرشده 451 در 164 پست

    حالت من
    Khejalati
    Rep Power
    55
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط رهاوتنها نمایش پست ها
    واقعا با امثال شما زوج ها عاقبت جامعه چه خواهد شد واقعا ؟
    شما گفتی طلاق ، بعد اونا مسر شدن ، بعد هم تمام و بعد عذاب وجدان ....همین
    خوبه حالا عذاب وجدان داری شما ... منکه تو همون نصف روز که دادگاه بودم ...پر بود صف زنانی که مردها بی دلیل طلاق دادن مشکل شون پاک کردن اسم همسر بود و بعدش هم ازدواج بعد از یکماه با یک نفر دیگه . خوبه با این اوضاع که حق طلاق با مرده و مرد بدون دلیل میتونه زنش رو طلاق بده سر مهریه هم چونه میزنند خانواده ها.
    نه تعهدی ، نه عشقی ، نه آبرویی
    تجربه من یکی نشون داده مردی که یکبار واژه طلاق بکار میبره بازم تکرار میکنه و مرد زندگی نیست . حتی متارکه در نامزدی هم باید تحقیق بشه . ما نکردیم چوبش رو یه عمر باید پس بدیم . آقا حداقل برو طلب حلالیت کن .
    .
    ......دگر حوصله ای نیست

  5. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 تیر 97 [ 12:12]
    تاریخ عضویت
    1397-2-31
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    276
    سطح
    5
    Points: 276, Level: 5
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط sahar.66 نمایش پست ها
    سلام خدمت شما

    بنظر میاد عذاب وجدانتون اشتباه هست، این اتفاق به هر حال افتاده و باید بپذیرین. طلاق جاری شده و عملا جدا شدین.

    من فکر میکنم شما کم نذاشتین و با توجه به اینکه بسرعت از پیشنهادتون استقبال کردن و حتی خواهان مهریه نبودن نشان از این داره بشدت موافق این حرف بودن.

    زنی که میگه به زور شوهرم دادن و از شادی برای طلاق گریه میکنه هیچ وقت حتی با الماس و برلیان هم نظرش برنمیگرده.

    بنظرم زندگیتونو تکون اساسی بدین و برای خودتون و آیندتون تصمیم های خوب بگیرین ، فقط عشق و ... کافی نیست شما باید از تمام جوانب یک نفر رو بررسی کنین و بعد باهاش وارد رابطه ی عاطفی بشین.

    حتی بنظرم اگر هم برگشتن لزومی نداره برگردین و این دور زدن و آمدن فقط شما رو بیشتر اذیت میکنه. بفکر آینده باشین و هرچه از عکس و فیلم و ... هست رو حذف کنین.

    من بشما اخطار میدم خودتونو در برزخ قرار ندین که اشتباه کردم ، برمیگرده و خیلی مسایل دیگر چون امروز رو از دست میدین و ممکنه تصمیمات اشتباه بگیرین و آینده رو هم خراب کنین.
    سلام. ممنونم.
    اینکه گفتین از پیشنهاد من استقبال کردن و به زور و تهدید منو مجبور به طلاق کردن پس خودشون مایل بودن، کمی عذاب وجدانم کم شد.
    اون شخص یک پسردایی داشت که هر چندسال همو نمیدیدن ولی این پسر داییش چنان وحشیانه دور و بر این میپلکید و وحشیانه برای هم عشوه و ناز میومدن که من نمیتونستم تحمل کنم. حتی روز عقد ما توی باغ بودیم داشتیم عکس میگرفتیم دیدم سر و کله پسر داییش پیدا شد، خانمم وحشیانه دوید طرفش و اینقدر عشوه و ناز براش اومد که حد و حساب نداشت. توی تالار عقد هم همینجور. توی ماشین عروس هم همینطور.
    از روز عقد دیگه اون حس تعلقم بهش از بین رفت. حالم ازش به هم میخورد. احساس میکردم خیانت عاطفی بهم کرد.
    چندباری هم که باهم بحث کردیم سر همین پسرداییش بود. ولی نتونست قیدشو بزنه.

  6. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مرداد 97 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1397-2-06
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیز ،احساس گناه وقتی میاد که آدم کار اشتباهي بکنه ،شما الان این حس رو داری ولی کار رو خراب کردی

    این دو گانگی حسی رو بذار کنار ،شما آلان طلاق گرفتی و نسبتی با ایشون نداری و دیگه مسوول گریه و شادی ایشون نیستی ،اگه کارت غلط بود بايد به پاش بیافتی التماس کني که ببخشتت و تازه اگه قبول کنه که احتمالش خیلی کمه ،اگه که نه به قول یه دوستی بیخیالش شو و سرگرمی رو عوض کن . گریه میکنه که گریه میکنه که میکنه عذر میخوام هیچ ربطی به شما نداره .

    این حس دو گانگی اگه بیشتر بشه یعنی دوستش داشتی ولی اشتباه کردی که امیدوارم،ادامه پیدا نکنه.

  7. کاربر روبرو از پست مفید 0584 تشکرکرده است .

    darknight (پنجشنبه 03 خرداد 97)

  8. #16
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 12 مرداد 97 [ 19:14]
    تاریخ عضویت
    1397-2-06
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    335
    سطح
    6
    Points: 335, Level: 6
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوستان ببینین ،من روانشناس نیستم ،ولی یه چیزی رو خوب فهمیدم ،اونم اینکه تو مواقع نباید بحث رو از فقط یه طرف شنید ،میگید که اشک های ایشون از روی شوق و خوشحالی بوده !!!!!!!! البته شما قبلش گفتین که " *با حرفایی که زديد* معلومه اشکاي ایشون اشک شوق بوده"
    اون قسمت که ستاره زدم منظورم اونجا بود که تک بعدی به قضیه نگاه کردین
    یه سوال،یکی بیاد بگه آسمون زرده شما میگين زرده ?,
    اگه که میخواين،مشاوره بدین باید بدونين که نباید،تک بعدی رفتار کرد و به گفته های فقط يه طرف اعتنا کرد !

  9. کاربر روبرو از پست مفید 0584 تشکرکرده است .

    darknight (پنجشنبه 03 خرداد 97)

  10. #17
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط 0584 نمایش پست ها
    دوستان ببینین ،من روانشناس نیستم ،ولی یه چیزی رو خوب فهمیدم ،اونم اینکه تو مواقع نباید بحث رو از فقط یه طرف شنید ،میگید که اشک های ایشون از روی شوق و خوشحالی بوده !!!!!!!! البته شما قبلش گفتین که " *با حرفایی که زديد* معلومه اشکاي ایشون اشک شوق بوده"
    اون قسمت که ستاره زدم منظورم اونجا بود که تک بعدی به قضیه نگاه کردین
    یه سوال،یکی بیاد بگه آسمون زرده شما میگين زرده ?,
    اگه که میخواين،مشاوره بدین باید بدونين که نباید،تک بعدی رفتار کرد و به گفته های فقط يه طرف اعتنا کرد !
    نقل قول نوشته اصلی توسط darknight نمایش پست ها
    گفتند مهریه رو میبخشیم فقط زودتر ما رو از شر خودت راحت کن. امروز که دیگه نهایی شد و تمومش کردیم داشت گریه میکرد. دلم خیلی سوخت. عذاب وجدان شدیدی اومد سراغم. گریه اون به خاطر جدایی نبود میگفت زودتر امضا کنید من از دست این راحت بشم.....
    شاید اگر این خانم به رفتار یا گفتار شوهرش دامن نمیزد و قدری والدینش بجای همکاری نصیحتش میکردن من میگفتم این مرد تقصیرش بیشتره.

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط darknight نمایش پست ها
    اون شخص یک پسردایی داشت که هر چندسال همو نمیدیدن ولی این پسر داییش چنان وحشیانه دور و بر این میپلکید و وحشیانه برای هم عشوه و ناز میومدن که من نمیتونستم تحمل کنم. حتی روز عقد ما توی باغ بودیم داشتیم عکس میگرفتیم دیدم سر و کله پسر داییش پیدا شد، خانمم وحشیانه دوید طرفش و اینقدر عشوه و ناز براش اومد که حد و حساب نداشت. توی تالار عقد هم همینجور. توی ماشین عروس هم همینطور.
    چندباری هم که باهم بحث کردیم سر همین پسرداییش بود. ولی نتونست قیدشو بزنه.
    گذشته گذشت. طلاق اتفاق افتاده و پرونده بسته شده. بنظرم باید تصمیم های بهتری بگیرین.
    فرصت برای ساختن یک زندگی هست... ما نمیتونیم جلوی خیلی از انفاقات رو بگیریم اما میتونیم شدتش رو کمتر کنیم میتونیم اشتباهات رو تکرار نکنیم.

    اگر در نامزدی یا عقد مسایلی میبینیم راحت نگذریم و بهش بپردازیم. قدر آیفون ۱۰ رو زنی میدونه که بهتر از همسرش رو نبینه . بهتر از زندگی خودش زندگی نبینه و یک کاه و یک کوه براش ارزش داشته باشه و در نظرش یکسان باشه.

    برین زندگیتونو از نو بسازین .
    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

    قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ

    مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ

    وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ

    وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ

    وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد



  11. 2 کاربر از پست مفید sahar.66 تشکرکرده اند .

    darknight (پنجشنبه 03 خرداد 97), masamasa (جمعه 04 خرداد 97)

  12. #18
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 01 تیر 97 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1396-8-23
    نوشته ها
    108
    امتیاز
    1,325
    سطح
    20
    Points: 1,325, Level: 20
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    1

    تشکرشده 56 در 43 پست

    Rep Power
    19
    Array
    Darknight عزیز ،
    هیچ کس جز شما و همسر سابق از جزءیات و مسایل خبر نداشته و نخواهد داشت . از نظر من بند آدم ها به یه امضا و برگه نیست . به شما پیشنهاد میکنم مدتی صبر کنید و بعد اگر دل شما ، به ایشون کار ندارم ، دل خودتون هنوز با ایشون هست . مردانه جلو برید و تقاضای فرصت مجدد بکنید . برای خودتون اینکار رو انجام بدید تا بعد ها حسرت اون رو نخورید و عذاب وجدان هم نداشته باشید . از نظر من انجام دادن اینکار برای شخص خودتون و آینده احتمالی اگر تحقیقی از طرف کسی انجام بگیره بهتر از انجام ندادن اون هست. به بازسازی شما هم کمک میکنه . نه به حرف های مشاورهای پولکی گوش کنید نه اطرافیان نه حتی کاربرهای اینجا . به دلتون رجوع کنید و اگر فکر میکنید رجوع شما یا قدمی برداشتن در این راه به خودتون کمک میکنه تا عذاب وجدان نداشته باشید و آینده رو مصمم تر استارت بزنید اینکار رو انجام بدید .
    به حرف مشاورها و روانشناس ها اینجوری میگن و ... گوش ندید . به وجدان خودتون و ندا قلب تون گوش کنید. داستان پسرخاله و ... هم اصلا بهانه جالبی نیست . ما هم در فامیل با پسرهای فامیل کاملا شبیه برادر خواهر هستیم و این اصلا به معنی ابراز عشق و ... نیست.

  13. کاربر روبرو از پست مفید رهاوتنها تشکرکرده است .

    darknight (جمعه 04 خرداد 97)

  14. #19
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 31 تیر 97 [ 12:12]
    تاریخ عضویت
    1397-2-31
    نوشته ها
    11
    امتیاز
    276
    سطح
    5
    Points: 276, Level: 5
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 24
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered250 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنونم از نظرات دوستان.
    من اینجا دلیلی نداره دروغ بگم، چون اینجا نه دادگاهه نه اون شخص اینجا حضور داره. اینجا مینویسم تا علت طلاق رو با کمک دوستان بررسی کنیم برای خودم تجربه ای بشه.
    علتهایی که خودم برای طلاق میگم:
    ایشون تک فرزند بودن در حالی که من در یک خانواده پرجمعیت 7 نفره بزرگ شدم.
    ایشون از نظر مالی موقعیت خیلی خوبی داشتن ولی خانواده من موقعیت معمولی داشتن ولی خودم از نظر تحصیلات و موقعیت مالی خیلی خیلی از ایشون بالاتر بودم.
    ایشون تا طوری میشد میرفت پیش مامانش شروع میکرد بد منو گفتن. توی این چندماه کارش همین بود.
    فیلمهای جلف و بدون حجاب از خودش میداد توی اینستاگرام.
    سایه ی پدر و مادر درست بالای سر ایشون نبود. مثلا باباش که سالها میرفت تهران درس میخوند و مامانش هم ماما بود و میرفت شبانه روزی بیمارستان. این شخص تنهایی توی خونه بزرگ شد. به جای پدرش به شوهر خالش که هم سن من بود وابسته بود که این برای من قابل قبول نبود. شوهر خالش خودش خانمشو و مجبور میکرد چادر سرش کنه ولی میومد با خانم من وسط جمع میرقصید که من نمیتونستم تحمل کنم. خانم من بی حجاب جلوش میرقصید و با هم میرقصیدن.
    ایشون اصلا به خانواده من کاری نداشت. مثلا خواهرای من چندبار رفتن خونشون. اصلا نگاهشون هم نکرد(حتی یک نگاه)، همینطور به خودمم نگاه نمیکرد. این شخص حتی خواهرای منم نمیشناخت. فقط شوهر خالشو میشناخت. به شوهرم حتی کاری نداشت.
    یادمه شب یلدا 150 کیلومتر با خانواده کوبیدیم رفتیم شهرشون خونشون. اندازه 10 ملیون براشون میوه و هدیه بردیم. به من و خانوادم اصلا نگاهم نکرد. حتی یک نگاه.

    بله. من دو سه بار از کوره در رفتم. گفتم چرا اینقدر بی محلی. جواب نمیداد.
    آخرش وقتی از خدمت برگشتم نیاز به محبت و عاطفه داشتم. با کلی منت سرم گذاشتن رفتم خونشون. ساعت 9 صبح رفتم خونشون. تا ساعت 1 توی اتاقش بود. از اتاقش اومد بیرون و گفت تو دروغگویی. برای ولنتاین یک خرس براش خریدم 500 هزار تومن. میگفت اون خرسو که خریدی به دروغ گقتی از فلان مغازه خریدم در حالی که آرم یه مغازه دیگه روش بود. باباش گفت تو مریض روانی هستی و دروغگویی. منم هیچی نگفتم. از خونشون اومدم بیرون. زنگ زدم به خانمم گفتم من دیگه خسته شدم. فردا میرم دادخواست طلاق میدم. فرداش اونا رفتن کیش دیگه هم به تلفنشون جواب نمیدادن. تا اینکه گفتن طلاق.
    مادرش میگفت تو خانوادت شعور نداشتن زنگ بزنن عیدو تبریک بگن.

  15. #20
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 14 تیر 97 [ 10:10]
    تاریخ عضویت
    1396-11-02
    نوشته ها
    627
    امتیاز
    9,101
    سطح
    64
    Points: 9,101, Level: 64
    Level completed: 17%, Points required for next Level: 249
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocial3 months registered5000 Experience Points
    تشکرها
    199

    تشکرشده 1,077 در 458 پست

    Rep Power
    122
    Array
    سلام خدمتتون _ چند نکته ی مهم رو نوشتم و در پایان نظر شما رو میخوام

    ★ فرمودین در محیط اینترنت عکس و فیلم میذارن برای یک زن کار مناسبی نیست مگر همسرش هم مثل خودش باشه و نگرششون یکی باشه و دو طرف منعی برای برخی رفتارها نداشته باشن.. وگرنه لزومی نداره زنی که شوهر داره همانند یک دختر رفتار کنه و نیازمند دیده شدن باشه.
    ★ زنی برای زندگی انتخاب کنین که از همه نظر پایین تر از شما باشه! احساس برتری، موقعیت خوب و ... باعث میشه زن ناخواسته بلند پروازی کنه و این به ضرر خودش و زندگیش تمام بشه. همانطور که در متن اشاره میکنین من فلان هدیه رو گرفتم ، من ۱۰ میلیون برای شب یلدا بردم. اینها بچشم این افراد نمیاد و همیشه حس میکنن باید بیش از این براشون اتفاق بیافته.
    ★به ظرفیت و سن افراد و موقعیت توجه کنین. همسر شما دختر پونزده ساله نبود که واسش خرس خریدین! این کار اشتباهه و برعکس به خرید مانتو یا کیف و کفش دعوتش میکردن با یک شام.
    ★همیشه با توجه به موقعیت و درآمد و عرف جامعه عمل کنین، شما یک میلیاردرین؟ نه
    پس لزومی نداره خرج های گزاف کنین . میشد با هدیایی زیبا با قیمت های خیلی پایین تر شب یلدا برگزار بشه. این خرجها نتها باعث جلب رضایت نمیشه بلکه طرف مقابل رو بلند پرواز میکنه.
    ★برای آشناییی با یک نفر در نظر بگیرین با چه کسانی نشست و برخاست میکنه. اینکه میگه فلانی برادرمه مسخرس. هیچ خواهر و برادری با هم نمیرقصن، با هم شوخی نامتعارف نمیکنن، با لباس نامناسب جلوی هم نمیشینن. دقت کنین
    ★ همسر شما مؤظف هست به خانوادتون احترام بگذاره و همینطور شما مؤظفین به والدین اون احترام بگذارین . اینو باید به هر کسی که میخواین با اون ازدواج کنین گوشزد کنین. وقتی احترام از بین بره دست افراد برای برخی کارها باز میشه.
    ★ در همسرتون باید دنبال بلوغ فکری باشین و اینو بعنوان یک امر مهم تلقی کنین... همه آماده ازدواجن ولی فقط چند درصد آمادگی ذهنی دارن.
    ★ به خانواده ی طرف مقابل دقت کنین. چون قرار هست اونها در زندگی شما نقش اساسی داشته باشن.
    ویرایش توسط sahar.66 : جمعه 04 خرداد 97 در ساعت 12:55

  16. 2 کاربر از پست مفید sahar.66 تشکرکرده اند .

    darknight (جمعه 04 خرداد 97), masamasa (جمعه 04 خرداد 97)


 
صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. پاسخ ها: 57
    آخرين نوشته: شنبه 14 آذر 94, 14:57
  3. یک ماه پس از جدایی،هنوز مثل روز اول جدایی
    توسط bahar_N در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 06 مرداد 91, 10:17
  4. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 08:22
  5. سانسور ...خودسانسوری...بی سانسوریه محض؟؟؟
    توسط NIM-KHAK در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: پنجشنبه 07 شهریور 87, 10:43

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:21 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.