با سلام
من متاهلم 34 سالمه مشکلم با همسرمه کلا ادمیه به حرفاش نمیشه اعتماد کرد من کارشناسی ارشد دارم تو یکی از رشته های فنی، بازار کار رشتم خوبه تا امسال نگذاشت برم سر کار و هر ماه یه پولی بهم میداد بابت نرفتنم بعد اون خونه خریدیم و این مقدار به کمتر از نصف کاهش پیدا کرد و الانم میگه میتونی بری سر کار از طرفی من یه دختر 4 ساله دارم که با کار رفتنم باید بذارمش مهد و واقعا کمک اقتصادی نمیشه اما از طرفی همسرم حاضره پولا بده مهد اما به من نده!! پارسال هم بهم خیانت کرد الان خودش خیانتشا کنار گذاشته اما مشکلات دیگه داره کلا کمال طلبه فکر میکرد زن دیگه بگیره زندگیش بهتر میشه بعد تو اشنایی با اون دختر خودش فهمید اشتباه کرده الانم یه کار دولتی با حقوق خوب داره احساس میکنه بره دنبال کار ازاد بهتره و الانم فکرش درگیر تغییر کارشه و همه اینا شده باعث درگیری تو زندگیمون هر چیزی تا یه مدت براش تازگی داره بعد دلشا میزنه اگه به یه کارش اعتراض کنم میگه همینه که هست نمیخوای به سلامت ، مهریمم در قبال یه خونه تا حدودی داده میگه بقیشم ندارم که بدم حالا با این اوصاف به نظرتون من بیخیال کار بشم و دخترما بزرگ کنم یا اینکه بزارمش روزی 9 ساعت مهد و برم دنبال کار؟ راستش کارهاش و خیانت پارسالش باعث شده من نتونم بهش تکیه کنم از طرفی سنم داره میره بالا و اگه قرار به کار کردن باشه الان باید حتما اقدام کنم