به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 55
  1. #41
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط golbanoo نمایش پست ها
    سلام دختر خوب
    من همسری داشتم که 4 ویژگی اولی که شما گفتین رو کاملا داشت اما می خوام در اینجا بگم اصلا داشتن این ویژگی ها تامین کننده زندگی نیست بطوریکه همسر اینجانب با این طرز فکر که من دارم بهت ظلم می کنم و ابدیتم داره از بین میره طلاق داد من رو
    اول اینکه شخصی که به پدرمادرش احترام میذاره و مودبانه حرف میزنه لزوما اینکار رو در قبال همسرش انجام نخواهد داد
    بطوریکه بیشتر مشکلات من و همسرم بخاطر تنها گذاشتن های من تا پاسی از شب به بهانه رسیدگی به پدرمادرشون بود
    با سلام و احترام

    بسیار متاسف شدم از اتفاقی برای زندگیتان افتاده است امیدوارم از این به بعد زندگی آرامی داشته باشین .

    از اینکه تجربیاتتون و در اختیار بنده قرار دادین کاملا متشکرم.

    حقیقتش همانطور که در جواب سایرین هم گفتم بنده میدانم اگر کسی تمام این معیارها هم داشته باشد ولی باز هم هیچ تضمیمنی وجود ندارد که زندگیم من کاملا بیمه بشه و هیچوقت به دریچه طلاق نرسه.

    من میدانم مشکلات در دورانی که با ازدواج شروع خواهم کرد خواهم داشت.

    حتی مشخص نیست شخصی که من انتخاب میکنم یهو تغییر جهت و عقیده ندهند یکی یکی تمام معیارهاشون و از دست ندهند.

    پس همیشه کمی آمادگی تغییر شرایط و خواهم داشت.

    اما نمیتونم بخاطر اینکه تضمین کننده صد درصد نیست کلا این معیارها و فراموش کنم.

    شاید اگر این چهار موردی که فرمودید و خواستگارم داشته باشد مانند شما بازهم زندگیم به طلاق برسه یا مانند خیلیای دیگه تاپیکشون در اینجا هم موجود است همسرانشون تغییر باور و اعتقاد نسبت به دوران اولیه اشون دهند

    یعنی امکان تغییر هست اما نمیتونم هیچ معیاری نداشته باشم اونم بخاطر اینکه امکان داره یک روزی همسرم تغییر کنند.

    من حداقل مطمعنم اگر یک آدمی که اعتقاداتی به خدا نداشته باشن حرام و حلال براشون فرقی نکنه انتخاب کنم زندگی سختی خواهم داشت.

    یا اگر کسی و انتخاب کنم که از دوران مجردیش عادت به روابط دوستی و عوض کردن دوست دختر داشته اند، سخت میتونم در زندگی بهشون اعتماد کنم و زندگی آرامش بخشی داشته باشم

    حداقل اگر کسی و انتخاب کنم که ایمان قلبی داشته باشند حتی اگر تغییر هم کنن این امید و همیشه دارم که همسرم قابلیت برگشت به اعتقادات قبلیش و دارد.

    من نمیدونم مشکل شما چی بوده! ؟
    ولی خب من میدونم پدر و مادرها مسن هستن و ممکنه یروزی نیاز به مراقبت فرزندان داشته باشند. نمیشه از همسرمون بخوایم وقتی خانوادشون نیاز به کمک دارند کلا رهاشون کنن، حتی در این راستا میشه کمکشون کرد.

    ولی خب همیشه افراط و تفریط در هر کاری خوب نیست، بالاخره همسر هم یک جایگاهی داره و نیاز به توجه همسر داره نباید اینو فراموش کرد
    همه ی آدم ها اشتباه میکنند ولی بنظر من همسر شما اگر ایمان قلبی داشتن و بفکر آخرتشون بوده باشند، میدونستن با طلاق شما و در صورت ناراضی بودن شما مطمعنا آخرت خوبی نخواهند داشت.

    قرآن و امامان ما و خداوند به همسرداری سفارشات زیادی کرده اند، ما که فقط به مراقبت از پدر و مادر سفارش نشده ایم.

    بنظر من حداقل یک انسان با ایمان قلبی و میتوان با بکار بردن از این احادیث برایشان، مطابق با خواسته امون که اتفاقا خواسته معقولی هست پیش برد. حداقل نه فقط به خاطر همسرشون میتوانند به خاطر رضای خدا به همسرشون ظلم نکنند.

    مطمعن نیستم با داشتن این معیارها زندگیم تضمین شده است ولی مطمعنم اگر این معیارها و حذف کنم زندگی سختی خواهم داشت و ریسکش برایم بالاتر خواهد بود.

    مثل این میمونه که شما هرچقدرم با بالاترین تکنولوژی های روز دنیا امینیتتون بالا ببرین باز هم هیچوقت نمیتونین از مرگ فرار کنین.باز هم همیشه احتمال بروز خطرات و مشکلات در زندگیتون هست. فقط میشه به خدا توکل کنین و نهایت تلاششتون و داشته باشین.

    باز هم ممنون از اینکه نظرتون و در اختیارم قرار دادین.

    تجربه شما نه تنها باعث نشد که از چهار معیارم خصوصا معیار اولم کوتاه بیام بلکه باعث شد مطمعن تر پیش بروم و کمی به بند هاش اضافه هم کنم.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : شنبه 06 تیر 94 در ساعت 16:17

  2. #42
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دیروز [ 23:25]
    تاریخ عضویت
    1391-7-15
    محل سکونت
    زیر باران
    نوشته ها
    779
    امتیاز
    24,332
    سطح
    94
    Points: 24,332, Level: 94
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    VeteranTagger First Class10000 Experience PointsOverdriveSocial
    تشکرها
    2,325

    تشکرشده 1,636 در 592 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام دختر بیخیال عزیز

    اینکه به فکر زندگی آیندت هستی و از همین الان میخوای جلوی ضررهای احتمالی رو بگیری خیلی خوبه اما حواست باشه که در این زمینه اعتدال فراموش نشه.

    - بررسی موشکافانه ی همسر آینده و داشتن ایده آل های زیاد شاید سرپوشی باشه که باهاش روی آسیب پذیری خودت کشیدی... . جای اینکه روی همه ی کره ی زمین فرش پهن کنیم بهتر نیست خودمون کفش بپوشیم؟

    - ممکنه هم بنابه دلایل مختلف ترسی از ازدواج در درونت شکل گرفته باشه که باید بیشتر روش کارکنی شاید با یه مشاور خوب.

    -تو دختر خیلی خوبی هستی اما مهارت های لازم رو برای انتخاب نداری. شاید به همین دلیله که از انتخاب نادرست میترسی و گاهی هم افکارت رو به نادرست توجیه میکنی.

    اگه با افکار و احساسات خودت در صلح باشی راحت تر میتونی افکار و احساسات دیگری رو درک کنی و همسر آیندت رو ارزیابی کنی.هرچقدر بیشتر خودآگاهی داشته باشی میتونی نسبت

    به دیگری هم به آگاهی جامع تری برسی وتیزبینانه تر انتخاب کنی.

  3. 2 کاربر از پست مفید Eram تشکرکرده اند .

    meysamm (سه شنبه 16 تیر 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 17 تیر 94)

  4. #43
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 27 بهمن 96 [ 17:21]
    تاریخ عضویت
    1393-6-01
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    2,941
    سطح
    33
    Points: 2,941, Level: 33
    Level completed: 28%, Points required for next Level: 109
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    7

    تشکرشده 54 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array
    در موقع تایپ نظرم از ترس دستام میلرزه که مورد هجوم کاربر راه حل قرار نگیرم و پرونده های طفولیتم مورد قضاوت ایشون قرار نگیره (واقعا جوابتون به کاربر رضا زشت بود)
    بنده هم با کار کردن زن مخصوصا بعد از بچه دار شدن مخالفم .اما زنی که شاغله مثلا ده ساعت دیگه وقت رسیدگی به بچه و کارهای خونه نداره .علاوه بر این کار کردن میتونه تدریجا از ظرافت زنانه کم کنه به خصوص اگر شرایط کاری و محیط اون استرس آور باشه که اغلب اینطوره.
    در مورد تاثیر گذاشتن در تربیت فرزند خب واقعیتش بی تاثیر نیست . همون طور که در اطراف میشه مشاهده کرد. البته لزوما به معنای نفی کلی نیست . یادمه موقعی که دبیرستان بودم چند تا از همکلاسی که والدین شون شاغل بودن از فرصت استفاده میکردن و اعمال خلاف میکردن. در حالی که پدر . مادرشون به پاکی فرزندانشون ایمان داشتن. البته منظور این نیست که هر کی خونه اش خالی بود اینکاره اس ولی نکته جالب و مشترک در مورد این همکلاسیام سر کار رفتن مادر از بچگیشون بود به طوری که با مادرشون بیگانه بودن .
    مورد دیگه کار کردن زن باعث میشه نتونه زیاد به شوهرش برسه . این مورد برای من بسیار ملموسه حتی شوهر خواهر خوده منه از دست خواهرم تو این مورد شاکیه . و کله شق تر از اون دختر عموی بنده که حاضر نشده به خاطر بچه 3 ساله خودش کار ول کنه و توقع داشت مادر شوهرش اونو تر و خشک کنه و متاسفانه طلاق گرفتن. از این دست موارد در اطراف زیاد مشاهده میکنم که اغلب زن های شاغل اون شور و شوق ندارن. البته بعضی ها مجبورن چون دو نفری هم خرج خونه به زور در میاد.
    شما فقط این جمله رو برای من تحلیل کنید

    چرا توی بحث کار کردن اغلب خانم ها دوست دارن مثل غربی ها روشنفکر باشن ولی تو بحث مخارج داخل خونه اسلام گفته هزینه خونه بر عهده مرده

    اجتماعی بودن زن فکر نمیکنم زیاد ربطی به شاغل بودن داشته باشه . زن خانه دار وجود داره از زن شاغل خیلی پرکارتر و پرجنب و جوش تره .

  5. کاربر روبرو از پست مفید mohammad89 تشکرکرده است .

    اثر راشومون (چهارشنبه 17 تیر 94)

  6. #44
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 اردیبهشت 98 [ 12:47]
    تاریخ عضویت
    1392-1-05
    محل سکونت
    خانه سبز
    نوشته ها
    1,631
    امتیاز
    24,877
    سطح
    95
    Points: 24,877, Level: 95
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 473
    Overall activity: 30.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocial10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    5,037

    تشکرشده 6,499 در 1,515 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    267
    Array
    سلام دختر بی خیال عزیز
    حالت خوبه؟
    تاپیکت ماشاالله خیلی پیشرفت کرده و من متاسفانه وقت نکردم تمامش را بخونم ولی به نظرم معیارهایت واقع بینانه است و امیدوارم به حق همین روزهای عزیز همسری خوب و شایسته نصیبت بشه عزیزم.
    اما راجع به یک معیار هم که گفتی یعنی ادامه تحصیل و اشتغال می خواستم باهات حرف بزنم و جمع بندی خودم و تجربیاتم در این زمینه در خواستگاری هام باهات درمیون بذارم.

    ببین من خودم به شخصه پذیرش این مورد 70 -30 بوده. یعنی 70 درصد موارد قبول می کنند و 30 درصد قبول نمی کنند.نه همه اون 70 درصد دارند درست فکر می کنند و نه همه آن 30 درصد اشتباه.

    جالبه بگم اینکه درسته آن 30 درصد مذهبی بودند و من ابتدائا به اشتباه این موضوع را به مذهبی بودن ربط می دادم اما بعدا فهمیدم خب طیف کسانی که به من مراجعه می کنند اغلب مذهبی هستند و این اطلاق کلی اشتباه هست و جالبه بدونی که من حتی کسی می گفت یک روحانی دیده که خانومش پزشکه.یعنی می خوام بگم این موضوع به ادعای مذهبی بودن همیشه ربط نداره و سلیقه ای است هرچند که بعضی به بهانه مذهب به این موضع می پردازن (البته که بله بحث شئونات مذهبی و نقش مادری جداست)

    من خودم با توجه به شرایط خودم این مساله برای من معیار هست و با توجه به" خودم" می بینم هیچ مشکلی در این زمینه (البته با یک سری تدابیر) نخواهم داشت یا مشکلاتم مثل خیلی از مشکلات دیگر زندگی قابل حل است.و فکر می کنم شما هم اینگونه باشید. یعنی نوع شغل و محیطی که اینجا ذکر کردین و همین طور هدفی که دارید و همین طور علاقه ای که دارید و همین طور میزان تطبیق پذیری آن با روحیات شما و استعدادتان " همه با هم" این موضوع برای شما معیار درستی هست.

    اما الزاما این موضوع برای همه خانمها معیار درستی نیست.چون جمع این چند مورد که ذکر کردم در همه عملا ممکن نیست.می تونم بگم برای بیشتر خانم ها(مثلا 60-70 درصد) این معیار درست نیست و اینکه ما در قسمت کمتر این موضوع قرار داریم(البته خب 30-40 درصد هم تعداد کمی نیست )می تونه هم یک حسن باشه و گاهی متاسفانه می تونه در حقمون به خاطر سوزاندن تر و خشک با هم در حقمون یک ظلم بزرگ باشه!!!! واقعا یک قضاوت نابه جا و ناعادلانه!!! که من واقعا شما را در این زمینه می تونم کامل درک کنم! پس غصه نخور که یک هم درد داری :)

    ببین ولی می خوام بگم اینکه ما تو قسمت کمینه این ماجرا هستیم یعنی یه جایی که شاغل بودن ما (البته نه در نقش صرفا یک شغل بلکه در نقش علاقه و فعالیت اجتماعی ) با ما تطابق دارد می تونه اتفاقا در نهایت در مقام مقایسه در انتخاب همسر یک برد باشد. حالا چرا؟

    یه اتفاقی جدیدا برای من افتاده که برایت تعریف می کنم.
    مادری با مادر من سر موضوع ازدواج پسرش درد و دل می کرد!و می گفت هیچ دختری تا حالا پسرش را نپذیرفته!!! مادرم دلیلش را پرسید . با کمال تعجب گفت به خاطر ادامه تحصیل و اشتغال. ما خیلی تعجب کردیم.چون ما فکر می گردیم که خب من تعدادی از خواستگارانم با این موضوع مخالف هستند پس حتما همچین دخترانی هستند که جواب مثبت به این موضع بدهند!
    مادرم گفتند که من برای شما از چند نفر سوال می پرسم و نگران نباشید. مادر من بعد از بازنشستگیشون تو یه کلاس قرانی هم شرکت دارند و رفتند اونجا از دوستانشون پرسیدند جالب اینکه مادرم نرفتند از کسانی که می دونند دختراشون مثلا دانشگاه تهران، فلان رشته عالی درس می خونه سوال بپرسن. فرض کن رفته بودند از کسانی که فکر می کردند خب سطح علمیشون خیلی هم بالا نیست و برای تفنن و همین جوری مثلا می رن پیام نور یا چیزی درس می خونند سوال پرسیده بودند! حالا فکر می کنی چی شد؟ به جان خودم راست می گم. یعنی باورش برام خیلی سخته! هیچ کدومشون قبول نکردند! دقیقا سر همین یه معیار! و خیلی جالبه که فرض طرف این ذهنیت را در مورد خودش می دید که من که دانشجو هستم از این آقا بالاترم و سطح ما به هم نمی خوره!!! حالا رشته و شغل مدنظرشون به کنار!!!

    خب واقعا من که به شخصه ناراحت شدم برای اون آقا! خب سنجش این معیار واقعا برای اون دخترها درست نبود! دقیقا اینجا واقعا اون آقا حق داره که بخواد بگه چرا خانومش مثلا بره سر یه کار مردونه یا بره منشی بشه! یا بره هر روز پشت باجه بانک یا خیلی موارد دیگه که در شرایط نداشتن احتیاج مالی خیلی هم مطلوب یک بانو نیست....

    حالا اینکه من خودم اصلا اون موارد را برای اون معیارشون که از یک سنجش اشتباه در مورد خودشون بود قبول نداشتم!!!!و ناراحت هم شدم ولی از این قضیه راستش به یک خودباوری رسیدم و یه خوشحالی عمیقی! که وقتی یه آقایی تو این زمانه نتونه یه دختری پیدا کنه که معیار اشتغال نداشته باشه(یا تعدادشون کمتر باشه) خیلی منطقی تره که از معیارش کوتاه بیاد و بره دنبال دختری که فضای شغلیش و یا استعدادش کاملا با روحیاتش آداپته بشه!!! و تو این زمینه انعطاف لازم را داشته باشه. من خودم به شخصه شغلم کاملا انعطاف پذیر هست یعنی من می تونم پاره وقت هم (مثلا 3 روز در هفته) کار کنم حتی تعدادی از دوستان من الان همین گونه اند حالا حتی اگر نشه این موضوع کاملا هم با روحیاتم و استعدادم می خونه! و یه جوری هم هست که خانمها تو این رشته من زیادترند و کارشون بهتره حتی!و خب یه جوری هم هست که من در این زمینه خاص استعداد دارم واقعا! یعنی وقت زیادی ازم صرف نمی کنه و بهم روحیه می ده!

    خب با این تفاسیر خیلی یه مرد باید سخت گیر و غیر قابل انعطاف باشه که نتونه این موضوع را بپذیره و همچنان بخواد برای اینکه مورد بهتری پیدا کنه هی بره خواستگاری دختر بعد اونم در حالی که بقیه معیارهایش را اون دختر قبلی داشته باشه!!!

    می دونی چی می خوام بگم؟ می خوام بگم با توجه به این شرایطی که الان در جامعه پیش آمد و یه سری سر موضوع چشم و هم چشمی و مادی گرایی (و نه علاقه و استعداد ذاتی) این معیار را دارند همسر شما یا خواستگار شما باید از خداش باشد که خواستگاری تو با این شرایط بیاید و اگر نپذیرفت مطمئن باش او سخت گیری کرده و نه تو... چون تو حق انسانیت هست که به علاقه ات برسی. گناه که نکردی که به این زمینه علاقه مند شدی! گناه نکردی که خدا توی شما این استعداد را گذاشته! و اهدافت هم کاملا مشخصه در چه راستاییست و هدف گرایی تو و خیلی موارد دیگه تو برای یک مرد نرمال باید یک حسن محسوب بشه درواقع... و من واقعا خیلی خوشحالم چنین جوانانی مثل شما در مملکت باشند! چه زن و چه مرد! فرقی ندارد!
    البته بگم که واقعا این مساله چشم و هم چشمی که من در اطرافم می بینم که همین جوری هر کی دلش می خواد بره دانشگاه و همه می خوان برن تن به" هر کاری" بدن واقعا و واقعا مخالف صد در صدی این موضوع هستم!

    اما تو که این گونه نیستی. پس راه خودت را با توکل به خدا با قدرت برو و بدون که اشتباه نمی کنی. ان شاالله همون آقایون هم بتوانند این خانمهایی که دنبال شغلهایی هستند که به درد یک خانم نمی خوره را قانع کنند! یا دختری پیدا کنند که همچین معیاری نداشته باشد! ما که بخیل نیستم! :))

    من این پستم طولانی شد.
    اما اگر اجازه بدی من بعدا یه پست می خوام بذارم که صرف نظر از این موضوع (اشتغال آری یا خیر؟!) تجربیاتم را در این زمینه که من تونستم نگرش خواستگارای مختلفم را با این موضوع بسنجم بهت بگم. چون من از همشون سوال می پرسیدم که دلیلشون را بگن حتی شده که مثلا به بعضی هاشون می گفتم شاید من نخوام کار کنم و اتفاقا اون آقا براش یه دلیل میاورد که نه من دوست دارم خانمم تو این جور زمینه ها فعال باشه. و بعضی هاشون دلیلهاشون خیلی خوب بود! و حتی مثلا من با برادرهام هم درمیون می ذاشتم آنها هم تایید می کردند! و حالا آنهایی که فکرشون نزدیک فکر من بوده یه ویژگی هایی داشتند که بعدا می گم.و البته بعضی نگرانی هایی هم بوده که طبیعی بوده و آنها را هم اگر فرصت بود می گم.

    از صمیم دلم برایت آرزوی بهترین ها را می کنم.
    با قدرت به مسیرت ادامه بده و سرد نشو! تو لایق بهترین هایی...
    اگر روزی ،محبت کردی بی منت، لذت بردی بی گناه ، بخشیدی بی شرط
    بدان آن روز را واقعا زندگی کرده ای


    یا ضامن بی ضامن ها...!!!

    حسرت کرب و بلا در دل من پنهانیست؛
    من ندانم که چه اندازه ز عمرم باقیست؛

    کربلا گر نشدم دعوت، از این بار گناه،
    ضامن من بشود ضامن آهو کافیست؟



    با توکل بر خدای متعال:محکم، با امید و با انگیزه

  7. 3 کاربر از پست مفید مصباح الهدی تشکرکرده اند .

    sepideh R (سه شنبه 16 تیر 94), گیسو کمند (سه شنبه 16 تیر 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 17 تیر 94)

  8. #45
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اسفند 94 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1394-3-18
    نوشته ها
    72
    امتیاز
    1,866
    سطح
    25
    Points: 1,866, Level: 25
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 28.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    48

    تشکرشده 197 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad89 نمایش پست ها
    در موقع تایپ نظرم از ترس دستام میلرزه که مورد هجوم کاربر راه حل قرار نگیرم و پرونده های طفولیتم مورد قضاوت ایشون قرار نگیره (واقعا جوابتون به کاربر رضا زشت بود)
    بنده هم با کار کردن زن مخصوصا بعد از بچه دار شدن مخالفم .اما زنی که شاغله مثلا ده ساعت دیگه وقت رسیدگی به بچه و کارهای خونه نداره .علاوه بر این کار کردن میتونه تدریجا از ظرافت زنانه کم کنه به خصوص اگر شرایط کاری و محیط اون استرس آور باشه که اغلب اینطوره.
    در مورد تاثیر گذاشتن در تربیت فرزند خب واقعیتش بی تاثیر نیست . همون طور که در اطراف میشه مشاهده کرد. البته لزوما به معنای نفی کلی نیست . یادمه موقعی که دبیرستان بودم چند تا از همکلاسی که والدین شون شاغل بودن از فرصت استفاده میکردن و اعمال خلاف میکردن. در حالی که پدر . مادرشون به پاکی فرزندانشون ایمان داشتن. البته منظور این نیست که هر کی خونه اش خالی بود اینکاره اس ولی نکته جالب و مشترک در مورد این همکلاسیام سر کار رفتن مادر از بچگیشون بود به طوری که با مادرشون بیگانه بودن .
    مورد دیگه کار کردن زن باعث میشه نتونه زیاد به شوهرش برسه . این مورد برای من بسیار ملموسه حتی شوهر خواهر خوده منه از دست خواهرم تو این مورد شاکیه . و کله شق تر از اون دختر عموی بنده که حاضر نشده به خاطر بچه 3 ساله خودش کار ول کنه و توقع داشت مادر شوهرش اونو تر و خشک کنه و متاسفانه طلاق گرفتن. از این دست موارد در اطراف زیاد مشاهده میکنم که اغلب زن های شاغل اون شور و شوق ندارن. البته بعضی ها مجبورن چون دو نفری هم خرج خونه به زور در میاد.
    شما فقط این جمله رو برای من تحلیل کنید

    چرا توی بحث کار کردن اغلب خانم ها دوست دارن مثل غربی ها روشنفکر باشن ولی تو بحث مخارج داخل خونه اسلام گفته هزینه خونه بر عهده مرده

    اجتماعی بودن زن فکر نمیکنم زیاد ربطی به شاغل بودن داشته باشه . زن خانه دار وجود داره از زن شاغل خیلی پرکارتر و پرجنب و جوش تره .
    ---
    چون در این تاپیک به مسئله اشتغال زن زیاد اشاره شد و فکر می کنم این مشکل خیلی از افراد باشه پاسخ می دم:
    در موقع تایپ نظرم از ترس دستام میلرزه
    حضرت علی (ع) گفته از هر گاه از کاری ترسیدی، خود را در آن بیفکن زیرا سختی ترس آن، از سختی وارد شدن در آن کار بیشتر است.

    که مورد هجوم کاربر راه حل قرار نگیرم
    هجوم؟؟!! (الان من باید بهم بر بخوره؟ آخه ما فارسی زبانان کلمه هجوم را برای ملخ ها، فیل ها، مورچه ها ، مغول ها، دشمنان ... به کار می بریم. اینجا یه تالار هست که داریم تبادل نظر می کنیم در راه رسیدن به توافق احتمالی! هجومی در کار نیست)

    بنده هم با کار کردن زن مخصوصا بعد از بچه دار شدن مخالفم .
    قبلا هم گفتم موافقت یا مخالفت سلیقه ای هست، این حق شماست که نظر خودتون را داشته باشید

    اما زنی که شاغله مثلا ده ساعت دیگه وقت رسیدگی به بچه و کارهای خونه نداره .
    1- اسلام میگه کارهای خونه با زنه؟
    حتی اگه وظیفه زن باشه، کار خونه چقدر وقت میگیره به نظر شما؟ این به شخصیت طرف بستگی داره، من دوستی دارم که 20 دقیقه برای درست کردن غذا وقت میذاره و خوشمزه ترین غذا را درست میکنه، کلا خیلی سریع و با استعداد هست ولی به کار بیرون هم فکر نمی کنه، دوستی هم دارم که 4 عصر شروع میکنه شام بپزه، 8 شب بالاخره یه چیزی آماده میشه، تا میاد سرو کنه شده 10 شب، بعدم یه برنج وا رفته، یه خورشت جا نیفتاده...، اتفاقا این دوست دومم یه موقعی هم تصمیم گرفت بره سر کار، اما خودش بعد از دو ماه تلاش به این نتیجه رسید که باید تو خونه بمونه با اینکه شوهرش با این مسئله مشکلی نداشت، چند سالی هم هست بچه دار نشده و تحت درمانه، یعنی مشکل تربیت بچه هم نداشت، بعلاوه وضعیت مالی شوهرش خیلی خوبه و برای تمیز کردن خونه کارگر میگیره، بین همه دوستان هم به اسلوموشن معروفه خودش هم همیشه میگه من که توی یه آشپزی موندم نمیدونم اگه بچه بیاد چیکار میخوام بکنم ، اما خدایی شوهر خوب و صبوری داره، خدا براش حفظش کنه... مثلا چند بار به این پیشنهاد داده آشپز بگیرن اما این اصلا قبول نمی کنه! حالا ما هم هرچی غیر مستقیم میگیم آشپز بیار خوبه زحمتت کمتر میشه میگه تا وقتی بچه ندارم نه! ما میدونیم چی میکشه شوهره اما به روی خودش نمیاره. خوابگاه دانشجویی با هم بودیم همه باید وظیفه اشونو انجام میدادن اما به این که میرسید همه پیش قدم میشدن به خاطر خودشونم که شده کمک کنن کارها زودتر پیش بره

    2- زن اگر بخواد میتونه زمان کارش را مدیریت کنه، نوع کارش را تغییر بده ، نیمه وقت سر کار بره ، زمانش را توی خونه مدیریت کنه ...، در نهایت اگه 10 ساعت هم سر کار باشه، 8 ساعت هم بخوابه، 6 ساعت دیگه وقت هست که برای بچه و کار خونه و آقا صرف کنه ، روزهای تعطیل هم هست!! مادر خود من از نظر مالی مشکلی برای کارگر گرفتن نداشت، اما هیچوقت این کار را نکرد، چون دوست داشت، از اینکه خدمتی به همسر و فرزند بکنه لذت می برد (وظیفه از پیش تعریف شده نبود، لذتبخش بود). یادمه زمان بچگی توی آشپزخونه که بود منم کنارش بودم، نقاشی میکشیدم، عکس کتاب ها رو میدیدم و از روی عکس قصه کتاب تعریف میکردم، اتفاقاتی که از صبح افتاده بود را براش تعریف میکردم، شعر و سوره قرآن و مسائل دیگه یادم میداد... این یعنی استفاده بهینه از وقت. یعنی دو تا کار را با هم انجام دادن، یه زمانی درس هم میخوند که همزمان کتاب خودش هم روی کابینت و گاز بود... اجباری در کار نبود، خودش دوست داشت، با این تفاوت با دوستم که کارش خوب بود، بابام هم هیچوقت به خاطر کار بهش گیر نداد که هیچ، اگه زمانی خودش توی کار خونه هم کمک می کرد، نه اینکه مامانم ازش بخواد، خودش از خوشحال کردن مامانم لذت میبرد و میبره (این توی زندگی مشترک خیلی اهمیت داره، در صورتی که چیزی که من میبینم توی این سایت ها فقط آقایون از بر طرف شدن فوری نیازهاشون و دم دست بودن همیشگی زن حرف میزنن، اینا اگه خدای نکرده یه روزی مشکلی برای خانم پیش اومد چیکار می کنن؟

    علاوه بر این کار کردن میتونه تدریجا از ظرافت زنانه کم کنه به خصوص اگر شرایط کاری و محیط اون استرس آور باشه که اغلب اینطوره.
    این بستگی به شخصیت فرد داره، اگه کسی باشه که زندگی را برای خودش سخت میگیره، تو خونه هم هزارتا مشکل برای خودش بوجود میاره که استرسش را بگیره، مثلا عکسشو میذاره فضای مجازی، اگه کسی گفت زشته دیگه دنیا براش میشه جهنم، مثلا زنگ میزنه به مادر شوهر هزار تا حرفش میکنه که شیش بار زنگ خود بر نداشت تو زنگ هفتم برداشت، گرم نگرفت باهام... اینو نگه میداره برای عصر که شما رفتی خونه ... اونوقت معنی پذیرایی گرم خانم را بهتر متوجه میشید! اگه هم آدم راحتی باشه با مسائل کاری هم راحته

    در مورد تاثیر گذاشتن در تربیت فرزند خب واقعیتش بی تاثیر نیست . همون طور که در اطراف میشه مشاهده کرد. البته لزوما به معنای نفی کلی نیست . یادمه موقعی که دبیرستان بودم چند تا از همکلاسی که والدین شون شاغل بودن از فرصت استفاده میکردن و اعمال خلاف میکردن. در حالی که پدر . مادرشون به پاکی فرزندانشون ایمان داشتن. البته منظور این نیست که هر کی خونه اش خالی بود اینکاره اس ولی نکته جالب و مشترک در مورد این همکلاسیام سر کار رفتن مادر از بچگیشون بود به طوری که با مادرشون بیگانه بودن .
    مادری که میدونه یه زمانی پیش بچه نیست سعی میکنه از قبل موارد لازم را بهش یاد بده، بچه این مادر جلوتر از بقیه است چون مادر خوبی و بدی را براش تعریف می کنه و این بچه است که باید تصمیم بگیره خوب باشه یا بد، این نوع خوب بودن خیلی ارزشمند تر از اینه که دائم بالا سر یکی باشن که دست از پا خطا نکنه، سن دبیرستان دیگه بچگی طی شده، اگه طرف ذاتش خراب باشه کاری به خونه خودشون نداره، بالاخره یه جای دیگه پیدا می کنه، این خونه داشته اونی که میومد خونشون چی؟ مگه پیچوندن مادر برای دختر کاری داره؟ نهایت با یه دوست هماهنگ میکنه که مادرم زنگ زد بگو من با تو ام! پسر که دیگه یه داد بزنه کار حله! اونم تااازه اگه اصلا ازش بپرسن کجا میری!

    مورد دیگه کار کردن زن باعث میشه نتونه زیاد به شوهرش برسه . این مورد برای من بسیار ملموسه حتی شوهر خواهر خوده منه از دست خواهرم تو این مورد شاکیه .
    این هم بستگی به تفاوت طبع خواهر و شوهر خواهر شما داره، به نظر من خواهر شما تو خونه باشه هم وضع همینه ... باید برای حل مشکلشون به جای دعوا سر مسئله کار، به مسائل دیگه ای مثل مراجعه به مشاور و خوردن خوراکی هایی که هم سطحشون کنه بپردازند

    و کله شق تر از اون دختر عموی بنده که حاضر نشده به خاطر بچه 3 ساله خودش کار ول کنه و توقع داشت مادر شوهرش اونو تر و خشک کنه و متاسفانه طلاق گرفتن.
    کاری به اینکه قبل از شروع زندگی به این موضوع پرداخته بودند یا نه ندارم ... اما به نظر شما شوهرش کله شق نبود؟؟! مادرشوهرش چطور؟؟! الان کی بچه را نگه میداره؟؟ (احتمالا یه زن دیگه گرفته بیاد این بچه را نگه داره که تربیتش به هم نخوره!) یعنی به نظر شوهر و مادر شوهر دختر عموی شما بچه فرزند طلاق باشه بهتر از اینه که مادرش شاغل باشه؟؟؟؟؟؟

    از این دست موارد در اطراف زیاد مشاهده میکنم که اغلب زن های شاغل اون شور و شوق ندارن. البته بعضی ها مجبورن چون دو نفری هم خرج خونه به زور در میاد.

    زن شاغل به خاطر دیسیپلین محل کار سر سنگین تر رفتار می کنه، دخترها معمولا دور و بر هم که جمع میشن دیگه از بلند خندیدن همه جا را روی سرشون میذارن! زنی که سر کار رفته باشه خب با این رفتارها غریبه شده، اما به معنی شور و شوق نداشتن نیست، فقط به یه پختگی بالاتر رسیده که این رفتارها لازم نیست... هر چند باز هم اگه مثلا با همکارها که باهاشون راحت تره یه جایی دور هم به دور از مردها باشن رفتارشون مثل قبل میشه... یه کم به دیدگاه اطرافیان هم بستگی داره، مثلا یکی از فامیل های ما دختر فوق العاده شر و شلوغی بود، وقتی تازه سر کار رفته بود توی جمع فامیل تا صداش در میومد همه چه زن چه مرد میگفتن سر کار از این کارها نکنیا!!

    شما فقط این جمله رو برای من تحلیل کنید
    من زحمت کشیدم بقیه را هم تحلیل کردم، ببخشید اگه پرچانگی کردم!

    چرا توی بحث کار کردن اغلب خانم ها دوست دارن مثل غربی ها روشنفکر باشن ولی تو بحث مخارج داخل خونه اسلام گفته هزینه خونه بر عهده مرده

    این جمله شما از اصل اشتباهه،
    اصلا شما چرا بحث کار کردن خانم ها را به غربی ها نسبت می دید؟ من برای شما از مبدا اسلام مثال زدم، از حضرت خدیجه اولین همسر پیامبر اسلام که قبل و بعد از ازدواج شاغل بود
    حالا هم برای شما از کشور خودمون مثال می زنم. تاریخ میگه تمدن از بین النحرین شروع شد، تاریخ میگه کشور ما جزء قدیمی ترین تمدن های بشریه، زن های کشور ما هم همیشه در طول تاریخ کار می کردند، زن های روستا نشین کشور ما هنوز هم به کارهای کشاورزی، قالیبافی، باغبانی، دامداری، خیاطی ... مشغولند. همین الان برید تو سایت جهاد کشاورزی استان های شمالی میبینید که حقوق کارگر زن شالیکار تعریف شده است. غربی ها کجا به ما گفتن کار کنید؟؟ اسلام کی گفت زن خانه نشین بشه؟ اسلامی که میگه حضرت علی (ع) توی خونه بود و فاطمه (س) رفت در را باز کرد و زیر در له شد، اسلامی که میگه حضرت زینب (س) خطبه ای خوند که یزید به گریه افتاد، این اسلام کی گفته زن باید توی خونه بشینه؟ اسلام به زن بها داد البته برای اعراب و گرنه این مسائل در کشور ما از ابتدا حل شده بود، اما بعدها در اثر جنگ هایی که بین اعراب و ایرانیان رخ داد، از ترس هجوم بیگانگان زنان ایران خانه نشین شدند... ، در زمان معاصر نیز فرمان کشف حجاب مزید علتی بر خانه نشین شدن تعدادی از زنان جامعه ما شد، بر عکس افرادی که با مسئله کشف حجاب مشکلی نداشتند در جامعه حضور یافتند و این سبب ایجاد نگرش منفی نسبت به کار کردن زن در قشر مذهبی شد که هنوز هم با گذشت نیم قرن آثار آن باقی مانده ...

    از نظر قرآن: آیه ای که به صراحت کار کردن یا نکردن زن را مورد ارزیابی قرار بده وجود نداره، اما نظر فقها بر این امر هست که وقتی برای زن حق ارث و مهر تعیین شده، یعنی پولی داره که متعلق به خودش هست، پس میتونه در این پول به هر نحوی تصرف کنه، چه بسا تجارت مثل حضرت خدیجه (س)

    الگوی من به عنوان یک زن مسلمان شاغل، اولین بانوی فداکار اسلام هست، نه نظر غربی ها، الگوی من به عنوان یک دختر ایرانی، زنان شاغل مرز و بومم هستند که از هفت هشت هزار سال پیش کار می کردند نه زنان تمدن غربی نو ظهور

    اجتماعی بودن زن فکر نمیکنم زیاد ربطی به شاغل بودن داشته باشه .
    من هم نگفتم ارتباط مستقیم یا زیادی داره، گفتم خانواده تعدادی از خواستگاران این مسئله را مطرح می کنند. جلوی جمله علامت تعجب هم گذاشتم...

    زن خانه دار وجود داره از زن شاغل خیلی پرکارتر و پرجنب و جوش تره .
    احتمالا باز هم نظر شما در بر طرف کردن نیازهای آقایان هست !!! البته میتونه هم از نظر سفارش وسایل منزل و خواسته های دیگه باشه! چون زنی که کار میکنه میبینه نمیتونه بخره چیزی نمیگه اما من هم دیدم توی فامیل که زنی خانه دار سر شوهرش که به خاطر خرید خونه یه کم دست و بالش تنگ بود داد کشید که تو مردی باید کار کنی تا من از بقیه زن ها چیزی کم نداشته باشم ، یعنی چی چند وقته هر چی میخوام میگی ندارم؟؟ جالبه که شوهرش هم همیشه ازش تعریف می کنه! (البته اینم به شخصیت افراد مربوط میشه و قابل تعمیم به کل جامعه نیست)
    --
    به طور کلی الان هم کار نکردن رویای خیلی از زنان هست (در پاسخ قبلی هم بهش اشاره کردم) شما و همه آقایان دیگه که هم نظر با شما هستند، میتونید همسر خودتون را از اون دسته مشخص کنید، اما واقعا در حدی نیستید که در مورد کار کردن زنانی که به کار علاقه دارند و یا مجبور به کار هستند، و فرزندان و خانواده آن ها اظهار نظر منفی کنید. جایی من از آقای ریو دیدم در پاسخ به زنی در مورد نگه داشتن پول جدا از حساب بانکی مشترک با همسرشون گفته بودن بهشون بگید شاید اصلا غرورشون اجازه نده که شما پولتون را توی خونه خرج کنید. این حرف چه معنی داره آخه؟ یعنی وقتی حضرت خدیجه ثروتش را در راه پیشرفت اسلام داد غرور پیامبر اسلام پایمال شد؟؟؟

    از طرف دیگه خیلی از آقایان همین تالار هم معیارهای خانم بی خیال را تایید کردند، پس حداقل از این نظر کسی بی زن یا شوهر نمی مونه !! فقط باید قبل از ازدواج این مسئله حل شده باشه برای طرفین.
    بعلاوه من خودم به صاحب تاپیک (دختر بیخیال) گفتم زندگی چیزی نیست که بشه یه برنامه براش نوشت و طبق روال پیش رفت، به گل دقیقه نود اشاره کردم، بهشون گفتم شاید بچه اولتون پنج قلو شد، خب این ها همه یعنی چی؟ یعنی در موقع لزوم تصمیم گیری مناسب (چه از نظر مرد و خانواده اش و چه از نظر زن، که مثل زندگی دختر عموی شما نشه)، این فقط برای زن نیست، به هر حال ممکنه خدای نکرده مردی توی زندگی به هر دلیلی از یه جایی نتونه بار زندگی را به دوش بکشه، بازم میگم خدای نکرده، اما کیه که از فرداش خبر داشته باشه؟ اگه خدای نکرده، زبونم لال همچین اتفاقی بیفته میگید این راه حل اون موقع میگفت زن شاغل هم بد نیست! پس کسی را انتخاب کنید که بتونه در صورت لزوم در لحظه آخر تصمیم و روش زندگی را به درستی تغییر بده، نه کسی که تنها کاری که بلد بوده بر طرف کردن نیازهای شخصی شما و کارهای خونه و رسیدن به بچه ها بوده...

    به هر حال کار کردن زن هم مثل هر مسئله دیگه ای روی کره زمین، آدابی داره. من خودم به شخصه اول با کار کارخونه شروع کردم اما خیلی زود به این نتیجه رسیدم که برای من کار مناسبی نیست، تاکید می کنم قرار نیست به همه خانم های زحمت کشی که روزی 12 ساعت نه 10 ساعت از خونه بیرون هستن و توی کارخونه ها کار می کنند توهین کنم، قرار نیست بگم محیطش محیط مناسبی نیست، یا هر مسئله دیگه، وگرنه اتفاقا محیط کاملا امن و مناسبی داشت، کارگران و کارمندان مرد هم به راحتی پذیرفته بودن حضور خانم ها را و رفتار بسیار محترمانه ای با هم داشتن، بلکه به نظرم برای من مناسب نبود، من از ساعت کاری طولانی راضی نبودم، ممکنه بقیه باشن چه بسا مردای زیادی هم زیر بار این کار نمیرن در عین حال مردای زیادی هم به همین کار مشغولند، از میزان درآمد به ازای ساعت راضی نبودم، به نظرم در اون کار فرصتی برای بروز خلاقیت و تصمیم گیری فردی نداشتم و ... خب کارم را تغییر دادم، به همین راحتی! حالا شوهر را به این راحتی نمیشه تغییر داد تازه وقتی پای بچه در میون باشه، اما کار را که میشه تغییر داد، اگه شرایط کاری واقعا مناسب هست و طرف نمیتونه ازش بگذره، چی میشه اطرافیان یکم گذشت و همکاری کنند تا بچه پر و بالی بگیره و از آب و گل در بیاد؟
    --
    یه مسئله هم برام خیلی جالبه که تاریخ عضویت شما مربوط به حدود یکسال پیش هست و طی مدت زیادی هیچ پستی نداشتید و حالا مستقیم اومدید در اولین پستی که گذاشتید از آقای رضا طرفداری می کنید...
    و جالبتر اینکه آقای رضا 168 هم تقریبا همین وضعیت را دارن...
    و باز هم جالبتر اینکه این دو نفر همزمان اومدن تشکر گذاشتن اونم فقط برای آخرین پست آقای رضا، لا اقل سایر پست هاشون که از مخالفت با کار کردن خانم ها بوده رو هم یه کم تحویل میگرفتن بد نبود!! ... حالا بگذریم

    ... و پرونده های طفولیتم مورد قضاوت ایشون قرار نگیره
    در نهایت اگه از طفولیتتون هم مسئله ای هست بفرمایید تا براتون تحلیل کنم: دی

    ... (واقعا جوابتون به کاربر رضا زشت بود)
    باری به هر جهت، اگر من بد با آقای رضا حرف زدم به خاطر این بد حرف زدن اینجا ازشون معذرت خواهی می کنم (اما این به معنی کوتاه اومدن از نظریاتم نیست: دی)

    در نهایت:
    این صحبت ها در طرفداری از کار کردن زنان اصلا به این معنی نیست که اگر خانمی دوست نداشته باشه کار کنه بهش توهین بشه یا فکر کنه کمتر هست، کار کردن صرفا یه علاقه شخصیه و از نظر اسلام هم که هزینه های زن با مرد هست، هزینه های دختر هم با پدر، دختر مجرد یتیم هم اگه پدرش بیمه باشه تا آخر عمر هم که مجرد باشه شکر خدا حقوق میگیره، پس نبینم بعدا کسی بیاد بگه به زنان خانه دار توهین شد ...، نه! اتفاقا خیلی خوب و راحته که زن این روحیه را داشته باشه توی خونه بشینه و شوهر هم نازشو بکشه و نه کسی به فکر درآمدش باشه، نه سرکوفت و منت فامیل برای نگهداری بچه اش پشت سرش باشه، نه انگ بی تربیتی به خانواده اش زده بشه ...، اما خب هر کسی یه جور شخصیتی داره دیگه
    فکر میکنم این تاپیک برای ادامه این بحث خوب نباشه اگه برای شما یا آقای رضا ریو یا آقای رضا 168 یا هر آقای دیگه ای در این زمینه مشکلی هست یه تاپیک جدا باز کنه و خلاصه ای از این مطالب را بذاره که بقیه هم مشارکت داشته باشن و نظرشون رو بگن.

  9. 2 کاربر از پست مفید راه حل تشکرکرده اند .

    m.reza91 (سه شنبه 16 تیر 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 17 تیر 94)

  10. #46
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 مهر 01 [ 02:59]
    تاریخ عضویت
    1393-11-15
    نوشته ها
    823
    امتیاز
    34,196
    سطح
    100
    Points: 34,196, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdriveVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    3,683

    تشکرشده 2,882 در 761 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    235
    Array
    دختر بی خیال جان سلام

    عزیزم معیارات خیلی خوبن و منطقی و اصلا سختگیرانه نیست ، خود من هم همین معیارهارو داشتم

    اما عزیزم ازدواج یه هندوانه در بسته است که واقعا نمیتونی بفهمی توش چه خبره ،

    این نباید مانع تحقیق کردن ما بشه و باید سعی در شناخت انجام شه ، اما چه بسیار مردهایی که دخترای زیادی آرزوی داشتنشو دارن و نمیدونن اون مرد برای همسرش هیولاست و زنهایی که...

    به این هم فکر کن که همسرت معتقد باشه و مودب تحصیلکرده و خانواده دارو.. بعد شما بعد از یک سال از اینکه مثلا بچه نه نه است یا...کلافه میشی

    همه ما وسط ارزیابی هامون به نکته ای میرسیم که اتفاقا خیلی مهمه و اتفاقا هرگز بهش فکر نکرده بودیم و اتفاقا همسر یا همسر آینده خودشو از اون مبرا میدونه و

    مشکلشو قبول نداره


    برادرم حامد خیلی قشنگ نوشت که گاهی باید فقط توکل کرد

    در مورد کار بیرون هم من خودم شاغلم و کارمو دوست دارمو راضیم اما نهایتا ارزو دارم کارم 2-3 روز در هفته بود واقعا کارمندی برای ما خانمها مناسب نیست از هرنوعی مدیرپروژه تا حسابرسی و...

    خدا ما رو لطیف آفریده و هر محیطی و هر ساعت کاری مناسب زن نیست ، هرچی اصرار ما زنها به کار بیرون بیشتر شد زندگیها بی روح تر شد به خاطر یه سری اشتباهات توام

    توی کشور ما 80درصد خانمهای شاغل کارمندن ، و تمام طول هفته سرکار پا به پای مردا ، به نظرت این زن چقدر میتونه وقت بزاره برای خانه داری و همسرداری که بزرگترین هنره و واقعا هم هنر ذات خانوماست

    نمیگم وظیفه میگم هنر، مرد باید کمک همسرش باشه ولی مدیریت خونه با زمانی که خانمهای کارمند دارن اصلا سازگار نیست مگه اینکه خانوم 2روز در هفته را کار کنه

    آمار ام اس

    یکم بیشتر روی امار ام اس تامل کن و به پراکندگی جمعیتش فکر کن

    بیشترین بیماران : خانمها - شاغل و محصل - کشورهای اروپایی و آمریکا

    قبلا در ایران اصلا نبود اما حالا یه معضل شده چرا؟

    فکر نمیکنی استرس های کاری واسه ما خانمها سمه؟

    من خودم مهندس کامپیوتر وبرنامه نویسم اما تصمیم جدی دارم یه اتلیه کودک بزنم و تفریحی کار کنم دیگه خسته شدم از اینکه وقتم مال خودم نباشه

    شاید خانمهایی هم از اینکه صبح تا شب هرروز سرکاربرن راضی باشن که احتمالا این خانوما اگه خونه دار باشن نه کسیو دارن به دیدنش برن نه ورزشی نه سفری دوستی خانواده ای...


    مصباح الهدی هم خیلی دقیق گفت و منم اینو تجربه کردم که خانم کارمند ساده یا شغل خیلی پیش پاافتاده و مردونه داره و کلی خودشو بالاتر از آقا میدونه و فکر میکنه کار واسش افتخاره






    ************************************************** ************************************************** *************
    کاره خانه هم از نظر اسلام وظیفه زن نیست تازه میتنونه هزینه کاری که در خانه میکنه و حتی شیری که به بچه میده را از نظر اسلام از مرد بگیره

    دوستان اشتباه نکنید ، اسلام میگه زن آرامش خانه است و مرد ستون خانه (مالی، امنیت ، حفاظتو..)، من اینو نمیگم که خانمها فردا میخوان قاشق بشورن برن پولشو بگیرن نه،

    فقط خواستم نظر دین رو بگم ، قدیم برای بچه دایه میگرفتن ، خانه ها کنیز داشتن و غلام ، حالا کمتر بچه ای پرستار داره یا خانه ها مستخدم و نظافتچی ، نهایت سالی 3-4بار یه کارگر بیاد نظافت کنه ،

    ولی ازون طرفم خدا میگه زن اگه این کارها رو انجام داد بهتره و خدا راضی تره ، یه سری امتیازها هم به مرد داده که اینجا بحثمون نیست ،

    نکته همینه که خدا ما رو لطیف آفریده حتی میگه کار خونه رو اجام بدی یا شیر به بچه بدی من برات ثواب مینویسم چون داری به همسرت لطف میکنی حالا ببینید خیلی کارهای بیرون با ما زنها چیکار میکنه.


  11. 4 کاربر از پست مفید گیسو کمند تشکرکرده اند .

    meysamm (سه شنبه 16 تیر 94), mohammad89 (سه شنبه 16 تیر 94), sepideh R (سه شنبه 16 تیر 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 17 تیر 94)

  12. #47
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 22 تیر 94 [ 22:58]
    تاریخ عضویت
    1390-1-26
    نوشته ها
    770
    امتیاز
    14,787
    سطح
    78
    Points: 14,787, Level: 78
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 63
    Overall activity: 69.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsOverdrive
    تشکرها
    4,357

    تشکرشده 4,467 در 859 پست

    Rep Power
    122
    Array


    معیارهات منطقیه،
    اما سختگیرانه بودنش به این برمیگرده که شما تا چه حدی در مقابل جزئیاتی که باب میلت نیست کوتاه میای یا تغییرات آینده ی فرد رو می پذیری.
    سختگیرانه بودنش به اینه که چطوری میخوای این معیارها رو بدون اینکه دچار سوتفاهم بشی، بررسی کنی.
    چطور میخوای بررسی معیارهات رو عملی کنی؟

    یکی از راه هاش بررسی خونواده طرف مقابل هست.
    تقریبا بسیاری از معیارهای شما با بررسی شرایط خونوادگی فرد، تاحدی قابل پیش بینی هست. البته بسیاری از آدم ها با خونواده هاشون متفاوت و حتی متضاد هستن.
    اما اگر کسی ادعا کرد که خونوادش رو تایید میکنه و از الگوهای خونوادش پیروی میکنه، با یه بررسی مختصر، خیلی راحت تر میشه آینده ی اعتقادیی و اخلاقی اون آدم رو پیش بینی کرد.
    بیشتر منظورم مسائلی هست که درش اتفاق نظر نیست، مثل نوع نگاه به زن و جایگاهش در خونواده یا مسئله اشتغال زن یا روابط بین اعضای خونواده و مسائلی از این دست.

    مثلا یه مادرشوهر شاغل که مورد تایید پسرش هست،
    یا یه خواهرشوهر که در زمینه تحصیلی سطح بالایی داره و مورد تایید برادرش هست.
    یا گرم بودن اعضای خونواده با هم، میزان دلسوزیشون برای همدیگه و مسائلی مثل این.
    بیشتر از اینکه در مورد این مسائل حرف بزنی و حرف بشنوی و شاید گاهی حرفای شعارگونه بشنوی،
    بهتر هست چشمات رو باز کنی و به خونواده طرف نگاه کنی.

    نقل قول نوشته اصلی توسط دختر بیخیال نمایش پست ها
    در پایان من یک نقطه ضعف بسیار بزرگ دارم اونم اینه که شدیدا شدیدا و خیلی خیلی شدیدا به دروغ و خیانت حتی از نوع کمش حساس هستم و بهیچ عنوان در این زمینه گذشت ندارم یعنی در هر مرحله زندگیم که باشم چنانچه کوچیکترین لغزشی از طرف مقابلم ببینم به یکباره تمام احساساتم و فراموش میکنم و نابود میشه و حال سردی بخودم میگیرم.
    چون بسیار دختر احساساتی ای هستم و میدونم میتونم همسرم و سیراب محبت کنم و به تمام خواسته هاش پاسخ دهم، یعنی زمانی که همسری انتخاب کنم تصمیم گرفته ام تمام تلاشم و بکنم تا براشون بهترین باشم. برای همین حتی در کنار مقالاتی که در خصوص انتخاب همسر و معیارها هست، دارم سعی میکنم با روحیات آقایون هم آشنا بشم، مهارت های زندگیمم بالا ببرم تا همسر خوبی باشم.

    روی این حساب اگر متوجه بشم همسرم از اعتمادم سواستفاده‌ کرده بهم دروغ گفته یا لغزشی در زندگی داشتند تمام احساساتم فرو میریزه و دیگه نمیتونم ادامه بدم.خودم و خوب میشناسم و میدونم اون زندگی دیگه نابود شدس و زندگی نیست.

    برای همین بنظرتون جالبه که این مسله و نه حالا در جلسات اول بلکه همون جلسه آخر یا اصلا نزدیکای عقد حتما به خواستگارم بگم حداقل هشدار لازم و داده باشم تا حواسشون تو زندگیشون خیلی جمع باشه!
    چون معمولا شنیدم آقایون میگند خانم ها دلرحمن و با دو حرف عاشقانه نرم میشند.
    خب چون خیلی احساساتیم دوست ندارم طرفم اینطوری فکر کنند.

    این نوع نگاه شما به مسئله خیانت خیلی منطقی نیست.
    آدم که در شروع زندگی مشترکش نمی دونه که بعدها ممکنه یه یه مشکلی بخوره و بخواد خیانت کنه!
    ضمن اینکه خیانت دلایل بسیار داره، شاید بهتر باشه اجازه بدی بعد از وقوع حادثه در موردش تصمیم بگیری.
    در کل اینکه در مقابل بعضی مسائل، اینقدر قاطع و نامنعطف نظر بدیم (عمل کردنش به کنار ) خیلی جالب نیست.
    سازگار شدن یا شرایط جدید یه هنره، همونطور که معیارهای اصولی داشتن هم هنره.
    وقتی تو نیستی
    نه هست های ما
    چونانکه بایدند
    نه بایدها . . .

    هر روز بی تو
    روز مباداست!



  13. کاربر روبرو از پست مفید meysamm تشکرکرده است .

    دختر بیخیال (چهارشنبه 17 تیر 94)

  14. #48
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    این تاپیک که دارد به تکمیل ظرفیت می رسد متأسفانه توسط بعضی دوستان شده محل جولان نظرات اجتماعی و غالباً هم با آفت انتقال متقابل .....

    دختر بیخیال عزیز هیچ کس جز خود شما و با کمک گرفتن تخصصی نمیتواند در این زمینه راهنمای شما باشد ... دوستان شما در این تالار تنها نظرات متفاوت شخصی خود را ابراز می دارند که می بینید تاپیک شده محل بحثهای نظری حاشیه ای بعضی از دوستان نه اینکه مستقیم پاسخ شما مطابق با سئوالتون داده شود و متأسفانه به سوی درگیری و بحث بین فردی کشیده شده ... لطفاض در باز کردن تاپیک دقت کنید که جنبه چالشی و باز بودن تا حدی که به بحثهای بین فردی و نظری بکشد پیش نیاید .

    نزد یک مشاور حضوری بروید و از شخصیت خود شناخت دقیقی به دست بیاورید و مطابق شخصیتتان تنظیم معیار کنید چه بسا از این معیارهای مواردی عالی باشد اما تطبیقی با شخصیت و ویزگیهای خودتون نداشته باشد آنوقت می شود ایده آل گرایی در شما ... لذا لازمه تنظیم معیار برای هرکسی ابتدا شناختی دقیق از شخصیت خود ، موقعیت خود و خانواده ، فرهنگ خانواده و دیگر شرایط مؤثر و دخیل در زندگی مشترک است ... آیا شما این شناخت دقیق را به کمک یک کارشناس بدست آورده اید ... تصورات ما از خودمون لزوماً شناخت دقیق نیست و آنالیز بی طرفانه نیاز هست





  15. 2 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    گیسو کمند (پنجشنبه 18 تیر 94), دختر بیخیال (چهارشنبه 17 تیر 94)

  16. #49
    Banned
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 تیر 94 [ 00:05]
    تاریخ عضویت
    1394-4-16
    نوشته ها
    1
    امتیاز
    20
    سطح
    1
    Points: 20, Level: 1
    Level completed: 39%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    1

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشته مهربان نمایش پست ها
    با سلام

    این تاپیک که دارد به تکمیل ظرفیت می رسد متأسفانه توسط بعضی دوستان شده محل جولان نظرات اجتماعی و غالباً هم با آفت انتقال متقابل .....

    دختر بیخیال عزیز هیچ کس جز خود شما و با کمک گرفتن تخصصی نمیتواند در این زمینه راهنمای شما باشد ... دوستان شما در این تالار تنها نظرات متفاوت شخصی خود را ابراز می دارند که می بینید تاپیک شده محل بحثهای نظری حاشیه ای بعضی از دوستان نه اینکه مستقیم پاسخ شما مطابق با سئوالتون داده شود و متأسفانه به سوی درگیری و بحث بین فردی کشیده شده ... لطفاض در باز کردن تاپیک دقت کنید که جنبه چالشی و باز بودن تا حدی که به بحثهای بین فردی و نظری بکشد پیش نیاید .

    نزد یک مشاور حضوری بروید و از شخصیت خود شناخت دقیقی به دست بیاورید و مطابق شخصیتتان تنظیم معیار کنید چه بسا از این معیارهای مواردی عالی باشد اما تطبیقی با شخصیت و ویزگیهای خودتون نداشته باشد آنوقت می شود ایده آل گرایی در شما ... لذا لازمه تنظیم معیار برای هرکسی ابتدا شناختی دقیق از شخصیت خود ، موقعیت خود و خانواده ، فرهنگ خانواده و دیگر شرایط مؤثر و دخیل در زندگی مشترک است ... آیا شما این شناخت دقیق را به کمک یک کارشناس بدست آورده اید ... تصورات ما از خودمون لزوماً شناخت دقیق نیست و آنالیز بی طرفانه نیاز هست
    ظاهرا دموکراسی اینجا موج میزنه . خانم محترم ابتدا این خانم راه حل بودن مثل یه پلنگ شروع به تهمت و قضاوت و مسخره کردن پرداختن بعد شما من که در مقابل توهین های ایشون هیچی نگفتم فقط واگذارش کردم به خدا رو اخراج میکنی!!!
    ما ها قبل از اینکه جنس زن و مرد باشیم باید انسان باشیم.

  17. #50
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,058
    امتیاز
    147,349
    سطح
    100
    Points: 147,349, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,674

    تشکرشده 36,015 در 7,406 پست

    Rep Power
    1093
    Array
    با سلام

    شما با ایجاد نامهای کاربری متعدد مثل همین نام کنونی و نام قبلی ، نام
    mohammad89

    که در همین تاپیک هم پست ارسال کرده هم خلاف قوانین عمل کرده اید ... این نام شما مسدود می شود و تنها نام کابری
    mohammad89 از شما باقی می ماند چون اولین نام کاربری ایجاد شده توسط شماست و نامهای کاربری دیگر از جمله نام کنونی و reza168 و شما مسدود می شود و در صورت تکرار این روند پیگرد قانونی برای شما در نظر گرفته می شود







 
صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بیخیال بودن همسرم یاحساسیت زیادمن
    توسط meh-di در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 16 اردیبهشت 94, 14:29
  2. حساسیت زیادی
    توسط ash در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: یکشنبه 03 شهریور 92, 16:10
  3. حساسیت های زیادی نسبت به همسر
    توسط قلب تپنده در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 15 دی 91, 21:15
  4. دو دلی ؛ حساسیت زیاد ؛ معیارها
    توسط nava در انجمن دو دلی در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 72
    آخرين نوشته: شنبه 03 اردیبهشت 90, 15:34

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:27 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.