به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 43
  1. #31
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آذر 02 [ 13:37]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,980
    سطح
    63
    Points: 8,980, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 336 در 126 پست

    Rep Power
    43
    Array
    به نظر من این آدمها پشتوانه مادرت نیستند. کسی که برای توجه و محبت به مادرت از او باج بخواهد قابل اعتماد نیست .دیر یا زود ، بعد از اینکه خوب استفاده هایش را کرد ، می گذارد و می رود . می رود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نمی کند.

    آدمی که به خاطر دیدار و خوشحال کردن کسی به خانه اش می رود هیچ وقت اینطوری رفتار نمی کند.
    مائده اگر ماهواره ، امکان قلیان کشیدن و دیدار با دوست پسر و.... نبود ، این فامیل ها باز هم به خانه شما می آمدند ؟

    به نظرم حداقل کاری که می توانی بکنی برداشتن ماهواره است. این ماهواره را بردار ، بگذار یک کمی از خوشی و عیش اینها کم شود. بعد ببین چه اتفاقی می افتد. دوباره مثل قبل می آیند یا نه؟

    اینطوری حداقل یک مدرک عینی داری که حرفت را به مادرت ثابت کنی. اگر کسی پشتوانه آدم باشه ، اگر آدم را دوست داشته باشه ، به خاطر نبودن ماهواره رهایش نمی کند.

    به نظر من می ارزه . حتی اگر خودت مدتی از نبودن ماهواره ناراحت باشی. هیچ مشکلی پیش نمی یاد اگر مدتی ماهواره نبینی . هزارتا سرگرمی دیگر هست. به هر حال هر کاری بخواهی بکنی کمی سختی دارد.

  2. کاربر روبرو از پست مفید پرنیان یاسی تشکرکرده است .

    maedeh120 (چهارشنبه 24 دی 93)

  3. #32
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    خب عزیزم برای همین گفتم اول باید به مامانت ثابت کنی که میتونند بهت اعتماد کنند، دختر ی هم نیستی که فقط بفکر خودش باشه و اگه این حرفا و میزنی بخاطر هردوتونه!

    حرف شما هرچیم درست باشه ولی با دعوا و داد و بیداد و غر زدن گفته بشه تاثیرش به مراتب خیلی کمتره نسبت به اینکه با عطوفت بیشتر گفته بشه.
    انسان وقتی مجبورش کنند کاری و انجام بده اونم با دعوا طوری که انگار قدرت اختیار از خودش نداره بدتر لج میکنه و طوری تحریک میشه که میخواد ثابت کنه طرفی که محکومش کرده ، اشتباه کرده! و حتی ممکنه راهی و انتخاب کنه معکوس راهی که شما بهش میگید انجام بده و درستره!

    مادرتون بزرگتر از شما هستن ایشون سرپرست شما هستند پس باید اعتبار و احترامی که لازمه یک بزرگتر هست و بهشون بدید.

    نباید طوری برخورد کنید که ایشون فکر کنند شما دارید از بالا بهشون نگاه میکنید و به بزرگتری قبولشون ندارید.
    همین جمله که بهتون گفتن * مگه شوهرم هستی؟ *

    همین یعنی، شما طوری با ایشون برخورد کردید که انگار شما سرپرست خانواده قرار دارید و ایشون فرزندتون!
    خب غرورشون میشکنه، معلومه که حرفتون و قبول نخواهند کرد حتی اگه قلبا قبول داشته باشند.

    شما باید اول به ایشون اعتبار بدید بعد حرفتون بزنید اونم نه با حالت تحکم با حالتی باید بگید که انگار تصمیم نهایی و به ایشون واگزار میکنید.

    ***** **** ***** ****** **** ***
    مثلا به مثال هایی که من در پست قبل زدم دقت کن!

    مثلا آخریش، من گفتم اول بهشون اعتبار میدید،مثلا میگید * شما همیشه برایم هم پدر بودید هم مادر! *
    یا این جمله * ازتون میخواهم همانگونه که تا حالا کمبود پدر و تو زندگیم حس نکردم.الانم میخوام این مسله و مثله باقی مسایل زندگیمون حل کنید *

    اینا یعنی مادرتون تا حالا تو تمام مسایل سرپرست خوبی بودند و چیزی برای شما کم نذاشتن و تقششون و تاحالا عالی ایفا کردند.

    یا مثلا مثال قبلش گفتم آخرش میگید که * اینها همه درد و دل بود، دردو دل یک دختر با مادرش! *

    یعنی ایشون مجبور نیستند، شما مجبورشون نکردید مطابق با نظر شما پیش برند، شما میگید اگه صلاح میدونند این مسله و حل کنند.

    *** **** **** *** **** *** ****
    یا مثلا همین که گفتم با مادرتون مهربونتر بشید، ببرینشون تفریح، بیرون، یعنی بهشون ثابت کنید بفکرشون هستید

    لازم نیست بگید مادرم اهل ییرون رفتن نیستن من هم میرم پیش دوستام.
    شما یروز بلیط سینما بگیرید ببرینشون سینما.
    یا اصلا یکم وسایل آماده کن، بگو هوس کردم بریم طبیعت یا کوه و.....

    خودت شرایطش جور کن!
    حتی برنامه مسافرت بچین.

    اینا یعنی به مامانت اهمیت میدی، تنهاشون نمیذاری و لازم نیست که بکسی باج بدند،تا تنهاشون نذارند.

    ببین شما غر میزنید، اما خواهرشون و بقیه اینطور نیستن، دعوا نیمکنند غر نمیزنند!

    **** *** **** *** **** ***
    بعدشم شما بهشون میگید پولشون برای شما خرج کنند؟ یا میگید برای خودشون سرمایه گذاری کنند؟
    چون این دوتا فرق داره اگه بگید برای خانوادشون خرج نکنند برای شما بذارند خب با خودشون میگند پس فرق دخترم با بقیه چه فرقی داره اگه بقیه از مهربونی من سواستفاده میکنند دخترمم برای خودش داره میگه دیگه! چه فرقی داره! ؟

    ولی اگه بهشون بگید بیشتر بخودشون برسند، اگه بقیه که پول میگیرند لازم ندارن جهت ولخرجی و سواستفاده است .

    میتونید بهشون بگید اگه اطرافیانشون و واقعا دوست دارند نباید بهشون ماهی بدند باید ماهی گیری یاد بدند.
    یک نفر تا سختی نکشه به خودش سختی نمیده و دنبال راه حل نمیره بدتر تنبل میشه.

    از طرفی هم بیشتر بخودتون برسید، برای خودتون خرج کنید.
    زحمت میکشید که بهتر زندگی کنید نه اینکه کار کنید برای بهتر زندگی کردن بقیه شما بخودتون زحمت بدید و بقیه و تنبل کنید.
    **** *** **** *** ***
    ببین وقتی اینطوری صحبت کنید ایشون متوجه میشند دخترشون بفکر ایشون هم هست نه فقط بفکر خودش.

    نحوه ی حرف زدن خیلی فرق داره باید خیلی دقت کنی.
    با دعوا کردن نمیتونی ثابت کنی که دلسوزشون هستی.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **


  4. 2 کاربر از پست مفید دختر بیخیال تشکرکرده اند .

    asal2013 (چهارشنبه 24 دی 93), maedeh120 (پنجشنبه 25 دی 93)

  5. #33
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 مهر 94 [ 08:02]
    تاریخ عضویت
    1391-2-06
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    2,038
    سطح
    27
    Points: 2,038, Level: 27
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 112
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 15 در 3 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مائده جون مشکل شما خاله ات نیست...شما با خاله ات مشکل نداری...اون داره زندگی خودش را میکنه.اون این متد را برای زندگیش انتخاب کرده که بند خواهرش باشه.لوس و متوقع و بی ملاحظه است.اینها انتخابهای او هستند.به شما ربطی نداره.
    مشکل شما درون خودته.مشکل شما ترسی هست که ریشه در افکار و عقایدی داره که میگه دلسوزی کن>رحم داشته باش>حرمت نگه دار>مهمان حبیب خداست و ....
    مشکلت را ترست حل کن خواهر گلم.

  6. کاربر روبرو از پست مفید farnush_2 تشکرکرده است .

    maedeh120 (پنجشنبه 25 دی 93)

  7. #34
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    دختر بیخیال جان قبلا پولاشو خرج خانوادش میکرد که باهاشون زندگی میکردیم الان خودشم پشیمون میگفت اگه پس انداز کرده بودم تا حالا خونه خریده بودم ...
    الان هرچی در میاره میده کرایه خونه و هزینه های جاری منزل ...من اصلا از مامانم پول نمیگیرم ....
    من هر چقدرم با مامانم صحبت کنم اون به خواهرش نمیگه نیا چند شب پیش به خالم گفت هفته ای دو سه شب بیا ... اما خالم از این گوش میشنوه از اون گوش در میکنه ...

    فرنوش جان منظورت رو متوجه نشدم ... ترس از چی؟؟
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  8. #35
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 09 بهمن 95 [ 23:48]
    تاریخ عضویت
    1392-7-15
    محل سکونت
    کره زمین
    نوشته ها
    1,532
    امتیاز
    20,970
    سطح
    91
    Points: 20,970, Level: 91
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 380
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    4,584

    تشکرشده 5,213 در 1,375 پست

    حالت من
    Khoshhal
    Rep Power
    250
    Array
    خب اگه موافق هستن ازشون بخواهید قاطعانه تر رفتار کنند.
    مثلا کلید و ازشون بگیرند یا بهشون بگند زمانهایی میتونند از کلید استفاده کنند که واقعا لازم باشه!
    یعنی کلید برای مواقع ضروریست، مثلا اگه نگران شما باشند و شما خونه باشید بخواهند از نگرانی در بیایند چون شما جواب تلفنشون و نمیدید.

    یا اینکه مسافرت رفتید خونه خالیست میخواهند گاهی سر بزنید.

    بهرحال باید قاطع صحبت کنند، اگه جواب نداد کلید خونه عوض کنند هردفعه بهانه ای بیارند برای ندادن. یعنی منظورم اینکه شما اینکارو نکنید مادرتون اگه موافقند انجام بدهند ( این در صورتیست که واقعا حرف شمارو قبول دارند)

    چون وقتی میگید قبول دارند اون هم زبونا اما در عمل قاطع برخورد نمیکنند،
    یعنی
    1. یا حرف شمارو قلبا قبول ندارند فقط یک حرفی بخاله تان میزنند تا شما دیگه کوتاه بیایید.

    2. حرفتون و قبول دارند ولی تنها هستن شما هم تنهاییشون و پر نمیکنید یعنی به مادر کمت توجه میکنید ایشون هم ترغیب به خانوادشون میشند.

    3. حرفتون و قبول دارند ولی راه قاطع بودن و بلد نیستند و میترسند بقیه ناراحت بشوند
    شما راه باسیاست و بهشون یاد بدید که ناراحت هم نشوند.
    یعنی همین موارد و بصورت سیاست مندانه پیش ببرید.دیگه بخودی خود خودشون بیخیال میشوند.

    اگه دیگه خاله تان برای گرفتن کلید خیلی اصرار کردن مادرتون خیلی آروم بگند خب اینطوری چند روزی که تنها بودن خیلی رابطه اشون با دخترشون خوب شده بود، یکم دوست دارند مستقل باشند. از درک ایشون هم کمال تشکر و دارند.
    یعنی آروم و بامتانت و بدون دعوا حرفشون و زدند.
    **برخی آدم ها درست مثله بادبادکهای دنیای کودکیم هستند،
    فقط یه یک دلیل از مسیر زندگیم رد میشند، تا به من درسهایی بیاموزند
    که اگر می ماندند؛ شاید هیچوقت
    یاد نمیگرفتم .....! **

    ویرایش توسط دختر بیخیال : پنجشنبه 25 دی 93 در ساعت 09:58

  9. #36
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    دختر بیخیال جان دقیقا گزینه سوم که گفتی هستش ...
    دیشب صحبت کردیم گفت فعلا مامانت امتحان داره من نمیام اما هر وقت تنها بودی میام ... منم حرفی نزدم گفت تو که نمیای خونه ما منم تعارفت نمیکنم گفتم میام جمعه میام گفت قدمت رو چشم .... یکی دو روز میرم خونشون ببینم چطور میشه ...
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  10. #37
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 بهمن 93 [ 12:22]
    تاریخ عضویت
    1393-4-04
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    715
    امتیاز
    2,352
    سطح
    29
    Points: 2,352, Level: 29
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 98
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points3 months registeredSocial
    تشکرها
    1,083

    تشکرشده 1,447 در 508 پست

    Rep Power
    110
    Array
    سلام به همتون ... فایده نداره اون میدونه ک من دوست ندارم خونمون باشه اما میاد ...
    دیشب بهم زنگ زد گفت فردا بعدازظهر دوستم میاد خونتون برا اون خاله یکیم ناخن بکاره منم گفتم الان واسه چی میگی من فردا امتحان دارم کسی قراره بیاد اینجا باهام درس کار کنه نمیشه برید خونه خاله ...
    بعد شب اس دادن منم خیر سرم مثل همه مردم میخواستم برم عروسی ناخن بکارم یه شب هزار شب نمیشد حیف ک تو نذاشتی من وقت ندارم برم بیرون ناخن بزارم حالا یه سره با شوهرش تو خریدناااااا منم گفتم درس دارم اون خاله با مامان من فرقی نداره برید اونجا خونشون بزرگتره بغد گفت نه نمیخوام کنسلش میکنم منم گفتم هر طور راحتی شب خوش ...

    بعد اس داد من از 2 رو زقبل با مامانت هماهنگ کرده بودم که بیان اما الان تو داری برنامه رو بهم میریزی ...
    من با مامانم کلی دعوام شد اونم سرم داد زد میبینه من دارم درس میخونم صدای تی وی رو زیاد میکنه دیشب اصلا نتونستم درس بخونم فقط گریه کردم حالا فهمیدم اصلا مشکل خالم نیست مامانم
    هرکس بخواهد کاری را انجام دهد
    "راهش را پیدا میکن "
    هرکس نخواهد کاری را انجام دهد
    "بهانه اش را"

  11. کاربر روبرو از پست مفید maedeh120 تشکرکرده است .

    بارن (دوشنبه 29 دی 93)

  12. #38
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 آذر 02 [ 13:37]
    تاریخ عضویت
    1393-2-30
    نوشته ها
    162
    امتیاز
    8,980
    سطح
    63
    Points: 8,980, Level: 63
    Level completed: 77%, Points required for next Level: 70
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 336 در 126 پست

    Rep Power
    43
    Array
    فعلا که تا حدودی موفق شدی عزیزم. همین که خاله ات کمی ، حتی یک کوچولو به حرف تو گوش کرده و علی رغم اینکه از دو روز قبل به مامانت گفته بوده ، برنامه اش را به خاطر حرف تو کنسل کرده موفقیت است. اتفاقا باید خوشحال باشی.

  13. کاربر روبرو از پست مفید پرنیان یاسی تشکرکرده است .

    maedeh120 (دوشنبه 29 دی 93)

  14. #39
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 05 اردیبهشت 94 [ 13:32]
    تاریخ عضویت
    1393-11-04
    نوشته ها
    59
    امتیاز
    1,463
    سطح
    21
    Points: 1,463, Level: 21
    Level completed: 63%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered1000 Experience Points
    تشکرها
    197

    تشکرشده 103 در 45 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واسه چی کاربری من رو مسدود کردید؟؟؟؟؟؟؟یه دفعه ای؟؟؟؟یه خبر میدادید؟؟؟؟دلیل این کارها چیه آخه؟؟؟؟اخطار یا تذکر میداد؟؟؟؟4 روز هنگ کرده بودم..... لطفا اگر میشه منو از محرومیت سایت در بیارید دیگه به کسی نظر نمیدم

  15. #40
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آبان 98 [ 08:57]
    تاریخ عضویت
    1392-11-03
    نوشته ها
    432
    امتیاز
    10,650
    سطح
    68
    Points: 10,650, Level: 68
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 200
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialOverdriveTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,639

    تشکرشده 1,769 در 422 پست

    حالت من
    Mehrabon
    Rep Power
    72
    Array
    مائده جان این پست مدیر رو دیدی ؟

    http://www.hamdardi.net/thread37132-2.html#post369346
    آدمک آخر دنیاست بخند
    آدمک مرگ همین جاست بخند
    دست خطی که تورا عاشق کرد، شوخی کاغذی ماست بخند
    آن خدایی که بزرگش خواندی، به خدا مثل تو تنهاست بخند ...


 
صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:44 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.