شاید ولی به نظرم مسخره میاد خودم نتونم بر مشکلم غلبه کنم و انتظار داشته باشم دیگران بتونن نهایت استفاده از حرمهامو ببرن ! ( میگن لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره )
بازم ممنونم
تشکرشده 0 در 0 پست
شاید ولی به نظرم مسخره میاد خودم نتونم بر مشکلم غلبه کنم و انتظار داشته باشم دیگران بتونن نهایت استفاده از حرمهامو ببرن ! ( میگن لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره )
بازم ممنونم
تشکرشده 37,121 در 7,019 پست
سلام fateme
ورود شما را به تالار همدردی خوش می گویم.
ببینید اینطور نیست که روانشناسان تافته جدا بافته ای باشند. ما هم مثل دیگران هستیم. با نقاط ضعف و قوت خاص خودمون.
البته اگر مطالب را در کتابها مطالعه کنیم و امتحان بدهیم و مدرک بگیریم ، اما در زندگی خود به کار نگیریم ، وضعمون از دیگران بدتر خواهد بود. چون دیگران ممکن است به امید اصلاح به مشاور و روانشناسی مراجعه کند و جهت تغییرات مثبت اقدام کنند، لیکن ما ممکن است تصور کنیم این علم به کارمان نمی آید.
از این جهت حرفه ما شبیه روحانیون هست. خیلی چیزهای بلد می شویم. اما میزان به کارگیری آنها مهمتر از بلد بودن آنهاست.
پس اینکه مشکلی داریم، خجالتی هستیم یا ترسو، یا ضعف شخصیتی داریم یا مشکل ارتباطی داریم یا ....، همه طبیعی هست. اما این شانس را داریم که اولین مراجع خودمون باشیم و با تغییر خودمون ، این احساس مثبت را پیدا کنیم که می توانیم تغییر دهیم و تغییر کنیم.
من قبلا در جواب سئوالات زیادی که از زندگی فردیم شده بود، مطالبی نوشته بودم که شاید خواندش بد نباشد ، لطفا روی لینک ذیل کلیک فرمائید:
تشکرشده 992 در 530 پست
فاطمه جان
واقعاً بايد به شما به خاطر صادقتي كه با خودتان داريد و شجاعتي كه مي توانيد آن را به زبان بياوريد احسنت گفت.
شما موفق خواهي شد.
تشکرشده 0 در 0 پست
نوشته اصلی توسط fafa1360نوشته اصلی توسط نقابممنون فکر کنم فهمیدم ! از راهنماییتون و اینکه وقت گذاشتید متشکرم !نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
امیدوارم منم بتونم خودم رو به شخصیت ایده ال خودم نزدیک کنم و برای جامعه هم مثمر ثمر بوده باشم !
تشکرشده 0 در 0 پست
نوشته اصلی توسط دانه
خواهش میکنم قابلی نداشت !:P
اما گاها همین صداقت خیلی برام مشکل ساز شده و با یک اعتراف ساده و صادقانه به چیزهای دیگری هم متهم شدم !
ممنون عزیز سعی خودمو میکنم چقدر موفق بشم هنوز نمیدونم ...
تشکرشده 0 در 0 پست
مقدمه
هر روانشناس مبتدی و تازه کاری در آغاز فعالیت خود با مشکلات و موانع مشخصی مواجه می شود که در صورت آگاهی و شناخت از این مشکلات و موانع ، روند پیشرفت وی به مراتب سرعت بیشتری خواهد گرفت و همای موفقیت خیلی زودتر از مو
تشکرشده 0 در 0 پست
[/color]مشکلات روانشناسان جوان و مبتدی
مقدمه
هر روانشناس مبتدی و تازه کاری در آغاز فعالیت خود با مشکلات و موانع مشخصی مواجه می شود که در صورت آگاهی و شناخت از این مشکلات و موانع ، روند پیشرفت وی به مراتب سرعت بیشتری خواهد گرفت و همای موفقیت خیلی زودتر از موعد بر شانه هایش خواهد نشست. در این مجال به چند نمونه مهم از این موارد می پردازیم :
● اضطراب روانشناس
با شروع کار درمانی و پیش از تثبیت مهارت های شغلی و شکل گیری تسلط بالا در امر مصاحبه ، تشخیص ، درمان و پیگیری های بعدی ، روانشناسان به نسبت ویژگی های فردی خود کمابیش دچار اضطراب و استرس می شوند که این اضطراب اثرات منفی خود را در مراحل مختلف درمان نشان می دهد. علل اصلی این اضطراب خصوصا در جلسه مصاحبه به شرح زیر می باشد :
▪ عدم تبحر و تجربه کافی درمانگر
▪ ترس از عدم همکاری مراجع
▪ ترس از طرح موضوعات و سوالاتی که درمانگر قادر به پاسخگویی نباشد
▪ ترس از جواب های گستاخانه و توهین مراجع
▪ اضطراب در اثر کشیده شدن بحث به صحبت های تابو و ناپسند جامه که درمانگر خود با آنها مشکل دارد.
از نشانه های ظاهری اضطراب روانشناس در جلسه مصاحبه می توان به موارد زیر اشاره کرد :
▪ پرحرفی وی در جلسه
▪ قطع کردن مدام صحبت های مراجع
▪ قضاوت و تشخیص به دفعات زیاد و زودهنگام
▪ و در نهایت به رخ کشیدن اطلاعات کاری خود برای اثبات توانایی و تبحر خود به مراجع ● عدم اعتماد به نفس شغلی در مبتدی ها
در بسیاری موارد یک تصور رایج در ذهن روانشناسان جوان مشاهده می شود و آن این موضوع است که مراجعان ، روانشناسان جا افتاده تر و مسن تر را بیشتر به عنوان یک فرد کارآزموده و صاحب تبحر قبول دارند تا یک روانشناس جوان را. گاهی این تصور ، درونی سازی می شود و امر بر خود روانشناسان جوان هم مشتبه می شود که ایشان در برابر تجربه و مهارت های روانشناسان قدیمی تر به زانو در می آیند و حرفی برای گفتن ندارند. البته بر هیچکس اهمیت تجربه و تأثیر برخورد با موارد متنوع مراجعان در طول سالیان دراز در کسب مهارت های مؤثر در قدیمی ترها پوشیده نیست و کسی هم منکر این واقعیت نیست که دیدگاه مراجعان درباره کادر درمانی مانند اکثر مشاغل نسبت به مسن ترها یک سوگیری مثبت بزرگ دارد ؛ ولی در اینجا باید به نکته جالبی که در تحقیقات گسترده و صاحب اعتبار و پایایی قابل توجه در آمریکا کشف شده است اشاره کنم و آن مقایسه نتایج درمانی روانشناسان جوان در مقایسه با با تجربه ها و مسن تر هاست که هیچ برتری قابل توجه و معنی داری به سود روانشناسان قدیمی نشان نداد و در کمال تعجب در برخی رویکرد های درمانی کفه ترازو به نفع جوانتر ها و مبتدی ها سنگین تر بود . در حال حاضر با توجه به کسب نتایج مشابه این تحقیقات در نقاط دیگر دنیا اهمیت انگیزه ، انرژی ، پشتکار و تمایل بیشتر به موفقیت در مبتدی ها بیشتر از سابق به عنوان موارد مؤثر در موفقیت در نظر گرفته می شوند.
● احساس مسؤولیت شدید در قبال پیشرفت و بهبودی مراجع
یک روانشناس تازه کار تمایل شدید به ایجاد تغییر سریع و ناگهانی و در اصطلاح احالی این حرفه به بینش ( (Insight رساندن مراجع دارد. این تمایل در هر جلسه درمانی خود را به این صورت نشان می دهد که روانشناس در تلاشی نسبتا بیهوده سعی می کند مراجعش را با دست پر و با انبوهی از اطلاعات و نظریات درمانی و حدس های متعجب کننده به خانه بفرستد. این بمباران اطلاعاتی که از آرمان گرایی خام جوانی و میل به موفقیت سریع اما نسنجیده نشأت می گیرد تقریبا همیشه باعث کندی روند درمان و حتی نیمه تمام ماندن آن می گردد. در این میان صبر و حوصله و واقع بینی و استفاده از تجربیات قدیمی ترها در تعدیل این ناهماهنگی و جوش و خروش بیهوده مؤثر واقع می افتد.
در کل همیشه ادغام صبر و حوصله و واقع بینی با احساس مسؤولیت به مقدار کافی به پیشرفتی واقعی و ماندگار در احوالات مراجع می انجامد.
● عجله برای موفقیت
اگر جریان درمان خوب پیش برود روانشناس مبتدی خوشحال می شود و اگر به کندی و سختی و طاقت فرسا پیش برود خیلی زود ناامید و خسته می شود و مثل آغاز کار با دل و جان در برابر مراجعش پاسخگو نیست و دچار انواع یش داوری های منفی می شود و یا روند درمان را نیمه کاره رها می کند یا آنرا به همکار دیگری می سپارد. آنچه در این میان در اثر این تعجیل در موفقیت به صورت نشانه های قابل مشاهده در روند درمان خود را آشکار می سازد عبارتند از :
▪ تفسیر بیش از حد و اندازه
▪ تجزیه و تحلیل نامناسب و با دقت پایین
▪ عوض کردن موضوع به دفعات زیاد
▪ گیج شدن مراجع در اثر انواع و اقسام نظریات و تشخیص های متفاوت که مدام تغییر می کنند .
● نتیجه کلام
آگاهی روانشناس مبتدی از اضطراب خود و پذیرش آن به عنوان ایستگاهی در مسیر رشد و بلوغ کاری ، قدم بزرگی در رسیدن به آرامش و کاهش اشتباهات متداول در ابتدای راه دارد. تواضع و فروتنی و از بین بردن نگرش منفی نسبت به خود و اعتماد کافی و البته واقع بینانه به اطلاعات و روش های درمانی خود ( البته در کنار مطالعه و کسب تجربه ) قدم بزرگ بعدی در رشد و بلوغ شغلی روانشناسانی دارد که تازه پا به عرصه روانشناسی گذاشته اند و جویای موفقیت ماندگار هستند.
نکته مهم بعدی در مسیر یشرفت و رهایی از خطاها و اشتباهات متداول ، کسب تجربیات مفید از روانشناسان کهنه کار و صاحب تجربه می باشد که البته با وجود احساس نیاز به یادگیری و پذیرش ضعف ها و نقاط کور در مهارت های حرفه ای از طرف روانشناسان جوان ، جامه عمل می پوشد. این حس که من باید به عنوان یک روانشناس تا پایان عمر خود را دانشجو فرض کنم و در طلب مطالب تازه از یکنواختی و کهنگی بپرهیزم ، شاید بهترین کلید موفقیت در همه شاخه ها و خصوصا در بخش بالینی باشد .
ما باید آگاه باشیم که هدیه کردن سلامتی و شادکامی و رفع مشکلات مراجعان در وهله نخست با محبت ، توجه ، همدلی و صمیمیت و در وهله بعدی با مقداری روش صحیح امکان پذیر خواهد شد.
منابع :
۱- روانشناسی بالینی ، دکتر سعید شاملو
۲- کاربرد روان درمانی ، دکتر سعید شاملو
۳- روانشناسی بالینی فیرس ، مهرداد فیروزبخت
رضا آشتیانی
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)