بی اعتنایی شوهرم نسبت به پول دادن

[sogand_20]

سلام دوستان عزیزم.
من غرور ندارم اما بخوام پول بگیرم یا یه چیزی رو حساب کنه عذاب وجدان میگیرم..
مثلا امروز میخواستم برم خونه دوستم پدرم حواسشون نبود جلوی نامزدم بهم پول دادن،چون قرار بود پدرم پول بدن تا برای دوستم یه چیز بخرم بعد نامزدم خیلی بهش بر خورد وقتی رفتم اون پیز رو بخرم خودش حساب کرد.
یا دو شب پیش تولد مادرم بود قرار شد با نامزدم پول بدیم به مادرم،دو تا تراول 50 تومنی گذاشتیم تو پاکت بعد به مادرم گفتم 100 تومنه قبول نکردن و فقط یه 50 تومنی رو قبول کردن و اون یکی رو دادن که بدم به نامزدم وقتی صداش کردم که بدم قبول نکرد و گفت برای خودت حتی اصرار کردم هم قبول نکرد،خوشحال شدم که پول رو داد چون منم پول بده جمع میکنم اما همش عذاب وجدان میگیرم.میگم نکنه من پر توقعم؟؟؟ نکنه ناراحت بشه؟؟؟ نکنه دلش نمیخواد پول بده؟؟؟ و صد جور فکر دیگه... .
من ولخرج نیستم اما اصلا دوست ندارم همسرم دست و دلباز نباشه و برام خرج نکنه،مثل خیلی از خانوم های دیگه.
.
از همتون بابت راهنمایی ها و تجربیاتی که در اختیار من و آیه جان قرار دادید ممنووووووووووووونم.

[aye]

مرسی دوستان خوبم
sogand جان این روزها که این مشکل رو پیش بعضی دوستام بیان کردم خیلی هاشون تجربه ی مشترکی دارند
مثلا یکیشون که رفته سر خونه ی خودش میگه گوشی من زیر 50 هزارتومن قیمتشه ولی شوهرم دیروز رفت واسه خواهرش یه لپ تاپ خرید یه ملیون و خورده ای!!!
پس دوستان حق دارند که بهت میگن از الان عادتش بده و بسازش. قدرش رو هم بدون که خیلی فهمیده است.
اشتباه من این بود که روز اول روم نشد بهش بگم
الانم که نزدیکه یه ساله عقدم بهش برمیخوره


من همونطور که footer گلم - که خیلی هم بابت توجهش ازش ممنونم - گفتن منم بهش گفتم عزیز دلم یکم پول میخوام لطف کن ظهر که اومدی خونه ی ما بیار
ولی جواب ایشون قاطع بود: ندارم
بعدشم بهش گفتم شما که اینقدر اذیتی از خانوادت کمک بگیر
یه حرفهایی زد که پسری که همیشه خانوادش ساپورتش کردند هم پشت سر خانوادش نمیزنه. کلی جبهه گرفت.
انگار نه انگار که از دبیرستان هیچ کاری به کارش نداشتند و یه قرونم خرجش نکردند. حالا خدایی خانوادش محترمند ولی یه نیم نگاهی هم به زندگیمون نمی اندازند.
خب منم یه خورده بحثم شد.
پولی که یه بار به من داد بابت دکتر زنان بود. اونجا این کار رو کرد و صد در صد وظیفش بود اما همون یه دفعه بود.

پرواز عزیزم خیلی متاسفم که اینجوری همسرت عادت کرده. خودمم به این نتیجه رسیدم که اگه زن زیاده خواه نباشه و خواسته هاشم پنهان کنه برای بیشتر همسراشون به این معنی نیست که این زن داره از سر درک و محبت انتظاراتشو قورت میده. آقایون این نتیجه رو میگیرن که زن یعنی این: موجودی که بعضی وقتها لطف میکنیم و پول تو دستشون میزاریم.

خیلی دوست دارم کسی که تونسته تو این شرایط اوضاع رو عوض کنه و همسرشو متوجه کنه بیاد و به ما یاد بده که از چه روشی استفاده کرده

[نیکیا]

سوگند جان از نظر من مشکل اصلی از خودته و نه همسرت. من واقعا نمیفهمم که خجالت از شوهر در امور مالی یعنی چی؟ باور کن من اصلا آدم پررویی نیستم. حتی توی دوران مجردیم از بابام هم خجالت میکشیدم بعضی وقتا پول بگیرم. الان که عقد کردم دیگه یک ریال هم از بابام نمیگیرم. واقعا غرورم اجازه نمیده از بابام پول بگیرم. تمام مخارجم رو شوهرم میده. و من گاهی به شوخی گاهی به جدی تمام خواسته هام رو از همسرم مطالبه میکنم اونم تا جایی که بتونه براورده میکنه. اگه بهم بگه یه چیزی رو ماه بعد برات میگیرم هم من اصلا ناراحت نمیشم. چون میدونم داره راست میگه. من نمیفهمم خجالتتون برای چیه؟به نظرم چون تا الان ازش پول نگرفتی برات سخته. چند بار اول سخته بعد کم کم روتون به هم باز میشه.
آیه جان جواب همسر شما دو تا حالت داره. فکر میکنی واقعا ده تومن نداشت بهت بده یا داشت و گفت ندارم؟ ده تومن رو میخاستی چیکار بکنی؟ مثلا میخاستی یه صابون بخری درسته؟ خب بهش بگو الان نداری؟ تا هفته ی بعد میتونی بهم بدی؟ باشه هفته ی بعد بهم بده. کوتاه نیا اصلا و ابدا... حق گرفتنیه. ببینم چیکار میکنی...

[sogand_20]

امیدوارم این حسم بره
با شماست دوستانی عزیزم
منم دوست دارم خیلی باهاش راحت باشم
میدونید چون داره برای عروسی پول هاشو جمع میکنه اینجور عذاب وجدان میگیرم که البته فکر.میکنم بی موردی چون عروسی ما2 سال دویست و فعلا حقوقش یک و هشتصد ایناست پس تا دو سال دیگه این پول رو هر ماه تو بانک هم بذاره خیلی بیشتر میشه پس من الکی عذاب وجدان میگیرم،نه؟
به نظر شما اینکه خرج زن رو شوهرش تو دوران ننامزدی بده درسته؟ زشت نیست؟
یعنی من راحت هرچی میخوام بهش بگم؟ میشه یه بار دیگه بگید خواسته هامو چطور بگم که خودشم مشتاق باشه و عادت کنه؟
ممنون میشم

[دختر بیخیال]

امیدوارم این حسم بره
با شماست دوستانی عزیزم
منم دوست دارم خیلی باهاش راحت باشم
میدونید چون داره برای عروسی پول هاشو جمع میکنه اینجور عذاب وجدان میگیرم که البته فکر.میکنم بی موردی چون عروسی ما2 سال دویست و فعلا حقوقش یک و هشتصد ایناست پس تا دو سال دیگه این پول رو هر ماه تو بانک هم بذاره خیلی بیشتر میشه پس من الکی عذاب وجدان میگیرم،نه؟
به نظر شما اینکه خرج زن رو شوهرش تو دوران نامزدی بده درسته؟ زشت نیست؟
یعنی من راحت هرچی میخوام بهش بگم؟ میشه یه بار دیگه بگید خواسته هامو چطور بگم که خودشم مشتاق باشه و عادت کنه؟
ممنون میشم

در حد وسعشون ازشون درخواست کنین!
میتونین یکبار که باهم میرین خرید، روبروی ویترین یک مغازه واستین بگین، دوست دارم این و برام یک هدیه همین الان بخری! با شیطنت دخترونه ای که دادی کمی خودتو براش لوس کن و بخواه فلان چیزو که البته مطمعنین در حد وسعش هست برات بخره.

فقط قبلش حواست باشه بنده خدا باخودش پول برداشته باشه، مثلا یبار بهش بگو میخوام یکم خرید کنم، دوست دارم تو هم باهام باشی ، باهم برین خرید وسیله مورد نیازتو که خریدی، چون بهشون از قبل گفتی خرید داری حتما با خودشون پول ورداشتن پس میتونی جلوی یکی از ویترین های مغاره واستین و بگین فلان چیزو براتون بخرن. حتی بخواه که نظر و سلیقه اشون هم بهت بگن.

- - - Updated - - -

من همونطور که footer گلم - که خیلی هم بابت توجهش ازش ممنونم - گفتن منم بهش گفتم عزیز دلم یکم پول میخوام لطف کن ظهر که اومدی خونه ی ما بیار
ولی جواب ایشون قاطع بود: ندارم
بعدشم بهش گفتم شما که اینقدر اذیتی از خانوادت کمک بگیر
یه حرفهایی زد که پسری که همیشه خانوادش ساپورتش کردند هم پشت سر خانوادش نمیزنه. کلی جبهه گرفت.
انگار نه انگار که از دبیرستان هیچ کاری به کارش نداشتند و یه قرونم خرجش نکردند. حالا خدایی خانوادش محترمند ولی یه نیم نگاهی هم به زندگیمون نمی اندازند.
خب منم یه خورده بحثم شد.
پولی که یه بار به من داد بابت دکتر زنان بود. اونجا این کار رو کرد و صد در صد وظیفش بود اما همون یه دفعه بود.

این تاپیک ماله شماست، یا ماله خانوم سوگند؟؟

نباید تو تاپیک همدیگه مشکلاتتونو بگین هرکسی برای خودش نسبت به مشکل خودش یک تاپیک جدا باید باز کنه.

راستش بنظرم شما اشتباه کردین بهشون گفتین از خانوادشون پول بگیرن خب به یک مرد برمیخوره . بنظر م حرف درستی نیست.

شما باید در حد و وسع همسرتون هزینه و خرج کنین نه بیشتر که همسر مجبور به قرض کردن بشه.

خانوم آیه عزیز شما میتونین از چیزهای کوچیک شروع کنین.
حتی اگه مذهبی هستن براشون از توصیه های دینی درخصوص نفقه دادن به همسر بگین.
از نیازهاتون مستقیم باهاشون صحبت کنین.

پ.ن: خانوم.سوگند گرامی برای مشکلتون تاپیک جدایی باز کینن تا بهتر راهنمایی بشین.

[sogand_20]

ممنون دوست عزیزم بابت راهنماییتون
برای تاپیک حق با شماست اما چون مشکلم مثل مشکل آیه عزیز بود دیگه باز نکردم چون اگر باز میکردم مطمئنا دوستان منو ارجاع میدادن به همین تاپیک.
از دوستان و مخصوصا آیه عزیز عذر میخوام اگر تو تاپیک دیگری مشکل خودم رو مطرح کردم.
بابت راهنمایی هایی که بهم کردید خیلی ممنونم دوستان؛-)

[ساحل75]

سلام.

آیه جان گاهی وقتا مردها یک سری خرج ها یا فکرهایی دارن که برای اینکه بهش برسن نیاز به پس انداز مالی دارن . باتوجه به اینکه شما دوران عقد هستید ممکنه شوهرت دوست داشته باشه خیلی از وسایل زندگی رو خودش تهییه کنه و نه پدر و مادرش برای همینم الان به فکر پس انداز هست و میگه پول ندارم .

من شوهرم همیشه میگه پول ندارم درصورتی که من فکر میکنم داره اما وقتی باهاش صحبت میکنم و ازش میخوام برام توضیح بده اگرچه خیلی سختشه اما از برنامه هاش برای آینده و خرج هایی که براش پیش اومده و من متوجه نشدم میگه و من بهش حق میدم

شماهم بشین با شوهرت خیلی دوستانه صحبت کن بگو عزیزم شما که میگی پول نداری واقعا انقدر توی مضیقه هستی؟میخوای منم کمکت کنم؟ یجوری سر حرف رو باز کن تا اون حرف بزنه و بهت بگه چه فکری تو سرشه و برای پول هاش چه اتفاقی میفته و شماهم آرومتر میشی.

اصلا خیلی راحت بهش بگو من الان خونه پدرم هستم و میتونم ازشون پول بگیرم اما وقتی ازدواج کردیم و رفتیم خونمون دیگه روم نمیشه ازشون پول بگیرم و یه خرجایی دارم که سختمه هردفعه بخوام بهت بگم و پول بگیرم ازت . اگه ممکنه ماهیانه یه مبلغ کوچیکی هرچند ناچیز بهم بده تا بتونم نیازهای خودمو برطرف کنم و بگو نگرانی که این اتفاق نیفته بعد عروسی تون . خیلی راحت دوستانه و صمیمی صحبت کن .

بگو میدونی خیلی زحمت میکشه برای زندگیتون ولی شما دوس داری شوهرت بهت پول بده و نیازهات رو درک کنه . و بگو متقابلا شماهم اونو درک میکنی و خرج زیادی و الکی نخواهی داشت

[aye]

ساحل عزیزم ممنون
بهش گفتم که من خجالت میکشم از بابام پول بگیرم و به پدرم گفتم که دیگه ازش پول نمیگیرم
اما یه هفته گذشته از روزی که این حرفو زدم
هیچ عکس العملی نداشته

متاسفم که مشکلم شده پول

[رزا]

سلام عزیزم ..موردی که خودت بهش اشاره نکردی اینه که آیا همسرت وقتی برای دیدنتون منزل شما میان دست خالی میان یا چیزی رو براتون کادو میارن؟..البته منظور من چیز گرون قیمت نیست کلی گفتم...یا مثلا وقتی بهتون میگن پول ندارن چطوری بیانش میکنن؟ با خجالت یا نه خیلی راحت؟

[دختر بیخیال]

ممنون دوست عزیزم بابت راهنماییتون
برای تاپیک حق با شماست اما چون مشکلم مثل مشکل آیه عزیز بود دیگه باز نکردم چون اگر باز میکردم مطمئنا دوستان منو ارجاع میدادن به همین تاپیک.
از دوستان و مخصوصا آیه عزیز عذر میخوام اگر تو تاپیک دیگری مشکل خودم رو مطرح کردم.
بابت راهنمایی هایی که بهم کردید خیلی ممنونم دوستان؛-)

آخه اینطوری کسی که وارد تاپیک میشه کمی گیج میشه، بخاطر اینکه بعضی پستا برای شما زده میشه و شما جواب میدین، من خودم گیج شدم که هم پستارو خانوم آیه جواب میدن هم شما! بعد رفتم دیدم استاتر کیه و متوجه قضیه شدم!

اتفاقا شما درسته که کلیت مشکلتون شبیه خانوم آیه است، اما در جزییات باهم فرق دارین. و مطمعن باشین، چنانچه تاپیک جدایی بزنین خیلی بهتر راهنمایی میشین.
خانوم آیه علاوه بر خجالتی بودن خودشون در خرج و مخارج گرفتن، همسرشون هم نمیخواد خرج و مخارجشونو قبول کنه و یک مقدار مشکلشون سختتر از مشکل شماست.

اما شما، خودتون هستین که مراعات همسرتونو میکنین و خجالت میکشین ازشون پول بگیرین و با یکی دوتا پستی که ازتون خوندم متوجه شدم همسر شما انعطاف پذیری خوبی دارن در این زمینه و فقط لازم شما کمی مهارت ارتباطیتونو بالا ببرین نا مشکلتون حل بشه.( مشکل شما کمی ساده تره)