یادمه روز عقدم جاریم یک حرکاتی با شوهرم انجام داد (بوس و ....) و البته یک سری دیگه از دخترهای فامیل شوهرم. خیلی ناراحت شدم. اصلا فکرشم نمی کردم. بعد از مدتی که شناخت خوبی نسبت به همسرم پیدا کردم بی خیال قضیه شدم. بعدا متوجه شدم اینکارا بیشتر برای این بوده عکس العمل منو بببینن و یک جورایی رابطه ما رو تنش دار کنن.
شما هم اول از همه مهمه که شناختت رو روی همسرت زیاد کنی. ببین چه طور مردیه؟ به جاریت کاری نداشته باش. اون مهم نیست. هر وقت تونستی با همسرت صمیمی بشی و خوب نقاط قوتش رو بشناسی می تونی زندگیت رو مدیریت کنی. دانستن نقاط قوت، شناخت کامل همسرت و دونستن نقاط منفی و مثبت خودت مثل یک ابزار قوی در دستانت خواهند بود که می تونی با استفاده از اونها مدیریت روابطتون رو در دست بگیری. اما ....
اما اینجا یک نکته هست و اون اینکه تا اون زمان که شناختت کامل نشده باید صبور باشی و تلاشت بیشتر بر روی استفاده از تواناییهای خودت به تنهایی باشه، بدون قضاوت، پرخاشگری، جدال ، یا حتی حساب باز کردن روی شوهرت.
فقط من متوجه نشدم شما الان عقد هستی یا عروسی کردید؟ چون در بعضی پستها عنوان شده بود نامزدتون و بعضی ماجراها هم گویا طوری بود که شما در دو خانه جدا زندگی می کنید.
آیا همسرتون قبل از ازدواج با شما با پدر و مادرش زندگی می کرده یا با برادر شوهرش؟
هر آنچه را برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند
و هر آنچه را برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند
علاقه مندی ها (Bookmarks)