روی خاک ایستاده ام
با تنم که مثل ساقه ی گیاه
باد و آفتاب و خاک را
می مکد که زندگی کند
تشکرشده 210 در 101 پست
روی خاک ایستاده ام
با تنم که مثل ساقه ی گیاه
باد و آفتاب و خاک را
می مکد که زندگی کند
تشکرشده 9 در 5 پست
دیروز به یاد تو و ان عشق دل انگیز
بر پیکر خود پیرهن سبز نمودم
در اینه بر صورت خود خیره شدم باز
بند از سر گیسویم اهسته گشودم
تشکرشده 210 در 101 پست
من دگر آن نیستم به خویش مخوانم
من گل خشکیده ام به هیچ نیرزم
تشکرشده 9 در 5 پست
من ازین طالع شوریده به رنجم ورنه
بهرمند از سر کویت دگری نیست که نیست
تشکرشده 3,584 در 906 پست
تو به یک خواری گریزانی زعشق
تو بجز نامی چه می دانی زعشق؟
عشق را صد ناز واستکبارهست
عشق با صد ناز می اید به دست
عشق چون وافی ست ، وافی می خرد
د رحریف بی وفا می ننگرد
تشکرشده 2,229 در 569 پست
دوستت دارم را با من بسیار بگو
دوستم داری را از من بسیار بپرس
تشکرشده 3 در 3 پست
در بیکران دشت
در نیمه های شب
جز من که با خیال تو می گشتم
جز من که در کنار تو، می سوختم غریب!
تنها ستاره بود که می سوخت
تنها نسیم بود که می گشت
تشکرشده 3,584 در 906 پست
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
تشکرشده 3 در 3 پست
تو بخواه
پاسخ چلچله ها را ، تو بگو
قصه ابر هوا را، تو بخوان
تو بمان با من، تنها تو بمان
تشکرشده 3,584 در 906 پست
نظر پاک تواند رخ جانان دیدن
که درا ئینه نظر جز بصفا نتوان کرد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)