سلام
يعني به همين راحتي تمومش كردي؟ واااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااي
تشکرشده 332 در 115 پست
سلام
يعني به همين راحتي تمومش كردي؟ واااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا ااااااااااااي
تشکرشده 1,286 در 287 پست
يعني كار طلاقتون تموم شد و الان جدا شديد؟
اگه نه كه توي اين سايت خوندم كه اگه هنوز علاقه اي هست نبايد طلاق گرفت.
انشالله خدا به هردوي شما كمك كنه و صبر و آرامش بده.
Royaye Sedaghat (یکشنبه 08 بهمن 91)
تشکرشده 305 در 107 پست
متاسفم براتون . شايد چند درصد (10%) بفهمم حال الانتونو و با اين حال قلبم گرفته و نفسم بند اومده. خدا كمكتون كنه. ... ولي باز هم اميد هست. شايد اين دوران نيازه تا همسرتون با خودش خلوت كنه.
اميدوارم خودتون بتونيد جمع و جور كنيد. اميدوار باشيد.
تشکرشده 501 در 152 پست
خيلي تاسفانگيزه.
اين تصميم خيلي زود و ناپخته گرفته شده. هيچ ثباتي نداره.
لطفاً اجرايي نكنيد. صبر كنيد.
توي پست 11 تاپيك قبلي شما كه مصادف با 10 دي ماه بود و اولين روزهاي بحراني شما بود من اين پست را براتون گذاشتم. كه با تاييد جناب مدير همدردي و خانم فرشته مهربان و دوستان ديگر قرار گرفت.
"
شما الان در مرحله شوك هستين كه شايد چند روز طول بكشه، بعد وارد فاز انكار ميشيد، بعد هم خشم و عصبانيت،
مرحله بعد از اون افسردگي و نهايت پذيرش موضوع. اينها مراحل و فازهاي عزاداري براي يك اتفاق ناخوشاينده. مثل از دست دادن عزيز.
اين مراحل براي هر انساني متغييره، زمان وقوع آن، شدت و طول مدت آن هم تفاوت خواهد داشت.
لطفاً هيچ اقدامي نكن. بگذار دوران سوگواريت تموم بشه. بگذار ذهنت به تعادل برسه.
شما احساسهاي متناقض و گاهاً متضادي خواهيد داشت.
حس عشق
حس نفرت
حس آرامش
حس پوچي
حس خشم و غضب
اين احساس ها را ممكنه حتي در يك روز تجربه كنيد. كه به مروز زمان تغيير خواهد كرد.
بگذار همسرت با شما صحبت كنه. حرفهاش را بشنو. بگذار توضيح بده. علت را بپرس.
قوي باش.
اين عشق مي تونه مرحم خوبي راي زخم عميقت باشه.
در نهايت اگر نتونستي، مي توني با فراغ بالا تصميم بگيري. گزينه طلاق را حداقل به 6 ماه ديگر موكول كن."
العان حدوداً يك ماه ميگذره. اين زمان براي تصميمگيري مناسب به شما كمكي نخواهد كرد. لطفاً دست نگه داريد.
من مطمئنم كه پشيمان خواهيد شد.
صبر كنيد و سختيها را تحمل كنيد. به شما اطمينان ميدهم كه روزهاي خوبي در انتظار شما خواهد بود.
omid- zendegi (یکشنبه 08 بهمن 91)
تشکرشده 122 در 55 پست
سلام
براتون آیت الکرسی و ام یجیب خوندم تنها کاری که از دستم برمیاد...
khanomi _69 (یکشنبه 08 بهمن 91), کلانتر جو (چهارشنبه 18 فروردین 00)
تشکرشده 358 در 180 پست
من فقط تو شوكم و با خوندن آخرين پستتون جلوي مانيتور خشكم زده آخه چرا اين طوري شد؟يعني هيچ راه برگشتي نيست؟اي واي از اين آدمايي كه تو اين زمونه زندگي ميكنن نميدونم چي بگم اصلا نميفهمم چي نوشتم
تشکرشده 71 در 12 پست
ممنون که تنهام نمیذارید.این روز ها تنهایی رو از عمق وجودم حس میکنم.
امید زندگی عزیز،باور کنید من راضی نبودم.حدود 1 هفته به هیچ صراطی مستقیم نبود،فقط و فقط برای 1 جمله دهان باز میکرد: تو رو جون هر کی دوست داری ،قبول کن بریم توافقی طلاق بگیریم.
من واقعا بریده بودم.مشاور هم کمکی نیمتونست بکنه،1 روز که تو این 1 ماه برای اولین بار تنهاش گذاشتم خونه برگشتم و دیدم وسایل شخصیشو جمع کرده و رفته.شبش بهم ایمیل زد و باز خواست که من راضی بشم.
امروز صبح من راضی شدم که دیگه تموم کنیم و فعلا رفتیم دادگاه و کار هایی اولیه کردیم.مثل اینکه طول پروسه2- 3ماهه داره.
من خسته ام.خیلی تلاش کردم اما حتی به اندازه سر سوزنی پیشرفت ندیدم.به قول بعضی از دوستان جای من و اون عوض شده تو این قضیه...
مطمئنا نمیتونم فراموشش کنم ولی سعی میکنم کنار بیام با موضوع.احتمالا از ایران برم بعد از پایان زندگیم تا از شر حرف و حدیث ها راحت بشم.
میتونم به راحتی اونجا پیشرفت کنم،اما خوب چه فایده داره وقتی نیستش.من خیلی ازش خواهش کردم که باهم بریم تا شاید محیط جدید بیشتر بهش کمک کنه تا مشکلش رفع بشه.اما نمیخواست
یک بار قبل از این اتفاقات باهم یک گزارش از دادگاه های خانواده تو تی وی دیدم،چقدر برای کسایی تو گزارش بود ناراحت شد،صبح جای همون ادم ها نشسته بودیم.سرنوشت عجیبیه....
نمیدونم چیکار کردم به کی و کجا ظلم کردم که این طوری شد
1 ماه شاید از دید شما ها،1 ماه باشه اما برای ما 1 سال بود.
تشکرشده 569 در 163 پست
واقعا متاسف شدم از اتفاق ناراحت کننده و پایان ناراحت کننده ترش.
دوست عزیز لطفا به توصیه مشاوران به این سادگی اطمینان نکنید ٰ خیلی وقتها هست که غیر از خودزن و شوهر هر شخص سومی که وارد بشه کار رو خراب میکنه ٰ حالا می خواد مشاور باشه یا غیره ..
خود من از همین مشاورا بدترین آسیب رو تو زندگیم دیدم و هنوزم بعد 8 سال دارم چوبشو می خورم.
شرایط زندگی ها ، روحیات افراد و نیت هاشون بسیار باهم متفاوته اما این به اصطلاح مشاوران همه رو با یک چشم می بینند و یک نسخه برای همه می پیچند.
استفاده از توصیه ها خوبه اما اول عقل خودتون رو قاضی قرار بدید نه عقل مشاور رو ، ٰ عقل خودتون رو دست مشاور و این و اون نسپرید و تا زمانیکه کاری به نظر خودتون صحیح نیست ، به صرف توصیه مشاور انجامش ندید.
تا مراحل طلاق توافقی انجام بشه هنوز فرصت دارید ، سعی کنید تا جایی که میشه مراحل رو کش بدید البته همسرتون متوجه نشه.
تو این مدت رفتارتون رو باهاش تغییر بدید ، رفتار واقعی خودتون رو نشون بدید ، نه ملاحظه نه ملایمت ، بابت کارش ابراز ناراحتی و صدمه دیدنتون رو بکنید و اصراری هم به ادامه این رابطه نکنید.
بذارید فکر نکنه همیشه دنبالش هستید. البته به نظرم سعی کنید اگر میشه این مدت رو باهم زندگی کنید نه اینکه اون بره منزل پدرش ، اگه تو یه خونه باشید خیلی بهتره ..
البته تمام این توصیه ها درصورتیه که شما نخواید زندگیتون تموم بشه.
کبـود (دوشنبه 09 بهمن 91)
تشکرشده 119 در 45 پست
خواهش میکنم خواهش میکنم واسه طلاق هیچ وقت دیر نمیشه.
مطمئنن خانمتون به خاطره عذاب وجدانی که داره این تقاضا رو از شما کرده که به خیال خودش دیگه عذاب وجدان نداشته باشه
ولی شما نباید اجازه بدید طلاق به خواسته اون انجام بشه. زندگی ساختن اصلا آسون نیست که شما میخواید به این راحتی خرابش کنید.
نمی دونم ولی فکر میکنم شما آلان باید به جای دادگاه تو خونه خودتون باشید و یکم هم از اون ابهت مردونه استفاده کنید. بگید اون اشتباه رو که کردی تموم شد حالا دیگه قرار نیست اشتباه دوم (طلاق) هم اضافه بشه . فکر کنم لحنتون هم قاطع و کمی عصبانی باشه بهتره
شما نباید خنثی باشید و در مورد ادامه دادن یا ندان زندگیتون خانمتون با این شرایطی که داره تصمیم بگیره. به نظر من شما آلان با رفتارتون فقط میگد چشم هر جی تو بخوای
آلان وقتش نیست که هر چی اون بخواد بشه.
زندگی ،خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما ،تنهائی ست
تشکرشده 358 در 180 پست
خوب خدا روشكر هنوز وقت هست ميشه هنوز اميد داشت تا وقتي اميد هست چرا نااميدي؟شما نميتونيد به شخص مطمئني مثل پدرش يا مادرش يا كسي كه باهاش صميمي باشه قضيه رو بگيد و ازش بخوايد باهاش صحبت كنه و ازش بخواد يه بار ديگه به خودتون فرصت بديد؟يه مسافرت كوتاه دو نفره هم براتون خوبه براش شرط بذاريد به شرطي ميريد دادگاه كه يه سفر كوتاه باهم داشته باشيد اونجا باهاش حرف بزنيد و دور از اين جريانات باهم سواتفاهمات و برطرف كنيد توروخدا دست از هيچ كاري نكشيد و همه تلاشتون و بكنيد اگه هنوز دوستش داريد چرا شما انقدر زود كوتاه اومديد حيفه اين همه عشق و محبت كه پايان به اين تلخي داشته باشه.
saharjavid (دوشنبه 09 بهمن 91)
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)