به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 18 , از مجموع 18
  1. #11
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 بهمن 92 [ 20:01]
    تاریخ عضویت
    1391-8-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,052
    سطح
    17
    Points: 1,052, Level: 17
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    22

    تشکرشده 12 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختری رو دوست داشتم بهم زدم باهاش، الان میبینمش یه جوری میشم

    سلام

    هنوز به کمی راهنمایی نیاز دارم، در مورد واکسینه (پست قبلی) !!!

    کمکم کنید....

    ممنون

  2. #12
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 آذر 91 [ 13:02]
    تاریخ عضویت
    1391-8-22
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    250
    سطح
    4
    Points: 250, Level: 4
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 50
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    12

    تشکرشده 13 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختری رو دوست داشتم بهم زدم باهاش، الان میبینمش یه جوری میشم

    اگه واقعا برات تموم شده س و نمی خوای با این آدم باشی بنظرم فقط سعی کن بهش فکر نکنی، همین!
    تا وقتی که هی بهش فکر میکنی که دیدیش چه شکلی بود چی فکر کرده درباره ت یا حتی همینکه مدام تکرار میکنی که دیدیش یعنی داری بهش فکر می کنی
    اگه بهش فکر نکنی با گذشت زمان کم کم از زندگیت محو میشه. اگه بازم ببینیش کافیه بازم یادت بیاد که دیگه نمیخوایش و بنابراین اصلا به دیدنش و بهش فکر نکنی
    بیاد داشتن کسی بطور مداوم و فکر کردن و خیالپردازی در موردش و تصور اینکه چی بود و چی شد و چی میتونست بشه و ... وابستگی ایجاد میکنه
    حتی تو برخورد با آدمهای دیگه هم این روش جواب میده. برای اینکه بهش وابسته نشی خودتو به زندگی معمولت مشغول کن و زمانهای محدود و معینی رو برای فکر و خیال در موردش برای خودت تعیین کن
    این تجربه ی منه و خیلی خوب جواب داده
    حتی در موردی شبیه مورد تو
    دیدمش و دلم ریخت و قلبم شروع کرد به تپش. حتی بعدش ازش یه پیام هم گرفتم. اما پیام رو درجا پاک کردم و به خودم یادآوری کردم که نمیخوامش به فلان دلایل و دیگه سعی کردم بهش فکر نکنم
    اینقد پرتش کردم در اعماق ذهنم که الان بش فکر میکنم انگار خواب دیدم یا یه توهم لحظه ای بوده


  3. کاربر روبرو از پست مفید titi321 تشکرکرده است .

    titi321 (سه شنبه 14 آذر 91)

  4. #13
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختری رو دوست داشتم بهم زدم باهاش، الان میبینمش یه جوری میشم

    هر وقت میبینیش تصور کاری که کرده را انجام بده ببین
    چه زود دوباره بدت میاد ازش

  5. کاربر روبرو از پست مفید کامران تشکرکرده است .

    کامران (سه شنبه 14 آذر 91)

  6. #14
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 بهمن 92 [ 20:01]
    تاریخ عضویت
    1391-8-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,052
    سطح
    17
    Points: 1,052, Level: 17
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    22

    تشکرشده 12 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختری رو دوست داشتم بهم زدم باهاش، الان میبینمش یه جوری میشم

    سلام دوستان

    خدا رو شکر خدا رو شکر خدارو شکر تونستم فراموشش کنم، اصلا دیگه بهش فکر نمیکنم، هروقت هم که میخواد بیاد تو فکرم از تکنیک توقف فکر استفاده می کنم از ذهنم بیرونش میکنم

    اما این چند وقت (1-2 ماه اخیر) گهگاهی میاد تو خوابم و صبح که از خواب پا میشم کمی استرس دارم و یه جور حالت نا امیدی دارم چی کار کنم بنظرتون ؟؟

    ممنون و تشکر

  7. #15
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1390-5-26
    نوشته ها
    29
    امتیاز
    1,265
    سطح
    19
    Points: 1,265, Level: 19
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 19 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختری رو دوست داشتم بهم زدم باهاش، الان میبینمش یه جوری میشم

    هیشکی هم به درد دلم گوش نمیده , مجبور شدم به شماها رو بیارم
    آخی! تنهایی خیلی سخته :(

  8. #16
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: دختری رو دوست داشتم بهم زدم باهاش، الان میبینمش یه جوری میشم

    سلام
    آقا امیر حالت های شما طبیعی اما همون که می تونید از تکنیک توقف فکر استفاده کنید خیلی عالیه
    این تجربه فکر کنم درس عبرتی براتون شده باشه که خیلی زود به کسی دل نبندید . سعی کنید یکم منطقی فکر کنید
    این احساستن هم وقتی وارد زندگی جدیدی می شید از بین میره . اصلا به این موضوع بها ندید و بدونید همه ی افراد با دیدن عشق سابقشون همچین حس هایی که می تونه منشاهای زیادی داشته باشه مثل احساسه گول خوردن پشیمنی تلف کردن جوانی و ....
    اما گذشته ها گذشته به فکر آینده باش
    حتی روز هایی که حوصله نداری الکی خودت رو بزن به شادی آهنگ شاد گوش کن . نزار اون حس بهت غلبه کنه تو بهش غلبه کن

  9. 2 کاربر از پست مفید sare jo0on تشکرکرده اند .

    sare jo0on (یکشنبه 01 بهمن 91)

  10. #17
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 13 تیر 92 [ 23:22]
    تاریخ عضویت
    1391-10-17
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    637
    سطح
    12
    Points: 637, Level: 12
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class500 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 181 در 64 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختری رو دوست داشتم بهم زدم باهاش، الان میبینمش یه جوری میشم

    به نظرم اگه اتفاقی دیدیش لابد یه حکمتی داره....تجربه شخصیم اینه که بذار کارا روال عاددی خودشو طی کنه برای منم همچین موضوعی بود 5 سال پیش با یه پسری دوست بودم که هر 6-7 ماه یه بار بهم میزدیم علتشم این بود که مامانش به هر طریقی مارو تحت فشار میذاشت و باز بعد یکی دو هفته از بهم زدنمون همو یه جاهایی میدیدم که باااورمون نمیشد...یعنی کاااملا غیر منتظره همو میدیدم...مثلا یه بار من یه پروژه داشتم باید میرفتم میدادم یه کافی نت تا واسم تایپ کنه با یه جا صحبت کردم اما وقتی رفتم تعطیل بود 5-6 تا کافی نت سر زدم اما نشد دست آخر رفتم یه کافی نت دور افتاده که تا حالا اصلا نرفته بودم از در که وارد شدم با مسئولش صحبت کردم کارامو تحویل دادم وقتی داشتم میرفتم دیدم یکی تکیه داده به دیوار و داره گریه میکنه نگاه کردم دیدم خودشه بااااورم نمیشد
    بعدش همین باعث میشد که ما فکر کنیم لابد خدا میخواد با هم باشیم! به این دلیل دوباره شروع میکردیم این کار تا 4 سال ادامه پیدا کرد و ما هر بار بعد از بهم زدن بیشتر وابسته میشدیم...تا اینکه بعد 4 سال خدا (همون خدایی که ما تو رابطمون هر لحظه حسش میکردیم) اونو ازم گرفت برای همیشه....نمیدونم دلیلش چی بود ولی حکمتش این بود که من واسه یه بارم که شده معنی واقعی عشقو بفهمم و آدمی رو بشناسم که از جنس آدما نبود...
    من فکر میکردم که خدا اونو سره راهم گذاشته تا ابد با هم باشیم اما اون فقط پیشم بود تا بهم 1000 تا درس از زندگی بده...واااااقعا که آدم سر از کار خدا در نمیاره
    حرفم اینه که به نظرم هر کاری یه حکمتی داره همیییین

  11. #18
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 بهمن 92 [ 20:01]
    تاریخ عضویت
    1391-8-02
    نوشته ها
    19
    امتیاز
    1,052
    سطح
    17
    Points: 1,052, Level: 17
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    22

    تشکرشده 12 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دختری رو دوست داشتم بهم زدم باهاش، الان میبینمش یه جوری میشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط sahars
    به نظرم اگه اتفاقی دیدیش لابد یه حکمتی داره....تجربه شخصیم اینه که بذار کارا روال عاددی خودشو طی کنه برای منم همچین موضوعی بود 5 سال پیش با یه پسری دوست بودم که هر 6-7 ماه یه بار بهم میزدیم علتشم این بود که مامانش به هر طریقی مارو تحت فشار میذاشت و باز بعد یکی دو هفته از بهم زدنمون همو یه جاهایی میدیدم که باااورمون نمیشد...یعنی کاااملا غیر منتظره همو میدیدم...مثلا یه بار من یه پروژه داشتم باید میرفتم میدادم یه کافی نت تا واسم تایپ کنه با یه جا صحبت کردم اما وقتی رفتم تعطیل بود 5-6 تا کافی نت سر زدم اما نشد دست آخر رفتم یه کافی نت دور افتاده که تا حالا اصلا نرفته بودم از در که وارد شدم با مسئولش صحبت کردم کارامو تحویل دادم وقتی داشتم میرفتم دیدم یکی تکیه داده به دیوار و داره گریه میکنه نگاه کردم دیدم خودشه بااااورم نمیشد
    بعدش همین باعث میشد که ما فکر کنیم لابد خدا میخواد با هم باشیم! به این دلیل دوباره شروع میکردیم این کار تا 4 سال ادامه پیدا کرد و ما هر بار بعد از بهم زدن بیشتر وابسته میشدیم...تا اینکه بعد 4 سال خدا (همون خدایی که ما تو رابطمون هر لحظه حسش میکردیم) اونو ازم گرفت برای همیشه....نمیدونم دلیلش چی بود ولی حکمتش این بود که من واسه یه بارم که شده معنی واقعی عشقو بفهمم و آدمی رو بشناسم که از جنس آدما نبود...
    من فکر میکردم که خدا اونو سره راهم گذاشته تا ابد با هم باشیم اما اون فقط پیشم بود تا بهم 1000 تا درس از زندگی بده...واااااقعا که آدم سر از کار خدا در نمیاره
    حرفم اینه که به نظرم هر کاری یه حکمتی داره همیییین

    سلام

    ممنون از نظرتون، اما من الان دقیق متوجه نشدم که این حرف شما برا منم خوبه (حکمت های خدا رو فاکتور بگیریم) منظورم اینه که دوباره این رابطه پیدا کنه ؟ به دلایلی که اول این تاپیک توضیح دادم این رابطه دیگه نمیتونه دوباره شکل بگیره....

    اگر براتون مقدور یه کم واضحتر میشه برام توضیح بدین؟؟

    همیشه موفق باشید و شاد.


 
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 31
    آخرين نوشته: یکشنبه 18 مهر 95, 22:29
  2. منو زن داداشام دوستیم دوست دوست
    توسط ارشیدا در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 11 آذر 91, 11:00
  3. دوست داشتن دختری که با پسر دیگری است و می گوید مرا دوست دارد
    توسط mehdi1369 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: شنبه 28 آبان 90, 11:29
  4. من دوست پسر دوست صمیمیم رو دوست دارم
    توسط MisS AviatoR در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 89, 12:00

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 22:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.