به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 47 , از مجموع 47
  1. #41
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 30 مرداد 92 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1388-5-24
    نوشته ها
    1,224
    امتیاز
    2,219
    سطح
    28
    Points: 2,219, Level: 28
    Level completed: 46%, Points required for next Level: 81
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocialTagger Second Class5000 Experience Points
    تشکرها
    7,577

    تشکرشده 8,600 در 1,498 پست

    Rep Power
    139
    Array

    RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید

    من در حال احتضار از این ورا رد شدم این تاپیک رو دیدم. از حالم همینقدر بگم که یک چیزی توی مایه های تب و هذیان و حالت تهوع و درد و .... دارم می میرم.

    ولی صحبت های یک عده از دوستان واقعا حالت تهوع ام رو بیشتر کرد و فکر کردم بیام هم یک shut up به این خروس بی محل ها بگم! هم در گوشی یه صحبتی با آقای بی کس! آخه بی کس هم شد اسم؟ خدای به این عظمت رو کلا ندید گرفتی؟

    خلاصه اقای بی کس، این توصیه رو از یک آدم در حال احتضار داشته باش که آرزوش اینه که ورای شوهر و پدر شوهر و دوست و هنرمند و....بتونه بشینه یه لقمه نون بدون تهوع بخوره، بتونه یه فیلم ببینه و سرش گیج نره بیافته، بتونه دو کلمه با یه نفر بدون آه و ناله حرف بزنه...بتونه بدون درد بخوابه...آااااا ی ننه چرا زاییدی منه؟

    1. چرا همه زندگیت شده زنت که با کمترین اشتباه اون بنده خدا کل زندگیت اینجوری بهم بریزه؟!!! چرا اینقدر خودتو ضعیف و آسیب پذیر کردی؟
    2. بابا صبر مال همین روزهاست! امتحان مال همین روزهاست! مرد بودن و مرد عمل بودن و تدبیر داشتن و مدیریت بحران مال همین روزهاست!
    3. غیرت رو اگه بخوای آنالیز کنی، تهش جز به حسادت و خودخواهی و تعصب بیجا نمیرسی! زنت اشتباه کرده. الانم مثل ... پشیمونه. داری می بینی دیگه! میخوای هم اون بدبختو بکشی هم خودتو نابود کنی؟ اینه غیرت؟
    جای بخشش کجاست پس؟ بابا جان تو ببخش! زندگی کن. ببخش طلاق بده! ببخش برو... اما ببخش.
    ببخش برای اینکه خودت راحت باشی. ببخش برای اینکه یه بیلاخ به اون شیطانی که الان دم گوشت نشسته و داره ور ور میکنه و تصمیم نهای رو برات میگیره نشون بدی!
    ببخش که آرام شی. آرام که شدی تصمیم بگیر که این زن ارزش ماندن را دارد یا نه. اون خانوم هنوز همسر شماست. حالش بده، گریه میکنه چون فهمیده کارش اشتباهه. حالا دیگه بقیه اش مونده به هنر شما که از این اشتباه خانمت به عنوان نقطه عطفی برای کل زندگیت استفاده کنی یا اینکه بزنی همه چیو لت و پار کنی و بشی خسر الدنیا و الاخرة!
    خیلی به مرد بودنت غره هستی و می بالی؟ همین زنهای جنس ضعیف! صد تای این خیانتها رو تحمل کردند و بخشیدند و یا به زندگی ادامه دادند یا اومدند بیرون اما سعی کردند کمترین آسیب رو ببینند. حالا شما مردی؟ بهتر عمل کن!

    ========
    همانطور که گفتم در تب و هذیان این مطالب رو نوشتم. یعنی الان یه ریزه سلامتی آرزوی لحظه به لحظه من شده و من واقعا نمی فهمم چطور یه نفر سلامتی خودش رو به خاطر اشتباه یکنفر دیگه تا این حد در معرض تهدید قرار میده.
    بهترین تصمیم ها رو در سلامت میشه گرفت. پاشو یه خورده به خودت برس. غذای خوبی بخور. برو بالا سر خانومت، و فارغ از اشتباهش مثل یک مرد بهش رسیدگی و کمک کن. به وقتش هم سنگهاتو باهاش وابکن.
    خلاصه اینکه، فضای احساسات رو بزن کنار، و بگذار عقل این وسط در آرامش بهترین تصمیم را بگیره.

  2. 22 کاربر از پست مفید بی دل تشکرکرده اند .

    مریم85 (شنبه 17 فروردین 92), بی دل (دوشنبه 25 دی 91)

  3. #42
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 18 شهریور 96 [ 20:04]
    تاریخ عضویت
    1389-12-04
    نوشته ها
    404
    امتیاز
    6,886
    سطح
    54
    Points: 6,886, Level: 54
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 64
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    Veteran5000 Experience Points
    تشکرها
    533

    تشکرشده 600 در 287 پست

    Rep Power
    55
    Array

    RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید

    از اتفاقی که براتون افتاده متاسفم و شرایطتون رو درک می کنم شرایط سختیه.
    من فقط می خواستم مطمئن شم این تماس عمدی بوده نه سهوی!
    دوست عزیز یک رابطه وقتی از هم می پاشه نشونه های اون از مدتها قبل وجود داشته ولی ما دقت نمی کردیم!
    توصیه می کنم این موضوع رو با رفتن پیش روانشناس پی بگیرید چون بهش احتیاج دارید،ما اینجا می تونیم با شما همدردی کنیم و لی شما علاوه بر همدردی به راهنمایی یک روانکاو با مراجعه ی حضوری هم احتیاج دارید
    دوستان ایا واقعا انتظار دارید کسی بتونه به این سرعت بعد از چنین واقعه ایی ببخشه؟ایشون به گذشت زمان احتیاج دارن.

  4. کاربر روبرو از پست مفید tamas تشکرکرده است .

    tamas (سه شنبه 12 دی 91)

  5. #43
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    212
    Array

    RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید

    سلام دوست عزیز

    امیدوارم مشکلتون به بهترین شک حل و فصل بشه.

    روی صحبتم با دوستانه.خیلی متاسفم.این تاپیک عملا شده دعوای زن و مرد بر سر موضوع خیانت.تا یه موضوع نسبتا حساس زده میشه خیلیا جاشو با تریبون ازاد اشتباه میگیرن و تموم رنجهای کشیده و نکشیده و ظلمایی که از این و اون دیدن رو میارن و وسط و برای اثبات حرفشون مدرک و سند هم جمع میکنن و رو میکنن.و بعدشم یه عده کف و سوت و هورا..
    جای این بحثا انجمن ازاده.و حتما هم میدونید هر تاپیک ظرفیت ارسال محدودی داره و بعدش قفل میشه.

    این تاپیکو دیده بودم و طبق توصیه مشاور نباید خودمو درگیر کنم.اما متاسفانه مدیرا و کارشناسا رو اینجا ندیدم.
    خواهشا لطفا دیگه چیزی ننویسیم و صبر کنیم تا کارشناسا بیان.من تاپیکو گزارش میدم.کسایی که شارژ دارن هم بذارن تو نیازمند به حضور کارشناس.و پیغام خصوصی هم بدن.
    و هممون یه بار دیگه تاپیک افات احتمالی مشاوره که بالای صفحه اول هست و موقع ثبت نام تو سایت تعهد دادیم بخونیمش و بهش عمل کنیم رو یه بار دیگه بخونیم.این تاپیک پر شده از افات مشاوره که همشون هم میدونم سهوی بوده.
    پس لطفا صبر کنید.

    و دوست عزیز جناب بی کس
    باید بدونید درسته اسم این تالار مشاوره تخصصی هست اما جز تعداد معدودی که کارشناس هستن بقیمون علم اینکارو نداریم.و از روی تجربه و گاهی احساسات مینوسیم.در واقع چاقوی دو لبه هست.پس اینجا مسئولیت رو دوش خودتونه که مدیریت کنید.بعضی ها حرفا رو رد بشید و صبر کنید تا متخصصین راهنماییتون کنن.
    و هر نوشته ای که مشکل داشت از دکمه علامت خطر که تو هر پست هست استفاده کنید و به مدیران گزارش بدید.
    فعلا فقط صبر کنید.تا اروم بشید.و کارشناسا بیان.

    موفق باشید

  6. 6 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (چهارشنبه 13 دی 91)

  7. #44
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array

    RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید

    دوست عزیز

    من نظر کارشناس عزیزی رو در تاپیکتون قرار می دهم که برای دوستی با مشکل مشابه شما نظر داده بود امیدوارم

    مفید باشه و کارشناسان بیاند و نظرات موثر تری بدهند. موفق باشید

    به کسی وابسته ای و او تورا می رنجاند ....
    عاشق کسی می شوی و او تورا ترک می کند...
    از همسرت یا هرکس دیگری انتظاری داری ولی او انتظارت را برآورده نمی کند
    کسی به تو ستمی می کند
    توچگونه به این قضیه می نگری ؟

    آیا تو آن آدم را منشاءاثر می دانی ؟!....
    آیا آن انسان را کاره ای می دانی ؟!...
    آیا او را مقصر می دانی؟!...

    آیا ,اگر بر وفق مرادت رفتار کرد از آن بت می سازی و اگر این کار را نکرد از او می رنجی و دل شکسته می شوی ؟

    همه ی این ها به خاطر این است که تو آن آدم را بزرگ تر از آن چه که هست دیده ای !

    چون زاویه ی نگاهت از پایین است .
    حال پیشنهاد می کنم که زاویه ی نگاهت را بچرخانی و از بالا به این قضیه نگاه کنی !یعنی این گونه نگاه کنی :

    خدا آن انسان را وسیله ای قرار داده تا با تو به آن صورت رفتار کند تا تورا بیازماید و ببیند تو در مقابل چه رفتاری نشان می دهی !با این زاویه دید دیگر آن آدم کاره ای نیست و همه چیز به خدا و حکمت او برمی گردد .وجای ناراحتی نیست .جای آزمایش است

  8. 7 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    sanjab (سه شنبه 12 دی 91)

  9. #45
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 02 آذر 95 [ 17:27]
    تاریخ عضویت
    1391-8-16
    نوشته ها
    394
    امتیاز
    4,863
    سطح
    44
    Points: 4,863, Level: 44
    Level completed: 57%, Points required for next Level: 87
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    906

    تشکرشده 891 در 308 پست

    Rep Power
    51
    Array

    RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید

    الان موقع تصمیم گیری در هیچ موردی نیست. الان زمان آرامش یافتن است! زمان حتی باور کردن مسئله هم نیست. به نظر من سعی کنید تنها نباشید یا اگر تنها هستید تحت کنترل دوستانتون باشید. چیزی جز شما در حال حاضر مهم نیست. احساس شما روح شما و.... همین و بس. غذات رو بخور، فیلم نگاه کن و به خودت برس. الکی با یک فیلم کمدی شاد شو بعد گریه کن بعد داد بزن فقط خودتو نابود نکن.

  10. کاربر روبرو از پست مفید mehran21 تشکرکرده است .

    mehran21 (پنجشنبه 14 دی 91)

  11. #46
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 04:11]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    33
    امتیاز
    180
    سطح
    3
    Points: 180, Level: 3
    Level completed: 60%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 82 در 27 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید

    من نه میتونم بگم به طلاق فکر کن نه میتونم بگم بهش فکر نکن !

    ولی به نظر من مهم ترین اصل واسه یه زندگی مشترک اعتماده ، زندگی ای که توش اعتماد نباشه زندگی نمیشه !

    کسی که خیانت میکنه نه تنها به شریک زندگیش خیانت میکنه بلکه به خودش هم خیانت میکنه ! نمیدونم چطور کسی میتونه به خودش و تعهدی که داده خیانت کنه !

    دوست عزیز ، شما بشین با خودت فکر کن که میتونی دوباره به این خانوم اعتماد کنی یا نه ! گفتید در ماه چند روز خونه نیستید ، با خودت فکر کن ببین وقتی چند روز از خونه دوری میتونی رو کارت تمرکز کنی و فکرت جاهای ناجور نره ! چون اینجوری و با عدم اعتماد هم زندگی خودت نابود میشه هم اون خانوم !

  12. 2 کاربر از پست مفید mm1 تشکرکرده اند .


  13. #47
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    امروز [ 09:48]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,438
    امتیاز
    288,069
    سطح
    100
    Points: 288,069, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,610

    تشکرشده 37,112 در 7,017 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: خیانت خانمم و دیوانگی من...کمکم کنید

    با سلام
    برای متلاشی کردن یک خانواده گاهی یک ضربه به تنهایی کافی نیست. و برای متلاشی کردن آن باید زوجین دست به دست هم بدهند و با خطاهایی ، خطای یکدیگر را کامل کنند تا به کلی بتوانند خانواده را از بین ببرند.

    برای ساختن یک خانواده هم اغلب نیاز به کمک هر دو نفر هست.

    هر زوجی هم این توانایی را دارد که در جهت ساختن یا تخریب خانواده کاری انجام دهد.




    bikas گرامی
    کمتر کسی از ما می تواند ضربه و فشاری که شما هم اکنون احساس می کنید را بفهمد.
    واقعا درک این شرایط در زمانی که انتظارش را نداری و از طرف کسی که دوستش داری واقعا کمرشکن هست.
    و فقط باید از خدا تحمل خواست و همه انرژی خود را باید بگذاری که بتوانی از این بحران جان سالم به در ببری

    می دانم حرف از آرامش مسخره خودش را نشان می دهد.
    همانطور که حرف از تحمل در چنین شرایطی بی معنی به نظر می رسد.
    در چنین شرایطی انفجار احساسات می خواهد همه چیز را منفجر و منهدم کند.
    دقیقا گفته های شما نشان می دهد که در چه شرایطی هستید.
    اما اینکه همه دوستان اینجا شما را می فهمند و در کنار شما هستند، می تواند کمکی باشد که با قدرت بیشتری جان سالم به در ببری.


    من نمی گویم احساساتت را ندیده بگیر، نمی گویم وانمود کن که اتفاقی نیفتاده و خونسرد باش.
    نمی گویم که برگرد سر زندگیت و راحت ببخش و ادامه بده
    معلوم هست مردی چون شما با این غیرت ، نمی تواند بی خیال احساس جریحه دارش بشود.



    اما فکر کنم در یک موضوع با هم تفاهم داشته باشیم:
    اینکه شما هم دوست دارید حالا که در چنین شرایطی قرار گرفتید با هزینه کمتر و تخریب کمتر پیش بروید. در صحبت های شما به وفور این موضوع را یافتم. آنجا که گفتی:
    او را خانه پدرش گذاشتم تا به او آسیب نرسانم.


    همانطور در میان صحبت هایت متوجه شدم، با همه این وجود و دردها و رنجها و فشارهایی که از کار او دیده ای، باز هم دوستش داری، و حتی حاضری خانه بود و گریه هایش را می شنیدی ، دوست داری حتی در این شرایط آبرویش را حفظ کنی حتی به قیمت اینکه خودت را خائن نشان دهی.

    همه اینها نشان می دهد که با همه این احساسات منفی، کار را با احساسات مثبتت پیش می بری و این همان نقطه مثبت و قدرت مردانه شماست.






    bikas گرامی
    شما می توانید طلاقش دهید، یا آبرویش را ببرید، یا ببخشید، یا مشاوره بروید، یا باهاش صحبت کنید، یا رهایش کنید یا هر کار دیگر....
    پس شما دستت باز هست که انتخابهای مختلف را بکنید. اما مطمئن هستم می خواهید تصمیمی بگیرید که وضع از این خرابتر نشود. و امیدوارید که راهی بیابید تا این جراحت بزرگ را التیام دهید.

    برای همه این چیزها، لازم هست که به طور موقت، هیچ اقدام عملی نکنید.
    احساس ها وجود دارد. اما می توانید اقدامات را به تعویق بیندازید.
    نه ببخشش
    نه بکشش
    نه رهایش کن
    نه طلاقش بده
    نه باهاش دعوا کن
    و نه هیچکار دیگر...
    فقط همه سعی ات این باشد تا احساساتت را تحت کنترل در بیاوری.
    دقت کن نمی گویم احساسات را سرکوب کن
    نمی گویم بی خیال احساساتت بشو.
    هیچ کس در چنین شرایطی نمی تواند احساسات خود را بی خیال شود.
    اما سعی کن مانند رام کردن یک اسب وحشی با قدرت و درایت بر پشت این احساساتت بنشینی و از آن سقوط نکنی.
    باید این احساس رام تو شود.
    ممکن است چند روز یا چند ماه طول بکشد.

    باید این احساسات قدرتش را به شما واگذار کند. احساسات باشد اما تصمیم گیر نباشد.
    شما هر کاری خواستید انجام دهید یا هر تصمیمی بگیرید نباید به خاطر احساساتت باشد. بلکه باید بهترین تصمیم باشد که بیشترین نفع را برای شما داشته باشد.


    معمولا در این لحظات مشاوران می توانند کمک بسیاری بکنند. تا این احساسات را بروز دهید. تا به کمک آنها بهترین تصمیم ها را بگیرید.
    پیشنهاد می کنم برای مسلط شدن بر اوضاع و جدا شدن از این بهم ریختگی ، جلساتی حضوری با مشاور خانواده داشته باشید.

    ما هم در کنار شما هستیم.




    ==============
    پاورقی:
    از دوستان تقاضا دارم، در بحران های این چنینی ، شرایط مراجع را درک کنید. و سعی کنید به او کمک کنید تا این فشار عظیم را رد کند. ارائه راهنمایی و راهکار باید رقیق و کم باشد، تا وقتی که مطمئن شویم جراحت روحی مراجع التیام پیدا کرده است.

  14. 22 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (دوشنبه 25 دی 91)


 
صفحه 5 از 5 نخستنخست 12345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. انسانی حیوان صفت شده ام
    توسط ستار العیوب در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 17
    آخرين نوشته: شنبه 15 مهر 91, 01:25
  2. من دیوانه وار تشنهء نوازشم...
    توسط matin_female_1988 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 50
    آخرين نوشته: یکشنبه 09 مرداد 90, 23:58
  3. +دیوانه در عشقش شدم
    توسط dani در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: شنبه 04 مهر 88, 22:44

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.