سلام میلاد
واقعا خسته نباشی
ظاهرا وضعیت شما و عروس خانم چندان با هم متفاوت نیست و شباهتهای جالبی با هم دارید .
چه شباهت هایی ؟
شما خسته ...............عروس خسته ..........
به روند این تاپیک و رفتار خودت در طول تاپیک دقت کن . در پست ده در مقابل واکنش دوستان به کم حرفی و درست حرف نزدن و اطلاعات درست ندادن اعلام خستگی می کنی
این شباهت رفتاری در خانم هم هست .
ضمن اینکه
هم شما مامانم اینا ..................هستی !
هم خانم مامانم اینا ..................هستند !
و باز
حالت استرس و ناآرامی که خودت هم به آن مبتلایی
حالت استرس و ناآرامی که خانم به آن مبتلاست
و در نهایت
پیله کردن دوطرفه و .............
نتیجه
با هم نزد مشاور بروید . و از مشاوره ی حضوری کمک بگیرید .
لازم است که هر دو روی مهارت های خودتان کار کنید و راه ارتباط با هم را یاد بگیرید .
در کلامی کلی باید هر دو به هم کمک کنید که بزرگ بشوید .....هر دو بسیار رفتارها و احساسات و افکار کودکانه دارید . مشاور به شما کمک خواهد کرد و به شما راه های ارتباط گیری را یاد خواهد داد
اما نکته ی بسیار مهم
اینکه از الان به گفته ی مامانم اینا....................این دختره به دردت نمی خوره ...........گوش نده .
و مثل یک مرد این مسئله را مدیریت کن که ماجرای رابطه ی شما به سایرین ربط نداره .
رابطه ات را مدیریت کن و به او هم بگو و از او بخواه که خبرها و واکنش ها و کنش های شما دو نفر نباید روی آنتن خانواده برود ...........که اگر رفت دیگر جمع کردنی نیست .
درست مثل سریالها ی تلویزیونی هر زمان دیدند فردایش همه را برای هم تعریف می کنند و تکرارش را هم می بینند و نقدها و بررسی ها و ....شروع می شود و بی صبرانه منتظر قسمت بعدی سریال هستند ! و بعد از مدتی که سریال زیادی کش پیدا کرد به دلیل اینکه حوصله شان از یک نواختی به سر می رود ....می روند یک مقداری هیزم پیدا می کنند که زیر خاکستر می گذارند تا بهتر و سریع تر آتش لهیب بکشد و همه چیز را بسوزاند .......بعد در نهایت شروع می کنند به دل سوزاندن و مامان ایناااا................ادامه می یابد ............تا روزی که .........
علاقه مندی ها (Bookmarks)