میشه کارشناس های سایت کمکم کنند؟
تشکرشده 68 در 37 پست
میشه کارشناس های سایت کمکم کنند؟
تشکرشده 3,442 در 1,036 پست
سلام
وقتی قهر می کنه شما عادی برخورد کن انگار هیچ اتفاقی نیافتاده و تو این رفتارت مصمم باش و اگرم مقصر نیستی هیچ وقت عذر خواهی نکن
[align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]
eghlima (شنبه 16 اردیبهشت 91)
تشکرشده 68 در 37 پست
مرسی اقلیما جان
sareh.s (شنبه 16 اردیبهشت 91)
تشکرشده 99 در 37 پست
سلام ساره جان
منظور من از غرو لند همون رفتار هایی که باعث ناراحتی همسرتون میشه و منجر به قهر کردن ایشون میشه.
advent (شنبه 16 اردیبهشت 91)
تشکرشده 68 در 37 پست
مرسی.به خدا اگه بدونم انجام نمیدم.از یه چیزایی ناراحت میشه ها که گفتن نداره.با لاخره مشکل توزندگی همه پیش میاد کموبیش مهم برخورد با مشکله.که شوهرم مدام منو خرد میکنه
تشکرشده 68 در 37 پست
از مدیر سایت خواهش میکنم تاپیک منو حذف کنن.انگار مشکل من زیاد مهم نیست.با تشکر
تشکرشده 68 در 37 پست
ببخشید که گفتم پاکش کنید خیلی کلافه بودم.همش میگفتم وقتی شوهرم بیاد خونه مثل همیشه که بام قهره طاقت نمیارم.اما این طوری نشد اصلا .برام مهم نیست که تا کی قهر میمونه.
تشکرشده 68 در 37 پست
چرا هیچکس نظر نمیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تشکرشده 68 در 37 پست
تشکرشده 68 در 37 پست
دعوای این بار ما سر یه چیز مسخرست.سرپر توقع بودن شوهرم.میدونم میخونیدو نظراتون رو نمیگید.ولی بازم میگم.ما پنجشنبه برای شام رفتیم خونه مادر شوهرم خواب هم اونجا بودیم شب به شوهرم گفتم فردا صبح با مامانم میخوام برم خرید دارم.گفت برو صبح بعد از صبحونه جفتمون حاضرشدیم بریم بیرون من برای اینکه برم دنبال مامانم و اون برای اینکه خونه کار داشت خونه ما و خونه مادرش تو یه خیابونه و بهم نزدیکه.کلید ماشنو بهم داد گفت خودت بزنش بیرون.مامانش قبل از اینکه بیایم بیرون بهش گفت برامون میوه بگیر.گفتم بیا برسونمت تا خونه گفت نه نزدیکه.یهو یاد حرف مامانش افتادم که گفته بود میوه بگیر گفتم ناراحت نشه من ماشینو میبرم گفتم تو میخوای میوه بگیری ماشینوببر من با تاکسی میرم.اینو بگم که خونه مامانو اون مغازه من خیلی دورتر ازجایی بودن که اون میخواست میوه بگیره .گفت نه تو برو من رفتم کارم که انجام شد سریع رفتم دنبالش نیم ساعتم تو ماشین بودم تا خریداشو کرد.اخلاقشم خوب بودا رفتیم تا خونمون خریدمو نشونش دادم کلی تعریف کرد ازش.بعدش رفتیم خونه مامانش مهمون بودیم دیگه از اونجا بام قهر کرد.که چرا تو ماشینو بردی؟چرا هیچ توقعی از مامانت نداری؟باید پیاده میشدی زنگ میزدی می اومد دنبالت میبرد و می اوردت.ببخشید طولانی شد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)