وقتی یه بچه تو بازار گم میشه پر از ترس و ناراحتیه منتظر ِ مادرش بیاد دستشو بگیره ...
گم شدگی خیلی حال خوبیه...
گم شده ست که پیداش میکنن، یعنی اول باید آدم گم بشه تا خدا بیاد دست آدمو بگیره ...
تو زندگی هرکسی یه مشکلات و شرایط سختی بوجود میاد...
وقتیکه هیچکی به آدم جواب نمیده...
هرکاری میکنی به نتیجه نمیرسه...
به هر دری که میزنی باز نمیشه...
هرجا که میری بهت وفا نمیکنن...
همه چیز عکس اون چیزی که میخوای میشه...
همه اینا میخواد بگه: " یه حوادثی داره رخ میده...! "
همیشه کسانیکه مورد لطف خدا قرار میگیرن، خدا کاری کرده که زیاد مورد لطف کس دیگه قرار نگیرن!
چرا بعضی وقتا به هر دری میزنی باز نمیشه...!؟
به این خاطر که میخوان شما یه در ِ دیگه رو بزنی...!
داستان ایوب رو اگه بخونی ، ایوب بین تمام پیغمبرا تمثل درد هستش...تمام بدبختیا باید سر این بیاد
روانشناسا خیلی درباره ایوب نوشتن که ماجرای دردهای ایوب چی بود...؟
اینکه بدنش کرم گذاشته بود ، این دردا از کجا اومده بود..!؟
درد یا زخم یه سوراخ یا روزنه از جسم بسوی جان که توی انگلیسی روانشناسها بهش میگن wound
آدم باید درد یه چیزی رو داشته باشه که اون درد ارتباط ماست با عالم جان، و اگر آدم بخواد با عالم جان ارتباط برقرار کنه یه جاییش درد میگیره...! یعنی نمیشه آدم عمیق به درون جانش بره مگر اینکه از درد بگذره ...!
این مصداق اون کلامیه که تو قرآنم اومده ...
آیه 71 سوره مریم رو نگاه کنی گفتن تمام آدما حداقل یک بار از جهنم میگذرن و گفتن اصلا راه بهشت از جهنم میگذره ... حتی انبیا و اولیا هم شامل میشن ... یعنی بهشت رفتنم مستلزم از تو جهنم رد شدنه!
این وارد شدن توی جهنم مصداق درد ِ چون ادم تا از درد رد نشه به عالم جان نمیرسه و بهشت هم همون عالم جان هست.
یه داستان خیلی قشنگم یه دانشمند معاصر به اسم Robert Bly داره که اسم داستانش هست iron john که خیلیم معروفه حتی تو دانشگاه برای کسانی که gender study میکنن این کتاب تدریس میشه که درباره همین قضیه درد هست. نمیدونم نسخه فارسیش باشه یا نه اما نسخه انگلیسیشو میتونی پیدا کنی از نت.
داستان یه بچه یی هست که دستش زخمه ، میخواسته از تو قفس یه چیزی برداره انگشتش زخم میشه، یه جا کنار یه برکه ایی میرسه mentor و اون مربیش که درواقع همون iron john هستش بهش میگه دست به این آب نزن، این آب که میبینی چقدر صاف و زلاله اگه دست بهش بزنی wrong میشه یعنی آلوده میشه اما اون بچه چون دستش درد میکرده انگشتشو میکنه توی آب و بعد انگشتش طلائی میشه ...!
و بعد اونجا نویسنده (Robert Bly) شرح میده که این بخاطر این هستش که شما تا درد نباشه دستتونو توی اون آب نمیکنید از ترس اینکه مبادا آلوده ش کنید و اجازه هم ندارین دست بهش بزنین چون حق ندارین دست بهش بزنین چون اون آب خیلی صافه نمیشه دست زد فقط موقعیکه انسان درد داره جرات میکنه و اجازه اینکارو داره...
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پیشنهاد میکنم حداقل سه ماه بزار از این رابطه بگذره اونوقت خیلی راحت تر تصمیم میگیری چون هم بیشتر از این رابطه بیرون اومدی از نظر ذهنی و روحی و جسمی و هم اینکه بیشتر توجهت به خودت و زندگی آینده جلب میشه و میتونی انتخاب درست تری بکنی برای ازدواج و آینده.
بهر این فرمود با موســــــی خدا / وفت حاجت خواستن اندر دعا
کای کلیـــــم الله ز من میجو پناه / با دهانـــی که نــکردی تو گناه
گفت موسی من ندارم آن دهان / گفت مــا را با دهان غیر خوان
با دهان غیر کــــــی کردی گناه؟ / با دهان غیر بر خــوان کای اله
خدا به موسی گفت با دهانی دعا کن برای خودت که گناه نکرده باشی و موسی گفت من چنین دهانی ندارم خدا گفت از دیگران بخواه برات دعا کنن که تو با دهان دیگری گناه نکردی
موفق باشی
التماس دعا دوست خوبم
علاقه مندی ها (Bookmarks)