آینه جان ، خیانت موضوعیه که یه زن کمتر میتونه فراموشش کنه. و وقتی زنی در بطن چنین مشکلی قرار میگیره تمام اعصاب رو روانش بهم میریزه.
به نظرم در شرایط پیش اومده در درجه اول سعی کن که آرامشت رو حفظ کنی. چون در غیر اینصورت نمیتونی تصمیم درستی بگیری. چون در شرایط ناراحتی آدم ها معمولا تصمیمات هیجانی میگیرند.
بشین با خودت به نتیچه برس که با توجه به شرایط اصلا میتونی این داستانها رو فراموش کنی؟ و به این زندگی ادامه بدی؟ آیا اصلا ظرفیت بخشش رو در مورد ایشون داری یا نه؟ چون اگر غیر این صورت باشه تا آخر عمرت یا باید با عذاب به این زندگی ادامه بدی و همیشه فکرت مشعول باشه. چون متاسفانه تجربه نشون میده که وقتی دامنه لغزش تا این اندازه باشه احتمال پشیمانی و عدم تکرار کمی پایینه.
شاید بهتر باشه فعلا برای جلوگیری از هر گونه تنش فعلا تو خونه خودت نمونی. با توجه به رابطتتون که متاسفانه منجر به کتک کاری و این حرف ها شده بهتره یه مدت تو خونه پدر و مادرت برای مثال بمونی تا بتونی کمی خودن رو از نظر فکری جمع و جور کنی. چون با توجه به وضعیتی که برای شوهرت پیش اومده و آبرو ریزی که شده مطمونا اون خودش هم به شدت تحت فشاره و آدم ها تو عصبانیت ممکنه کارایی بکنند که عقلانی نباشه.
دوم اینکه من رو صورتت اسید میریزم و این حرفها عزیز دلم از اون حرفهای حباب روی آب هستش که معمولا برای ترسوندن میزنند. وگرنه خودش خوب میدونه که مجازات اینکار چیه و جوون 18 ساله هم نیستش که بخواد هیجانی بشه و چنین جماقت هایی بکنه.
سوم اینکه میشه بیشتر توضیج بدی که چرا موافق طلاق دادن تو نیست؟ چه دلیلی برای اینکار میاره؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)