سلام به همه دوستان عزیز همدردی
چند ماهی نیست که بیشتر ازدواج کردم.
مردی هم که باهاش زندگی می کنم رو خیلی دوست دارم .
خیلی فراتر از خیلی دوست داشتن.
ولی چون می دونم قبل ازدواج خانم دیگه ای رو دوست داشته و یک بار هم کلمه نحص اینکه منو دوست نداره رو گفته
هر حرف و هر حرکتی رو میذارم پای اینکه زندگی با من رو دوست نداره.
و خیلی حرفای دیگه ای که زده شد و دارم سعی می کنم از ذهنم پاکش کنم.
تا حدی که خودم هیچ علاقه ای به ادامه دادن زندگی باهاش ندارم ولی تحمل می کنم.
به جای درست شدن مدام تشدید میشه.
من تا حالا تجربش رو نداشتم که اگه یکی رو دوست داشته
بعداز ازدواج میشه اون رو فرموش کرد یا نه.
به احساسش واقعا شک دارم و خیلی برام سخته که باورش کنم.
بعد ازدواج هم با یه سری کارای خودش و خانوانوادش این قضیه تشدید شد تا جایی که انگیزه ای برای زندگی باهاش رو ندارم
ناگفته نمونه که خودش خیلی خوش اخلاقه و خیلی مهربونه و اصلا آدم بدی نیست.
لطفا راهنماییم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)