به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 25 از 25 نخستنخست ... 51516171819202122232425
نمایش نتایج: از شماره 241 تا 246 , از مجموع 246
  1. #241
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 91 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1389-1-16
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,555
    سطح
    43
    Points: 4,555, Level: 43
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 195
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    850

    تشکرشده 839 در 390 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم، بازم باید تحمل کنم؟

    سبکتکین عزیز، سلام
    من تاپیکتو دنبال میکردم ولی نمیدونستم برات چی بنویسم
    ایشالا که تو زندگی تو هم یه تغییر خوب ایجاد میشه، واقعیتش رو بخوای وقتی داستان زندگیتو خوندم بیشتر سعی کردم از خودگذشتگی داشته باشم، هرچند سخته ولی برای ما خانمها از دست دادن شوهرمون به هر نحوی سخت تر و خرد کننده تره
    ایشالا تو زندگی تو هم همه چیز درست میشه گلم، مطمئنم شوهرت میاد دنبالت، مطمئنم دلش برات تنگه

  2. 2 کاربر از پست مفید shamim_bahari2 تشکرکرده اند .

    shamim_bahari2 (چهارشنبه 29 تیر 90)

  3. #242
    کارشناس افتخاری

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1390-1-25
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    1,231
    امتیاز
    15,345
    سطح
    79
    Points: 15,345, Level: 79
    Level completed: 99%, Points required for next Level: 5
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,934

    تشکرشده 5,973 در 1,154 پست

    Rep Power
    146
    Array

    RE: خسته شدم، بازم باید تحمل کنم؟

    خواهرم،‌
    قضاوت نكن... هيچ بحراني در كار نيست!
    هيچ تكراري...
    چند نكته رو بگم:

    - آفرين! چقدر خوب كه با هم مي ريد پارك براي ورزش... سعي كنيد برنامه ريزي كنيد تا اين موقعيت با موقعيتهاي ديگه اي كه براي شما مهمه ، تداخل نكنه!

    - بايد يه خورده مهارتهاي گفتگو و جملات "من" رو روش كار كنيم.. در مورد مهرات گفتگو نگران نباش... نترس و تمرين كن! ببين چند مورد رو مي گم:

    - كم كم رفتار جرات مندانه رو تو شما تقويت مي كنيم

    - در مرود عروسي تو موقعيت خوبي قرار داري... فقط اگر تا حدودي در جريان هستي، بهش بگو: اگر قرار بود بريم عروسي و برنامه خاصي داشتي،‌ به من هم بگو، تا بتونم برنامه ريزي بهتري داشته باشم! (همين كافيه)

    - رفتار شما در پارك و كنترل موقعيت بسيار خوب بود...زماني هم كه درخواستت رو گفتي فكر كنم زمان مناسبي بود! اما كامل نبود/ از جملات "من" استفاده نكردي!
    از جملات "تو" استفاده كردي... كم تاثيره! : دلم رو شكستيا!! (نه معلومه كجا، نه معلومه كي؟ نه معلومه... اصلا چرا بايد ادم اينجوري حرف بزنه؟؟!
    جمله "من" : وقتي تو پارك (موقعيت X) بهم گفتي بازي بلد نيستي،‌ (عمل Y)، احساس خوبي نداشتم! Z يا دلم شكست!
    و وقتي توضيح مي ده براي شما، تمام مي شه بحث...

    - در مورد كارهايي كه مي خواين بكنين برنامه ريزي كنين ...زمان بندي كنين و به برنامه هاتون رو نمر بديد! خيلي بازي جالبيه...

    اما يه مهارتي كه بايد ياد بگيري و اين دفعه با شوهرت تمرين كني:
    روش حل مساله
    -شما معمولا مسائلي بصورت شخصي يا دونفري داريد كه بايد حل كنيد... فورا تصميم مي گيريد! و گاها خراب هم مي شه...
    براي حل مساله چي كار كنيم:
    1. مساله رو بصورت روشني طرح مي كنيم ... هر چي كه مي خواد باشه و هر طور دلمون خواست
    مثال: با پارك رفتن مشكل داريم!
    2. مساله رو از حالت كلي محدود مي كنيم/ مثلا شما با پارك رفتن وقتي همه چيز خوبه كه مشكل نداريد...
    مثال: با پارك رفتن زمانهايي كه تداخل مي كنند با كارهاي ديگه، مشكل داريم!
    .. : با پارك رفتن در زمان پخش سريال ...، مشكل داريم
    .. : بايد زمان پارك رفتن رو طوري اصلاح كنيم كه با سريال ... تداخل نداشته باشه!
    مي بيني كه همينطوري صورت مسئله رو ساده تر و محدود تر مي كنيم..تا به يك صورت مسئله صحيح برسيم
    3. مرحله بارش ذهني يا طوفان ذهني...
    در اين مرحله هر راه حلي بلد بوديم و به فكرمون رسيد مي نويسيم... هر چيزي كه فكر كرديم
    مثال: مي تونيم پارك نريم... / مي تونيم آخر شب بريم/ مي تونيم زود بريم و برگرديم/ و ...
    4. براي هر راه حلي كه نوشتيم محاسن و معايب رو مي نويسيم...
    مثال:‌
    راه حل 1 : مي تونيم پارك نريم:
    محاسن: مشكلي پيش نمي آد/
    معياب: به هدفمون نمي رسيم /
    راه حل 3 : كه مي تونيم زود بريم و بر گرديم:
    محاسن: به هدفمون كه ورزش كردنه مي رسيم/ سريال رو مي بينيم
    معايب: امكان داره دير برسيم/ استرس برگشتن اذيت مي كنه/ خوش نمي گذره/

    5. مرحله امتياز دهي
    براي هر راه حل 10 امتياز در ابتدا در نظر مي گيريم
    براي هر عيب 2 تا 3 امتياز كم مي كنيم
    اگر در معايب هدفمون تامين نشد 10 امتياز كم مي كنيم و عملا راه حل حذف مي شه

    6. راه حلي رو انتخاب مي كنيم كه بيشترين امتياز رو داره...

    پس بجاي اينكه تصميم عجولانه بگيريم و هيجاني يه فكري كنيم و انجام بديم... بهترين راه حل رو مساله مدار،‌ نه هيجان مدار حل مي كنيم...
    - كاري كه شما انجام مي ديد، تمرين حل مساله حداقل 3 مساله به اين شيوه است... با هم!
    - تمرين تنفس رو به شوهرتون آموزش مي دهيد



  4. 4 کاربر از پست مفید sci تشکرکرده اند .

    del (سه شنبه 14 آبان 92), sci (یکشنبه 23 مرداد 90)

  5. #243
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 91 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1389-1-16
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,555
    سطح
    43
    Points: 4,555, Level: 43
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 195
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    850

    تشکرشده 839 در 390 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم، بازم باید تحمل کنم؟

    جناب SCi سلام
    مرسی که برام نوشتین
    چشم حتما این مهارتو بکار میگیرم
    در مورد مهارت گفتگو، تا میام استفاده کنم میترسم، اینکه نکنه اشتباه بگم، ولی دیشب دلو زدم به دریا و گفتم، که اشتباهم گفتم ،
    در مورد عروسی هم چشم ، جملتونو به کار میبرم، نمیدونم چرا باهام حرف نمیزنه، به خدا محاله راجع به خانوادش بد برخورد کنم، ولی از اول همینطوری بود، البته کم کم فهمیدم،
    وقتی زن داداشم در جریان همه چیز برادرم هست و وقتی یه چیزی تعریف میکنن هردو ازش اطلاع دارن ، خیلی حسودیم میشه، تازه زن داداشم یه شخصیتی داره که بعضی اوقات همه چیزو پای خودش میزاره و برادرمو خارج از موضوع مطرح میکنه ولی من حتی تو چیزایی که شوهرم کنارم نبوده یا اهمیت نداده طوری تعریف میکنم که انگار همه کارها رو ایشون انجام داده
    ای بابا
    به خدا نمیدونم چرا اینطوریه، من فوق العاده راز نگه دارم، هنوز حرفهایی که دوستانم تو دوران دبیرستان بهم میزدن، تو دلم نگه داشتم، میدونن که هیچ کس چیزی نمیدونه و بهم اعتماد دارن
    یا همسرم میدونه با توجه به مشکلاتی که داشتیم من هیچی به خانوادم نگفتم، میدونه هر چی هست بین خودمونه، از اونایی نیستم که گزارش روزانه به مامانم بدم، ولی با همه سر و سِر داره، غیر از من
    خیلی دردناکه
    کاش اینم درست بشه، این موضوع خیلی تو جمع اذیتم میکنه
    ایشال درست میشه
    باید مهارت جدیدو یاد بگیرم

  6. 2 کاربر از پست مفید shamim_bahari2 تشکرکرده اند .

    shamim_bahari2 (چهارشنبه 29 تیر 90)

  7. #244
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 21 تیر 99 [ 21:50]
    تاریخ عضویت
    1390-2-14
    نوشته ها
    1,339
    امتیاز
    22,823
    سطح
    93
    Points: 22,823, Level: 93
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 527
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsVeteran10000 Experience PointsTagger First ClassOverdrive
    تشکرها
    3,264

    تشکرشده 3,442 در 1,036 پست

    Rep Power
    149
    Array

    RE: خسته شدم، بازم باید تحمل کنم؟

    شمیم عزیز ازت خواهش میکنم موضوع خانواده اش رو اصلا با رابطتون قاطی نکنی هیچ وقت
    سعی کن اصلا بیخیال شی و اینو جز کم اهمیت ترین موضوع ها قرار بدی اصلا برات مهم نباشه که بگه یا نگه بیخیال باش
    اشتباه منو نکن اصلا بهش فکرم نکن
    [align=center]خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد
    بلکه کسی است که با مشکلاتش مشکلی ندارد .[/align]

  8. کاربر روبرو از پست مفید eghlima تشکرکرده است .

    eghlima (چهارشنبه 29 تیر 90)

  9. #245
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 01 شهریور 91 [ 12:48]
    تاریخ عضویت
    1389-1-16
    نوشته ها
    620
    امتیاز
    4,555
    سطح
    43
    Points: 4,555, Level: 43
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 195
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    850

    تشکرشده 839 در 390 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم، بازم باید تحمل کنم؟

    چشم اقلیمای عزیزم
    سعی میکنم برای خودم حلش کنم، هرچند سخته
    مرسی عزیزم

  10. #246
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 24 خرداد 00 [ 00:30]
    تاریخ عضویت
    1387-6-17
    محل سکونت
    سنندج
    نوشته ها
    2,798
    امتیاز
    71,961
    سطح
    100
    Points: 71,961, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran50000 Experience PointsSocialTagger First Class
    تشکرها
    9,001

    تشکرشده 10,163 در 2,191 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: خسته شدم، بازم باید تحمل کنم؟

    سلام
    این تاپیک به دلیل طولانی شدن و اینکه چون گاهی صدها پست در یك موضوع کاربران از پاسخ دادن بدون مطالعه این صدها پست منصرف می كند. و خواندن صدها پست هم خودش یك آدم فارغ می خواهد.بسته خواهد شد
    به هر حال به علت طولانی شدن اینگونه تاپیكها (گاهی چند صد پست را شامل می شود) در حوصله اعضاء مخصوصا تازه واردین نیست كه با دقت همه آن را بخوانند.

    شما میتوانید با ایجاد یک تاپیک جدید مشکلتان را پیگیری کنید

  11. کاربر روبرو از پست مفید keyvan تشکرکرده است .

    keyvan (چهارشنبه 05 مرداد 90)


 
صفحه 25 از 25 نخستنخست ... 51516171819202122232425

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 15:29 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.