بنده از جمله عروسانی هستم که خیلی مشکلات با خانواده شوهر داشته ام ولی
از روزی که من مشکلاتم با مادرشوهرم را در این سایت بیان کردم و به راه حل های مدیر عمل کردم 3 ماه می گذرد باور کن به نتیجه ای رسیده ام که در موضوع اختلاف با خانواده شوهر هم نوشتم .
امروز داشتم برای چندمین بار موضوعات مختلف را بررسی می کردم
در تمامی موضوعات اختلاف و دعوا با خانواده همسر با وجود تقاوت محتوای نگارشی حرف و مسئله همه یکسان است .
برای همین به فکر افتادم که به جای جواب دادن در لابلای موضوعات ،و صحبت های حاشیه ای ، چکیده صحبت های آقای سنگ تراشان را بنویسم و از شما دوستان بخواهم هر کدام تجربیات مثبت خود را در جهت حل مشکلات با خانواده همسر بنویسید و حتی اشتباهات و تجربیات منفی خود را بنویسید .
بهرحال تمام دوستانی که مشکلات با خانواده همسر دارند به غیر از درد دل تجربیات مفیدی نیز دارند .
بیایید با کمک هم آئین نامه ای در این موضوع تهیه کنیم و یک روش صحیح با استفاده از آئین نامه بدست آوریم و با عمل به آن مشکلات را حل کنیم .
1- زندگی را سخت نگیرید و حساس به موضوع نشوید . هر چه حساس تر شوید مشکل بزرگ تر می شود .
2- به جنبه های مثبت زندگی تان بیشتر فکر کنید .
3- انرژی را روی شوهرتان بگذارید ، نه روی خانواده شوهر(یعنی اینکه ساعت هایی که به آزارهای مادرشوهر فکر میکنید و غصه می خورید و در این سایت درددل می کنید به فکر ایجاد صمیمیت و کسب مهارت زندگی باشید )(من خودم دنبال این کسب مهارت هستم و هنوز هزاران سوال دارم کاش دوستان در این مورد باز هم کمک می کردند )[b]
4-به هیچ وجه کنترل زندگی خود را به دست دیگران ندهید اما با سیاست صحیح نه با مظلومیت .
5- به هیچ وجه به گناه نکرده غذرخواهی نکنید ولی به بزرگتر احترام کنید .
6- دیدتان را به زندگی گسترده تر کنید ، اصلا زمان آنقدر ارزش دارد که نباید برای این مسائل خراب شود به موفقیت های بزرگتر خود و شوهر فکر کنید و زمان و انرژی را سرمایه گذاری کنید .
7- برای لذت بردن از زندگی باید کمی خود را به نادانی بزنید ، بی خیال باشید .
8- زمان به همراه یک روش درست مشکلات را حل می کند
9- استمرار در یک روش صحیح بیشتر از خود روش مشکلات را حل می کند
به نظر من باید با شوهر دوست شوید و خیلی قشنگ و با جملاتی درست ، با او درددل کنید ، مطمئن باشید اگر گلایه های خود را از خانواده شوهر به زبانی درست و منطقی به شوهر بگویید تاثیر پذیری او بیشتر می شود ، حتی ممکن است با شنیدن حرف هایتان غمگین تر از شما بشود .
ولی اگر باز زبان زخم ، نیش ، لحن بد اخم بگویید دیگر هیچ وقت به حرف تان گوش نمی دهد و بی منطق تمام گناه ها را به گردن شما می اندازد .
اعتماد شوهرتان را از بین نبرید .
سعی کنید با روش های مختلف او را به سمت خود و خانه و خلوت خودتان جذب کنید ، تا آنجائیکه می توانید از خانواده شوهر بد نگویید بگذارید خانواده شوهر از شما بد بگویند ، باور کنید محبوب شوهر می شوید .
اگر در یک روش صحیح استمرار کنید روزی می رسد که شوهرتان از دست خانواده اش خسته می شود به شرطی که شما او را خسته نکرده باشید .
من تجربه کرده ام که وقتی مادرشوهرم رفتار بدی نشان میدهد و من در غیاب او ،با شوهرم به صورت منطقی در مورد مادرش حرف می زنم و جنبه های مثبت مادرش را می گویم ، شوهرم سرتاپا شاد می شود و عاشقانه نگاه می کند .
با شوهرتان دوست شوید و از او بخواهید که کمکتان کند .
10 -در برابر شوهر موضع گیری نکنید .
مورد 11 به بعد را شما بنویسید .
علاقه مندی ها (Bookmarks)