لذا عبارات زیر را می گوید که همه نشان دهنده عدم تعهد، عدم مسئولیت پذیری، نداشتن شرایط ازدواج و ... هست.
1 - به جای فاز منطقی شناخت برای ازدواج ، سراغ فاز احساسی می رود.
2 - با عبارت علاقه ، عشق و احساس شروع می کنه، اما هیچ وقت از آن خارج نمی شود تا به مسائل ازدواج برسه.
3 - از آشنایی با خانواده و والدین دختر طفره می رود و به زمان فردای نامعلوم حواله می کنه
4 - خواهان طول کشیدن آشنایی ، بدون مشخص کردن زمان پایان آشنایی و شروع ازدواج می باشد.
5 - مخفی کاری، مکانهای خاص و خلوت و ساکن را جهت لذتهای عاطفی یا احتمالا جنسی خواهان هست.
6 - معمولا این پسرها بیشتر از اینکه در عمل تعهدی به ازدواج یا مسائل زندگی داشته باشند، در کلام و حرف زدن در مسائل احساسی پیشقدم هستند.
7 - اگر دختران جهت آزمایش به اینها رابطه صمیمی ، لمس یا هم آغوشی در یک مکان خلوت بدهند، اینگونه پسرها به شدت استقبال کرده و این را نشانه عشق می دانند. در واقع این پسرها برای ازدواج و حریم خانواده حرمتی قائل نیستند. اینها کسانی هستند که برای لذت جویی مرزی را بنام عقد زناشویی قائل نیستند. این پسران در عمل می گویند که بدون تعهد همسری شما را لمس و هم آغوش می شوند. و این احتمال به شدت وجود دارد که در آینده هم ، با افراد دیگری بدون عقد و ازدواج همآغوشی کنند. و این یکی از نکات ظریفی هست که ممکن است دختران به آن توجه کافی نداشته باشند.
6 - معمولا این گونه پسرها همیشه در چنته خود خروارها دلیل برای به تاخیر انداخت بحث ازدواج دارند. مثلا
- درسم تمام شود
- سربازی بروم
- شغل پیدا کن
- پس انداز داشته باشم
- شرایط خانواده را آماده کنم
- مخالفت خانواده و فامیل را کم کنم
- مسئله مسکن حل شود
- کسی در خانواده جلو من هست، صبر کن او ازدواج کنه
- امتحان یا کنکورم را بدهم
-و هزاران دلیل دیگر که همگی در یک امر مشترک هستند:
من با تو ازدواج می کنم. و فقط تو را دوست دارم، اما زمانش در آینده هست و نا مشخص هست.
این یعنی تا اطلاع ثانونی و نا مشخص تو را وابسته می کنم. تو را درگیر احساسات می کنم. و در آینده هم هیچ تضمینی برای ازدواج با تو وجود ندارد.
اما اگر دختری می خواهد متوجه شود که چه پسری به ازدواج فکر می کند، باید این را بداند پسری که زمان درس به درس ، زمان کار به کار، زمان سربازی به سربازی فکر می کند یعنی مسئولیتها کارهایش را دارد پس زمان ازدواج هم به سراغ ازدواج می آید. آنهم نه با سر دوانیدن دختر و امروز و فردا کردن و گاهی ماهها و در گاهی اوقات سالها فرد را به دنبال خود کشیدن.
اگر بحث شناخت هست باید از همان اول زمان شروع و خاتمه آن مشخص باشد. چه معنا دارد زمان شروع رابطه مشخص شود ولی زمان خاتمه و نتیجه گیری نامشخص باشد.
پس دختران باید بدانند پسری قصد ازدواج با آنها دارد که ابتدا شرایط ازدواجش را فراهم کرده است.
متعهدانه و بدون مخفی کاری در ارتباط ظاهر می شود.
به جای تمرکز افراطی روی احساسات رابطه، به مسائل ازدواج و شناخت معیارها همت می گمارد.
از آشکار شدن رابطه و در جریان گرفتن خانواده ها بیمی ندارد.
آقا پسرها، احساسات و زمان ازدواج
اما آقا پسرها که شرایط ازدواج ندارند به جای بازی کردن با احساسات دختران و دوستی های دم دستی، چه کارهایی باید بکنند.
آیا به بازی گرفتن زندگی و احساس یک دختر برای پرکردن اوقات فراغت و تنوع بخشیدن به هیجانات شخصی کار صحیحی هست؟
آیا نباید به وقت درس و کار و ....، انرژی خود را به مسائل خود متمرکز کنند تا به وقت ازدواج دارای توانایی لازم اداره زندگی باشند؟
وقتی ما کوچیکتر بودیم از جلوی هر مغازه که عبور می کردیم و چیزی دلمون می خواست ، و یک لنگه پا می ایستادیم و پا به زمین می زدیم و گریه می کردیم که اونو می خواهیم. گریه می کردیم ، التماس می کردیم و خلاصه به هیچ چیزی و کسی هم کاری نداشتیم. نه به قیمتش، نه وقتش ، نه شرایطش.
البته این از خصوصیات کودکی هست. یعنی نسبت به امیال و خواسته ها صبور نیستیم. و نمی توانیم خواسته های خود را به تاخیر بیندازیم. و البته این کار را بزرگترها به اجبار برای ما می کردند. مثلا می گفتند الان وقتش نیست و دست ما رو می کشیدند و می بردند تا سر فرصت به خواسته ما رسیدگی کنند.
اما کم کم که بزرگتر می شویم یاد می گیریم که نیازهای خود را بسته به شرایط به تاخیر بیندازیم. ابتدا مسئله دفع ادرار است. قبلا در زمان نوزادی هر وقت نیاز به دفع داشتیم بدون توجه به موقعیت به نیازمان پاسخ می دادیم. بعدها یاد گرفتیم که صبر کنیم تا شرایط مهیا شود و به دستشویی برسیم.
کمی بزرگتر شدیم یاد گرفتیم که نیاز خوردن و خوابیدن خود را تحت کنترل قرار دهیم. لذا در زمان مدرسه ، یکساعت کلاس را تحمل می کردیم تا به زنگ تفریح برسیم و گرسنگی و تشنگی خود را جواب معقولانه بدهیم.
علاقه مندی ها (Bookmarks)