نوشته اصلی توسط
barfane
با عرض سلام و خسته نباشید و تشکر فراوان از مدیر محترم همدردی که واقعا همدرد اعضای این سایت می باشند. و اما مشکل من.....
راستش من یک دختر 19 ساله هستم که الان خارج از ایران زندگی می کنم و به خاطر شغل پدرم از 12 سالگی در کشورهای مختلفی زندگی کرده ام به خاطر مشکلات ویزا و این حرف ها نتوانستم2 سال به مدرسه بروم و الان هنوز یک سال از دبیرستانم باقی است . و معلوم نیست امسال بتوانم به مدرسه بروم یانه ؟ راستش با دیدن همسن و سال های خودم که الان بیشترشان دانشجو هستند احساس ضعف و شاید یک جور احساس پوچی میکنم. با این که من از نظر تحصیلی از بیشترشان بهتر بودم اما الان...و البته مشکلات و تضاد های روحی فراوانی دارم که حس میکنم گم شده ام،بین این همه تضاد در فرهنگ کشوری که هستم و من حتی نتوانسته ام یک دوست صمیمی برای خود داشته باشم . از اینکه هر جایی میرویم همه فقط به خوشگلی من توجه می کنند عصبی می شوم . و یک مشکل جدید هم دارم و آن هم خواستگار است . راستش حس می کنم با این وضع قر و قاطی اگر ازدواج کنم شاید زندگی با ثباتی نداشته باشم ، از طرفی اگر با این پسر که از لحاظ اجتماعی و اخلاقی هم سطح هستیم ازدواج کنم از شر خیلی مشکلات اقامت و ویزا و مدرسه راحت می شوم و شاید راه نجاتی برای من باشد . و بتوانم به علاقه ی اصلی ام یعنی تحصیل بپردازم .من دختری بسیار حساس هستم که شعر می نویسم و و قصه می خوانم و اصلا گاهی حوصله ی دنیای واقعی را ندارم و البته رابطه ام با دیگران خوب است ولی خب حس می کنم گاهی دچار افسردگی می شوم، خواهش میکنم راهنماییم کنید چون خیلی سردرگم هستم و واقعا نمی دانم چه می خواهم و کجا هستم .
خیلی خیلی سپاسگذارم
علاقه مندی ها (Bookmarks)