با سلام و خسته نباشيد
ازسايت خوبتون واقعا ممنون
من تقريبا تمام موضوعات ارسالي به اين انجمن رو خوندم اما هيچ كدوم راه حل مشكل من نيست.
واقعيت اينه كه من يك دختر 30 ساله هستم شاغل و از لحاظ مالي و شغلي هيچ مشكلي ندارم. درخانواده اي متوسط و رو به مرفه بزرگ شدم و تحصيل خودم رو هم تموم كردم. از لحاظ ظاهري هم خوشبختانه مشكلي ندارم و همه به عنوان يك دختر زيبا و قابل قبول منو ميشناسن. حدود 2 سال پيش با پسري آشناشدم كه از من تقريبا 8 سال كوچيكتره كه اون هم خيلي اتفاقي بود چون خودم اصلا اهل دوست بازي و اين كارها نيستم و برعكس نسبت به اين مسائل خيلي هم حساس و خشن هستم كه معتقدم كه دراين جور موارد بيشتر دختر خانمها هستند كه صدمه مي خورند.
بهرحال وقتي متوجه سن اين اقا شدم بهش گفتم كه اصلا و به هيچ وجه مايل به ادامه رابطه نيستم اما ايشون دست بردارنبود مرتب بهم تلفن ميزد و به محل كارم مي اومد حتي چندبار تا در درمنزل ما هم اومد. خلاصه ديگه خسته ام كرده بود هركاري كردم كه دست ازسرم برداره خط تلفنم رو عوض كردم چندين ماه اصلا جواب ندادم محلش نگذاشتم اما فايده نداشت. مرتبا ابراز علاقه مي كرد و ميگفت كه شريك زندگيش را پيدا كرده با توجه به اينكه خيلي عاقلانه برخورد ميكرد تصميم گرفتم مدتي بهش فرصت بدم البته درچارچوب تا بدونم چه عكس العملي نشون ميده. بنابراين بهش گفتم اگر واقعا به من علاقه داره با خانواده اش قدم بزاره منزل ما. ازاون روز رفتارش عوض شد دائما سر هرچيزي بهانه مي گرفت و دعوا ميكرد. دائم فحش و قهر و داد وبيداد. من كه تحمل چنين وضعي رو نداشتم باهاش تموم كردم اما اون ول كن نبود خلاصه هرروز يا بين ما دعوا بود يا قهر و لوس بازي.
هربار هم بعد از 2 هفته پشيمون مي شد و بر ميگشت و مي گفت كه ديگه تكرار نميشه من 29 اسفند امسال باهاش قرار گذاشتم كه همه چيز رو تموم كنيم چون ايشون از قبل به اصرار براي من حلقه خريده بود و من ميخوام ازشما راهنمايي بخوام
حالي كه من به اين آقا دارم واقعا عشقه يا عادت هنوز نميدوم
ازتون ميخوام منو راهنمايي كنيد و كمكم كنيد كه ازاين حالت دو دلي و شك و وحشت اتمام اين رابطه رها بشم
با تشكر