به نام حضرت دوست
سلام
در کویر که باشیم و در آن تشنه ، به هرجا نگاه می کنیم سراب می بینیم و دنبال آببیم ،،،
شاید در دوران زندگیمون برامون پیش بیاد درکویری از تصمیمات و انتخاب ها قرار بگیریم و به هر طرف نگاه می کنیم آب می بینیم و وقتی به سمتش میریم می بینیم فقط سرابی بوده .
بعضی موقع ها باورهای اشتباه و ارزش های اشتباهی برای خودمون درست می کنیم و با تعصب و ناآگاهی بهش باور می دیم و اون را تبدیل به گنج می کنیم ،،،
بعدها می بینیم این گنج سرابی و توهمی بوده در قلب و ذهنمون که خودمون برای خودمون ایجاد کردیم .
اگه به چیزهایی که تَوهم هست به دید گنج نگاه کنیم فرصت نمی کنیم گنج را پیدا کنیم ....
*مثلا این دنیای فانی را که مدتی رهگذر اون هستیم اینقدر بزرگ میکنیم و بهش توجه نشون میدیم که گنج اصلی که خدا هست را فراموش می کنیم و تمام توجه مون میره به سمت امور دنیا و آرزوهای دنیویمون و
یه موقع می بینیم جوانی و عمرمون رفت و نتونستیم او را پیدا کنیم و یا قدمی در سمتش و راهش برداریم .
در کربلا خیلی ها رفتن دنبال دنیا و آرزوهاشون و گنج اصلی که امام حسین (ع ) بود را رها کردن .
*یا مثلا در مسیر ازدواج درگیر رابطه اشتباه عاطفی میشیم و برای خودمون توهمی از گنج درست می کنیم از طرف مقابل ، بعد به خودمون میگیم بدون اون نمی تونیم به زندگی ادامه بدیم ..
اگه به چیزی که مخاطب ما نیست ، برای ما نیست ، قسمت ما نیست تعصب نشون بدیم ، در همان زمان چیزی که برای ما بوده و در شان ما بوده را پیدا نمی کنیم ( همسر واقعیمون که قراره همسرمون باشه )
*یا مثلا در انتخاب شغل تعصب داریم و دوست داریم در شغل خاصی کار کنیم و به خودمون میگیم اگه در این شغل نباشم زندگی معنا ندارد دیگر .
امکان داره جدا از تلاش و همت خودمون ، زندگی ما را به سمتی پیش ببره که نتونیم به این هدف برسیم و از طرفی با وجود عدم انعطاف خودمون در اهداف زندگیمون ، دچار یکنواختی و پوچی بشیم .
در حالی که اگه به وجودمون بریم می بینیم استعدادهای دیگری هم داریم و می تونیم در حرفه های دیگر هم موفق باشیم .
عناوین شغلی خاصی را برای خودمون به اسم گنج درست می کنیم و آرامش خودمون را به اون هدف ها گره می زنیم درحالی که همش توهمی در ذهن و قلبمون بوده .
علاقه مندی ها (Bookmarks)