سلام خدمت بزرگواران
پیشاپیش از پاسخهاتون و وقتی که میگذارید سپاسگزارم
همسرم فقط یک خواهر دارد و برادر هم ندارد. خواهر شوهرم دو تا بچه ی کوچک دارد و هم سن و سال من است. یک سال پیش اولین باری که خواهر شوهرم رو دیدم خیلی دوستش داشتم و خب در منزلشون پذیرایی گرمی از ما کردن و الان هم معتقدم که خیلی دختر خوبیه و من کلا از آدمایی که سرشون مشغول زندگی خودشون هست خوشم میاد
خیلی از مسایلی که تا حالا پیش میومد قابل تغامض بود و کاملا درک میکردم که منظوری نداره و کلا هم سعیم بر این هست که ب چیزی که ارزششو نداره بها ندم .... البته مساله ای هم نداشتیم و خب کمی رفتار خواهر برادری بین ایشون و همسرم هست ک من بخودم نسبت نمیدم و وارد نمی شم
ولی خب تا اینجا که زمان کمی از مدت با هم بودن ما گذشته، گاهی خیلی ناراحت میشم و چیزی نگفتم تا حالا
و خب یک اخلاقی که کلا خانواده ی همسرم دارن، خیلی از حرف های ناخوشایند و کله شکایت ها رو بشوخی میگن....
حالا سوال من این است که، آیا باید همونجا که حرفی میزنن ناراحت میشم جوابشونو بدم یا این که صبر کنم بعدا شکایتشو به همسرم بگم؟ تا در صورت لزوم ایشون اقدامی کنن احیانا
لطفا توجه کنید که راه سومی وجود نداره ، چون اگه به کسی نگم منفجر میشم از انباشت این مساِیل و دوست ندارم بد گویی خانواده ی همسرمو جایی ببرم حتی بنظرم کار درستی نیست به همسرم هم بگم چون در بیشتر موارد قایل هست که شوخی کردن و مفاهیمی که بین خانمها جابجا میشه برای ایشون قابل درک نیست ....
علاقه مندی ها (Bookmarks)