نوشته اصلی توسط
مدیرهمدردی
با سلام و احترام
وقتی تاپیکهایی به صورت چت گونه با تمرکز بر روی جزئیات ظاهری و ریز به ریز به صورت پستهای طویل و با تعداد زیاد و به سرعت پیش می رود طبیعی هست که کمک زیادی به شما مراجع گرامی نمی کند.
علت اینکه این تاپیک ها در همدردی قفل می شود بیشتر کمک به شخص شما هست که به تشخیص مشاوران و مدیران تالار صورت می گیرد. چون:
1 - طولانی بودن پست ها و زیاد بودن پست ها منجر می شود که برای مشاوران و دیگران وقت کافی برای مطالعه دقیق همه آنها نباشد.
2 - تمرکز شما بر جزئیات و حاشیه روی و پست های چت گونه موجب می شود مسائل اصلی در تاپیک شما مورد غفلت واقع شود و اصل مشکل شما در دل تاپیکتون مدفون شود. چون گاهی مراجع با یک یا دو پست چند سطری اساس مسائلش را شرح می دهد و مشاوران و اعضاء هم متمرکز بر آن مشکل پیش می روند.
3 - حتی در مشاوره حضوری ، توسط مشاور جهت صحبت هدایت ، کنترل و متمرکز بر مشکل شده و اجازه پخش شدن حاشیه ها را نمی دهند.
4 - یکی از کارهای مشاوران این است که در جلسات حضوری یا در همین تاپیک مراجع را کانالیزه کرده و به سوی ریشه مشکل ببرند. اما اصرار مراجع بر پراکنده گویی های روز مره مانع بهره برداری صحیح مراجع از تاپیک می شود.
5 - روش تعامل مراجع با همسرش یا با کسانی که مشکل دارد حتما ناصحیح بوده است. که این مشکلات را ایجاد کرده است. حالا اگر همان سبک اشتباه را در تاپیک پیش بگیرد به جای اینکه روش صحیح تاپیک را در زندگی پیاده کند، روش اشتباه زندگیش را در تاپیک پیاده می کند.
6 - وقتی تاپیک مراجعی صدها پست به خود می گیرد و مراجع تغییری را در زندگی احساس نمی کند، به اشتباه تصور می کند که مشکلش لاینحل بوده و خیلی حاد هست. در حالیکه مشکلش ساده بوده است، اما او شیوه اشتباهی را پیش گرفته و این بار روانی منفی را به او داده است. یعنی اینگونه تاپیک ها که به خطر طولانی بودن مشکل مراجع را حل نمی کند، بلکه مراجع احساس می کند مشکلش بیشتر از قبل هست. و این اشتباه هست.
7 - یکی از کارهایی که ما مشاوران با مراجعان می کنیم این است که عملا رفتارهای احساسی آنها را کنترل می کنیم. چون این بار احساسی کنترل نشده در رفتار مراجعان در زندگیشان آسیب رسان هست.
عصبانیت، قهر، جدل، عجله، مقابله با قانون، درگیر شدن با بزرگان، اصرار بر روش خود، عدم توجه به جوانب رفتار، مرثیه سرایی احساسی، منفی بینی، ناامیدی، مدیون سازی دیگران، و بی ثباتی هیجانی همه و همه از احساسات کنترل نشده و اشتباه غالب مراجعان در تاپیکهایشان هست. حالا وقتی ما تاپیک را محدود می کنیم و از مراجع می خواهیم گام به گام همراه ما شود و آنچه ما از او می خواهیم بیان کند (نه آنچه از روی هیجان دلش می خواهد از زندگیش بیان کند)، در واقع داریم به او مشاوره عملی می دهیم.
خلاصه:
رفتاری که مدیران تالار در رابطه با تاپیک شما به عهده گرفتند و عمل کردند در واقع مشاوره اصلی و عملی به شما بود. و تمکین و فکر به حرفهای آنها و همگام شدن با آنها راهکار مشکل شما.
اما درگیر شدن، و مقاومت و از روی احساس ادامه دادن به کارتان همان ریشه مشکل شما در زندگی شخصی شماست.
اگر مشاوران، مدیران با همه خویشتنداری شما را بر می آشوبند ، طبیعی هست که در زندگی واقعی دیگرانی که کمتر این مهارتها را دارند موجب می شوند شما بیشتر خود را عصبانی کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)