سلام roz_zard
خوشحالم که تصمیم گرفتی شرایط رو به نفع خودت عوض کنی ... و حتما می تونی از پسش بر بیای اگر که با تمام وجود بخوای که رها بشی ...
دوست خوب من ،
گاهی وابستگی آدمها به دیگران خیلی آزار دهنده است ... مخصوصا اینکه احساس بد و رنج آور پس زده شدن ، دوست داشته نشدن ، گول خوردن و بازیچه شدن ... خودش رو در ورای یک پوشش علاقه و محبت قایم کرده باشه و ما اونقدر بویژه از خودمون (و نه از دیگری ) رنجیده باشیم که بدون اینکه خودمون باور کنیم موجودی دوست داشتنی هستیم ... بخواییم به دیگری ثابت کنیم که موجودی دوست داشتنی هستیم ...
خیلی رنج آوره که من خودمو دوست نداشته باشم و نتونم خودمو ببخشم اما مدام و در یک تلاش بی نتیجه بخوام به دیگران خلاف اونو ثابت کنم ... چطور می تونم انتظار داشته باشم سایرین ارزشهای منو درک کنن در حالیکه خودم ، ارزشهای خودمو قبول ندارم ...
پسر خوبم ،
سعی کن دست از لجاجت با خودت برداری . تو خیلی بیش از اون چیزی که فکر می کنی می ارزی ... خودت رو ارزون به خودت نفروش ... فکر نمی کنی ریشه ی این همه وابستگی در اینه که خودتو دوست نداری ؟... عزیز من حتی اگه در حال حاضر او به هر دلیلی و با هر شرایطی به سمت تو برگرده این ارتباط از طرف تو ترمیم دائمی نخواهد شد چون تو به خودت گیر دادی ...
رها کن خودت رو از این پیله ای که به دور خودت کشیدی ... به خودت اجازه نفس کشیدن بده ... زندگی رو جور دیگه ای هم می تونی بخوای و جور دیگه ای هم می تونی ببینی ...
...
برگرد به عقب و به همه ی پست ها نگاه کن ... از این همه امید فردای روشنی که بهت داده شده بی اهمیت نگذر ... مطمئنم که موفق می شی ...
این پست رو دوباره ، سه باره و چند باره بخون :
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=1069&pid=10331#pid10331
موفق باشی .
علاقه مندی ها (Bookmarks)