جناب rroogg

نگران نباش

این حالت شما هیچ ربطی به پاسختون به اون دختر نداره ، این مسئله فقط محرک بوده . شما به خاطر دوری از خانواده کمی خلاء پیدا کرده ای .

به نظر میرسه پیوند خانوادگی خوبی دارید یعنی رابطه مناسب و عاطفی با اعضاء خانواده برقراره و البته کمی هم وابستگی به مادر .

همچنین دچار یک نواختی شدید .

سفری نزد خانواده برید .
وضعیت محل سکونت را از نظر چیدمان وسائل و .... تغییری بدهید .
کمی هم به خودتان استراحت فکری بدهید و ذهنتون رو از اشتغال مداوم باز دارید و سکوت و آرامش درون را مدتی در پیش بگیرید .

در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و غوغاست

به ظاهر تصور می کنید در سکوتید اما در درون مشغولید شاید حتی اشتغالهای ذهنی از این شاخه به اون شاخه .

از درگیری عاطفی و احساسی به شدت پرهیز کن که البته می کنی و اخلاق گرایی شما دژ حفاظتی خوبیه براتون از این جهت .

جناب .

تعارضاتی هم در درون دارید که درگیری درونیتان در رابطه با اونها نوعی خستگی روحی ایجاد کرده برای همین گفتم مدتی از فعالیت فکری دوری کن .

باز هم می گویم نگـــــــــــــــــــران نباش