به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 27

Hybrid View

  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    نمیتونم کسی و دوست داشته باشم

    سلام
    نمیدونم تا حالا کسی با این مشکل مواجه شده یا نه
    مشکل من اینه که تو این 25 سالی که عمر کردم خواستگار خیلی خیلی زیادی داشتم خیلیاشونم ابراز احساسات شدیدی میکردن و به شدت پیگیر بودن اما من تا حالا نتونستم کسی و دوست داشته باشم و راحت فراموش میکنم...آدما برام بی ارزش نیستن اتفاقا ارزش زیادی دارن و همیشه باهمه شون خوب رفتار میکنم و تاجایی که بتونم کمکشون میکنم

    عجله ای برای ازدواج ندارم مشکل من ازدواج نیست...فقط موندم چرا نمیتونم حتی تو دل خودم به کسی دل ببندم
    من 25 سالمه فوق لیسانس از دانشگاه سراسری دارم و به امید خدا به زودی دانشجوی دکترا خواهم شد، ظاهر خوبی دارم که متاسفانه این عامل باعث میشه همیشه به این فکر کنم که دیگران به خاطر قیافه ام جذبم میشن و از این به شدت بدم میاد، آدم محکم و با ارده و شادی هستم و با ظاهر مغرور اما مهروبن

    من اینجوری نیستم که ابراز احساسات بلد نباشم یا سنگ دل باشم اتفاقا عاشق خانواده ام هستم بهشون عشق میورزم راحت بهشون میگم دوسشون دارم تمام ظرافت های دخترانه رو بلدم اما در مورد خیلی از اتفاقا همیشه عقلم جلوتر از احساسام عمل میکنه

    این خوبه که عاقلانه تصمیم می گیرم اما این باعث شده همیشه عیب کسایی که بهم پیشنهاد ازدواج دادن رو زودتر ببینم
    نمیگم آدم کامل و بدون نقصی هستم ولی انگار دنبال آدم کاملم نه کامل به معنای بی نقص آدم کاملی که عقلم بی برو برگشت قبولش کنه
    من همینجوری دارم موقعیت های خودم رو رد میکنم چون آدمیم نیستم کسی و تو دستم نگه دارم از بازی با آدما بدم میاد رک میگم نمیخوام و دوست ندارم و جالب اینه که خیلی راحت ازش میگذرم نه فکری درگیر میشه نه دلی فقط یکم عذاب وجدان در مقابل کسایی که میدونم مغرورن و زیاد اصرار کردن و به قول خودشون شکستن

    اینم بگم شاید از نظر ظاهری یا یه وجه شخصیت از پسری تعریف کرده باشم اما نشده عاشق بشم یا با کسی رویاپردازی ذهنی داشته باشم یا حتی دوسش داشته باشم

    اینجوری بگم همیشه ایده آل بودم برای کسایی که برای من اصلا ایده آل نبودن

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    سلام

    احتمالاتی که میشه در مورد شما حدس زد

    غرور زیاد ناشی از خواسته شدن زیاد و مکرر

    اصرار زیاد خواستگاران و اطرافیان برای ازدواج بخاطر چهره و جایگاه شما

    کمال گرائی و مطلق گرائی

    احساس سرتر بودن از همه خواستگارها

    ذهنیت منفی نسبت به کسانی که میخوان به شما نزدیک بشن

    راه حلتون مراجعه به مشاور و درمان کمال گرائی و عوض کردن ذهنیتتون نسبت به خواستگارها

    خیلیا بودن مثل شما که فرصت سوزی کردن و سنشون رفته بالا و پشیمون شدن.

  3. 3 کاربر از پست مفید جوادیان تشکرکرده اند .

    eln (شنبه 17 تیر 96), میس بیوتی (جمعه 16 شهریور 97), غبار غم (شنبه 17 تیر 96)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    سلام

    احتمالاتی که میشه در مورد شما حدس زد

    غرور زیاد ناشی از خواسته شدن زیاد و مکرر

    اصرار زیاد خواستگاران و اطرافیان برای ازدواج بخاطر چهره و جایگاه شما

    کمال گرائی و مطلق گرائی

    احساس سرتر بودن از همه خواستگارها

    ذهنیت منفی نسبت به کسانی که میخوان به شما نزدیک بشن

    راه حلتون مراجعه به مشاور و درمان کمال گرائی و عوض کردن ذهنیتتون نسبت به خواستگارها

    خیلیا بودن مثل شما که فرصت سوزی کردن و سنشون رفته بالا و پشیمون شدن.
    من غرورم اونجورری که شما میگید نیست، که خودمو سرتر بدونم من فقط دنبال آدمیم که بهتر از خودم باشه بهتر از نظر اراده شخصیت اعتقاد و و و ....تا که بتونم بهش تکیه کنم البته دنبال تکیه گاه نمیگردم و هدفم از ازدواج این نیست که وابسته به کسی باشم تا نیازهامو تامین کنه بلکه معتقدم هر آدمی از درون باید قوی باشه تا بتونه شخصیت مستقل خودشو حفظ کنه

    اما اینکه کمال گرا هستم درسته قبول دارم

    آخه وقتی کسی چندتا الویت مهم رو نداشته باشه یا کم و کسر داشته باشه من چیکار میتونم انجام بدم وقتی هی ذهنم میگه نه نه نه...

    ممنون از پاسخ تون

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    اول نظرم نوشتم که اینها احتمالات هستش و شاید اصلا در شما صدق نکنه.. صرفا برداشت من از صحبتهاتون هستش..

    کمال گرائی این نیست که شما فقط بخاطر چن تا چیز بخواهید کسیرو رد کنید..

    من لینکشو میذارم شما مطالعه کنید
    http://www.hamdardi.net/thread-21869.html

    http://www.hamdardi.net/thread-8862.html


    اگه خواستید معیارهای ازدواجتونم اینجا بنویسید تا دوستان در موردشون نظر بدن و واقعی و غیر واقعی بودنشو تحلیل کنن

  6. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    eln (شنبه 17 تیر 96)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    اول نظرم نوشتم که اینها احتمالات هستش و شاید اصلا در شما صدق نکنه.. صرفا برداشت من از صحبتهاتون هستش..

    کمال گرائی این نیست که شما فقط بخاطر چن تا چیز بخواهید کسیرو رد کنید..

    من لینکشو میذارم شما مطالعه کنید
    http://www.hamdardi.net/thread-21869.html

    http://www.hamdardi.net/thread-8862.html


    اگه خواستید معیارهای ازدواجتونم اینجا بنویسید تا دوستان در موردشون نظر بدن و واقعی و غیر واقعی بودنشو تحلیل کنن
    مطالب رو خوندم از قبل هم شناختی نسبت به این مطالب داشتم
    من صفر و یک رو قبول ندارم نمیشه گفت یه آدم 100درصد کمال گراست یا نیست من یه سری ویژگی های کمال گراهارو دارم و این غیر قابل انکار هست اما یه سری هاشو واقعا ندارم و نداشتم و یه سری هارو بر اساس گذشت زمان و بزرگ شدنم خیلی کنترل و درستش کردم
    پس میتونم بگم کمال گرای مطلق نیستم

    من دوستان زیادی دارم از هر نوع اعتقاد و منشی چون آدم اجتماعی هستم واقعا هیچ کدوم از اون هفت نشانه های رفتاری رو ندارم

    اینکه برنامه ریز هستم دقیق و منظمم تو کار و درس همیشه خواستم بهترین باشم اکثر اوقات مورد تایید بودم خودمو مورد چالش قرار میدم حتی تنبیه و تشویق میکنم اینکه دوست دارم رهبر گروه باشم چون همیشه اراه ام قوی بوده چون واقعا محکم بودم و نصف کسایی که دور و برم هستن بهم تکیه کردن من بچگی کردم الانم خیلی شیطونم و شلوغم اما تو همون بچگی هم آدم بزرگا باهام مشورت میکردن یا حتی درد و دل پس بزرگی هم میکردم در قالب بچگی

    من هر روز ورزش میکنم فیلم میبینم اهنگ گوش میدم شبا هیچوقت نه کار میکنم نه درس میخونم ترجیح میدم تفریح کنم به خودم میرسم ارزش قائلم سینما میرم پارک میرم کوه میرم اما در طول روز بدون استثنا کارامو درسامو باید بخونمو انجام بدم آدم تک بعدی نیستم و نبودم اما اینکه تنبل باشم نمیتونم واقعا

    همه ی اینها باعث شده یه شخصیت مورد تایید و محکم داشته باشم که دیگران بهش تکیه کردن...و همه ی ایناها باعث شده که نخوام دیگه همسرم هم بهم تکیه کنه(منظورم اینه من تکیه گاهش بشم)

    معیارهای ازدواج هرکسی فکر میکنم یه سری چارچوب داشته باشه که ضوابط این چارچوب خیلی ریز و نکته سنجانه هست من کلیاتشو میگم
    1-ظاهر برای من مهمه تمیزی نوع رنگ و فرم لباس حتی مو نوع ایستادن نشستن غذا خوردن نگاه کردن حتی خندیدن(تایید زیبایی کاملا نسبی هست دنبال زیبایی خارق العاده نیستم اما همه ی ایناها باید به دل بشینه و از دیدنش لذت ببرم).
    2-اخلاق به شدت مهمه (فحاش نبودن-عصبی نبودن- بداخلاق و تند مزاج نبودن-کینه ای و ....نبودن)
    من اگه ببینم یکی سر چیز بی اساس فحش میده واقعا نمیتونم قبول کنم اون یه دفعه اونجوری شد
    3-ذهن باز و مثبت نگر بودنش اینکه تو هر شرابط بدی هم بتونه یه راهی پیدا کنه و مثبت نگر باشه
    4-راکد نباشه همیشه در حال جنب و جوش و تکاپو جست وجو و پیدا کردن باشه روحش همیشه زنده باشه آدم بی دغدغه ای نباشه
    5-اهل هیچ فرقه و اعتقاد و حواشی و تعصب بی جا نباشه بتونه ذهنشو باز بذاره
    6-بشه رو حرفش حساب باز کرد و به طریقی شده رو حرفش وایسته و بهش عمل کنه هرچند سخت حداقل تلاشش دیده بشه
    7-کم کار و تنبل و قانع به کم نباشه
    8-از نظر مالی دستش تو جیب خودش باشه نه باباش و بتونه یه زندگی رو خوب بچرخونه بتونه ساپورت کنه
    9-شخصیت خشکی نداشته باشه بگه بخنده اهل تفریح باشه اما خیلی هم دم دستی نباشه

    خیلی چیزا هست که کمترینش رو گفتم اینایی که گفتم بیشترشو خودم بهش اعتقاد دارم و عمل میکنم اینجوری نیست که فقط از طرف مقابلم انتظار داشته باشم خوب باشه چون خودمم بهش عمل میکنم برا همین نمیتونم کسی رو به اینا اعتقاد نداره یا کم اعتقاد داره رو قبول کنم و در صورت ناسازگاری سریع ذهنم پسش میزنه

  8. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 اردیبهشت 98 [ 18:50]
    تاریخ عضویت
    1394-2-31
    نوشته ها
    777
    امتیاز
    14,904
    سطح
    79
    Points: 14,904, Level: 79
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 446
    Overall activity: 15.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdrive10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    700

    تشکرشده 1,168 در 528 پست

    Rep Power
    145
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط eln نمایش پست ها
    1-ظاهر برای من مهمه تمیزی نوع رنگ و فرم لباس حتی مو نوع ایستادن نشستن غذا خوردن نگاه کردن حتی خندیدن(تایید زیبایی کاملا نسبی هست دنبال زیبایی خارق العاده نیستم اما همه ی ایناها باید به دل بشینه و از دیدنش لذت ببرم).
    2-اخلاق به شدت مهمه (فحاش نبودن-عصبی نبودن- بداخلاق و تند مزاج نبودن-کینه ای و ....نبودن)
    من اگه ببینم یکی سر چیز بی اساس فحش میده واقعا نمیتونم قبول کنم اون یه دفعه اونجوری شد
    3-ذهن باز و مثبت نگر بودنش اینکه تو هر شرابط بدی هم بتونه یه راهی پیدا کنه و مثبت نگر باشه
    4-راکد نباشه همیشه در حال جنب و جوش و تکاپو جست وجو و پیدا کردن باشه روحش همیشه زنده باشه آدم بی دغدغه ای نباشه
    5-اهل هیچ فرقه و اعتقاد و حواشی و تعصب بی جا نباشه بتونه ذهنشو باز بذاره
    6-بشه رو حرفش حساب باز کرد و به طریقی شده رو حرفش وایسته و بهش عمل کنه هرچند سخت حداقل تلاشش دیده بشه
    7-کم کار و تنبل و قانع به کم نباشه
    8-از نظر مالی دستش تو جیب خودش باشه نه باباش و بتونه یه زندگی رو خوب بچرخونه بتونه ساپورت کنه
    9-شخصیت خشکی نداشته باشه بگه بخنده اهل تفریح باشه اما خیلی هم دم دستی نباشه

    خیلی چیزا هست که کمترینش رو گفتم اینایی که گفتم بیشترشو خودم بهش اعتقاد دارم و عمل میکنم اینجوری نیست که فقط از طرف مقابلم انتظار داشته باشم خوب باشه چون خودمم بهش عمل میکنم برا همین نمیتونم کسی رو به اینا اعتقاد نداره یا کم اعتقاد داره رو قبول کنم و در صورت ناسازگاری سریع ذهنم پسش میزنه
    سلام

    لینک "خوب هائی که از زندگی لذت نمیبرن "و براتون گذاشتم و امیدوارم استفاده کرده باشین

    به عنوان لینک اگه دقت کرده باشین مفهوم زیادی براتون میتونه داشته باشه.. یه بار دگ بخونین و روش فک کنین .. ( خوبهائی که از زندگی لذت نمیبرن )

    این مفهومش در حرفای شما نمود پیدا میکنه.. شما میگید اگه یک سری اخلاقها در مورد همسر آیندتون ببینید زده شده و پسش خواهید زد..و زندگی براتون لذتی نخواهد داشت.. چون دائما فکر و
    ذهنتون دنباله اینه که هم خودتون و همسرتون کارهارو حتما درست انجام بده..

    یعنی اگه همسر شما فردا بخواد سر غذا آروغ بزنه .. بعد کار پیژامه و رکابی بپوشه .. بی حوصله باشه و هفته ها به سر و وضعش نرسه .. تو مسائل مالی به بن بست برسه ..معتقد به چیزی باشه مخالف اعتقاد شما
    .. سر رفتارها و اتفاقات پیش بینی نشده عصبانی نخواهد بشه .. تو مسائل جنسی شلخته باشه و خیلی رفتارهای پنهان که بعد از ازدواج رو خواهد شد و برای شما تازگی خواهد داشت رو انجام بده , شما ازش زده خواهید شد ؟؟

    اگه فک میکنید کارهای بالا از همسر شما سر نخواهد زد در اشتباهید و بعدا به بن بست خواهید خورد ...

    بهتره در مورد ازدواج کمی رویایی بودنو کم کنید ..
    ویرایش توسط جوادیان : یکشنبه 18 تیر 96 در ساعت 12:36

  9. کاربر روبرو از پست مفید جوادیان تشکرکرده است .

    eln (یکشنبه 18 تیر 96)

  10. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جوادیان نمایش پست ها
    سلام

    لینک "خوب هائی که از زندگی لذت نمیبرن "و براتون گذاشتم و امیدوارم استفاده کرده باشین

    به عنوان لینک اگه دقت کرده باشین مفهوم زیادی براتون میتونه داشته باشه.. یه بار دگ بخونین و روش فک کنین .. ( خوبهائی که از زندگی لذت نمیبرن )

    این مفهومش در حرفای شما نمود پیدا میکنه.. شما میگید اگه یک سری اخلاقها در مورد همسر آیندتون ببینید زده شده و پسش خواهید زد..و زندگی براتون لذتی نخواهد داشت.. چون دائما فکر و
    ذهنتون دنباله اینه که هم خودتون و همسرتون کارهارو حتما درست انجام بده..

    یعنی اگه همسر شما فردا بخواد سر غذا آروغ بزنه .. بعد کار پیژامه و رکابی بپوشه .. بی حوصله باشه و هفته ها به سر و وضعش نرسه .. تو مسائل مالی به بن بست برسه ..معتقد به چیزی باشه مخالف اعتقاد شما
    .. سر رفتارها و اتفاقات پیش بینی نشده عصبانی نخواهد بشه .. تو مسائل جنسی شلخته باشه و خیلی رفتارهای پنهان که بعد از ازدواج رو خواهد شد و برای شما تازگی خواهد داشت رو انجام بده , شما ازش زده خواهید شد ؟؟

    اگه فک میکنید کارهای بالا از همسر شما سر نخواهد زد در اشتباهید و بعدا به بن بست خواهید خورد ...

    بهتره در مورد ازدواج کمی رویایی بودنو کم کنید ..
    من از زندگی بخدا لذت میبرم حتی از اون لواشکی که میخورم لبخندی که الکی میزنم هم لذت میرم
    نه نه آقا یا خانوم جوادیان من نگفتم همسرمو رو پس خواهم زد گفتم خواستگارامو ذهنم پس میزنه این دوتا زمین تا آسمون باهم فرق دارن من در اولی تعهد دارم اما در دومی خیر

    شما به نکته ی خوبی اشاره کردید من بارها به این موضوع فکر کردم عصبی شدن یا شلخته شدن یا ناامید شدن و به نتیجه ی خوبی هم رسیدم ببینید کسی که ذاتا درسته تو شرایط بد مقطعی حالت زندگیش ممکنه عوض بشه ممکن که نه حتما عوض میشه به قول شما ممکنه شلخته بشه عصبی بشه ناامید بشه به خودش نرسه به من توجه کمتری بکنه اما این حالت چون تو ذاتش نیست عرض کردم مقطعی خواهد بود و به حالت قبل برمیگرده...آدم ربات نیست که همیشه تو یه حالت ثابت باشه روح آدم در نوسان هست و طبیعتا این شامل جسمش هم میشه
    من دختر بچه نیستم که ندونم زندگی پر مشکل و دعوا و نکات ریزی هست که تو بطن زندگی دونفره خودشو بروز میده من منکر هیچ کدومش نیستم و کاملا بهش واقفم مشکلم دقیقا همینجاست آدم باید کسی و انتخاب کنه که با جون و دل بتونه همراهش بشه که با هرسختی پا پس نکشه

    ازدواج بازی نیست که من کسی و قبول کنم بعد ببینم مثلا یه بار عصبی شد یا شلخته شد سریع حذفش کنم من آدم مسولیت پذیری هستم بخوامم نمیتونم راحت از افراد دور و برم بگذرم حالا فکر کنید بهش متعهد هم باشم...

    مشکل همینجاست که به هیچ کدوم از پسرایی که بهم پیشنهاد ازدواج دادن این حس و نداشتم که بگم آره تا اخرش پاش وایستادم



    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط zharik نمایش پست ها
    دوست عزیز سلام
    این دید که شخص مقابل به خاطر ظاهر شما جذبتون میشه و شما از این موضوع بدتون میاد کمی اشتباهه چون بالاخره ظاهر شما هم جزیی از خودتون هست و اینکه کسی از ظاهر شما خوشش بیاد هیچ اشکالی نداره در واقع این خصوصیت اقایون هست که در ابتدا ظاهر نگر هستند. اقایون معمولا ابتدا ظاهر شما رو میپسندند و بعد سعی میکنند در رفتار شما هم چیزی پیدا کنند که انچه که در ظاهر پسندیدند رو بتونند تایید کنند. پس کسی که شما رو پسندیده هم ظاهرتون رو پسندیده هم بالاخره یک رفتاری دیده که اون ظاهر زیبا رو تایید کرده.
    وقتی پسری واقعا به قصد ازدواج پا جلو میذاره جتما یک سری بررسی ها پیش خودش کرده که این کارو کرده وگرنه اقدام به دوستی براش گزینه راحت تری هست تا پیشنهاد آشنایی و ازدواج.

    گفتید که معمولا عقلتون حکم میکنه و بر احساستون غلبه داره و به همین دلیل عیوب خواستگارانتون رو زودتر از محاسنشون میبینید . اینکه عاقلانه تصمیم میگیرید بسیار خوبه و در زمینه ازدواج میتونه کمک کنه اما به طور کلی ابتدا نیمه خالی لیوان رو دیدن(مخصوصا در مورد دیگران) میتونه سوء ظن ایجاد کنه و اختلالات زیادی توی زندگیتون ایجاد کنه همینظوری که ایجاد کرده و شما فکر میکنید که اونها بخاطر ظاهرتون جذب شما میشن. پس سعی کنید روی خودتون کار کنید و همیشه اول محاسن افراد رو بگید بعد معایبشون رو. این تمرین باعث میشه ذهنیت مثبت گرای شما در خصوص دیگران پر رنگ تر بشه.
    خصوصیات اخلاقی شما بسیار عالی و ستودنی است اما باعث شده ذهنیتی تا حدودی ایرادگیر نسبت به بقیه پیدا کنید که باید سعی کنید کمی اصلاحات در خود ایجاد کنید.

    و اما در مورد ازدواج و خواستگارانتون:
    ازدواج مساله مهمیه و نمیشه بی گدار به آب زد اما سخت گیری زیاد هم خوب نیست. غیر ممکنه شما ادمی را پیدا کنید که صددرصد با معیارهای شما سازگار باشد پس بهتره که معیارهاتون رو اولویت بندی کنید و امتیاز دهی داشته باشید. تا موقع تصمیم گیری به خاطر هر ایرادی کسی را رد نکنید بلکه به لیست خودتون مراجعه کنید وببینید این ایراد در کدام اولویت شما قرار دارد. شاید قابل تعدیل شدن باشد.
    هر خواستگاری برای شما موهبتی است از جانب خداوند. پس شما وظیفه دارید هر خواستگاری را چنان بررسی کنید که انگار پس از او دیگر هیچ کس نخواهد آمدو انگاه اگر از همه جنبه ها به طور کامل رد شد به او نه بگویید.
    قرار نیست شما در همان ابتدا عاشق شوید. وقتی کسی از شما خواستگاری میکند دو سه جلسه با او صحبت کنید از زمین و زمان و هوا و علایقتان بگویید بعد از دو سه جلسه اگر همچنان از او خوشتان نیامد بگویید نه. این که میگویم از او خوشتان بیاید نه اینکه عاشقش شده باشید یعنی اینکه از مصاحبت و حرف زدن با او بدتان نیامده باشد.همین.اگر از او بدتان نیامد بیشتر اشنا شوید تا معیارهایتان را بهتر بتوانید بسنجید.
    خیلی واقات عشق حتی پس از ازدواج پدید می آید. پس برای عاشق شدن عجله نکنید.
    پیشنهاد میکنم کتاب"میخواهم ازدواج کنم" را در اینترنت جستجو و بخوانید. میتواند روشهای خوبی برای تغییر ذهنیتتان به شما معرفی کند.
    موفق وشاد باشید و در خوشبختی مهمان تک تک لحظه هایتان باد
    حرفتون درسته منم خودم اعتراف کردم که ظاهر برام مهمه اما بارها و بارها من اینو دیدم که طرف بدون اینکه حتی منو درست حسابی بشناسه سمتم اومده این شاید از نظر خیلی ها بد نباشه اما من دوس ندارم این رو چون شخصیت من صرفا ظاهرم نیست درسته اون کالبدش هست و از هم جدا نشدنی هستن اما ظاهر ممکنه با یه تصادف خدایی نکرده از بین بره

    ولی خوب بودن کسایی که بنا به رفتار و شخصیت خودم پا پیش گذاشتن من نگفتم همه عین هم هستن

    فرامیشتون تا حدوددی درسته اما من در مورد دوستام یا بقیه این تفکرات رو ندارم اصلا ممکنه ایراداشونو هم نبینم از همه قشر آدم دوست هم دارم اما تو انتخاب همسر چرا ایراداشون خیلی بولد میشه و تو چشمم میزنه اما انصافا به روی هیچ کس نمیارم که بخوام خرابش کنم

    با اولویت بندی معیارها باهاتون موافقم سعیم رو میکنم اما بازم از دستم در میره
    من برا عاشق شدن عجله ندارم اما خب مشکلی بود که فکر میکنم باید حل بشه برای همین مطرحش کردم

    ممنون از پاسختون

  11. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 10 آبان 00 [ 00:10]
    تاریخ عضویت
    1388-2-15
    نوشته ها
    532
    امتیاز
    15,820
    سطح
    80
    Points: 15,820, Level: 80
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class10000 Experience PointsSocial
    تشکرها
    2,510

    تشکرشده 2,960 در 521 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    78
    Array
    سلام eln عزيز

    ترديد داشتم كه براتون بنويسم، اما احساس كردم كه شخصيتتون به شخصيت خود من بسيار نزديك هست.
    در مورد كمالگرايي، شما به شدت كمالگرا هستيد و البته واكنش دفاعي شما هم در اين مورد ريشه در كمالگرايي شما دارد. اين به شما به شدت اسيب خواهد زد. اينكه نقص ها را بولد تر از هر چيز ميبينيد هم يكي از مشكلات شخصيت كمالگرا هست.
    من هم مشكل شما را دارم و از ان رنج ميبرم.

    و اما در مورد نه معيار شما، از نظر فردي مثل من انقدر عجيب غريب نيستند، من شخصا همه نه معيار شما را در حد عالي به تاييد اطرافيانم دارم (به جز گزينه ١ كه از ديدگاه شما در موردش نظري نميتوانم بدهم و گزينه ٢ كه كمي و گاهي مثل هر فردي عصباني ميشوم).
    حالا فرض كنيم من گزينه ١ را هم از ديد شما دارم، اما در گزينه دو ٥٠٪‏ هستم، آيا مرا مي پذيريد!؟
    يا مثلا فرض كنيم همه نه معيار را دارم اما تحصيلاتم ديپلم هست. حالا چي؟
    احتمالا در چنين حالتي نه از فرد مقابل به راحتي ميتوانيد بگذريد و او را رد كنيد و نه به راحتي ميتوانيد او را قبول كنيد. در اين حالت ذهن شما در تصميم گيري قفل ميكند. اين تجربه شخصي خود من هست. خود را در اين موقعيت بگذاريد و خوب فكر كنيد. چه مي كنيد؟
    متاسفانه هيچ ادمي كامل نيست.

    اما از ديدگاه فردي مثل من (صرفنظر از معيارهاي شخصي ديگر من، با اين فرض كه همه نه معيار شما را دارم) شما با توجه به چهره زيبا و تحصيلات خوب، گزينه جالبي به نظر ميرسيد.
    اين يعني احتمالا به خواستگاري شما براي بررسي ازدواج احتمالي خواهم آمد.
    اما شما گزينه ازدواج فردي مثل من نخواهيد بود. چون شما بسيار شبيه خود من هستيد، و اين يعني در خيلي از امور، مثل برنامه ريزي كردن ها، مديريت زندگي و ... با خود من رقابت خواهيد كرد، در واقع يعني بر سر جايگاهي كه يك مرد در يك زندگي مشترك خوب بايد داشته باشد.
    اين از نظر من به عنوان يك مرد اصلا جذاب نيست. چون طبيعت من به عنوان يك مرد ميخواهد كه تكيه گاه باشد و بنابراين زني را ميطلبد كه به راحتي تكيه كند. استقلال نسبي يك زن براي مرد جذاب هست (كه اين الزاما با تكيه كردن منافاتي ندارد) اما شما به وضوح در ازدواج به دنبال تكيه گاه نمي گرديد. احتمالا افرادي هستند كه به دنبال چهره زيبا، تحصيلات، و ... يا راحت بگويم ويترين قشنگ شما در ابتدا اين امر را نديده بگيرند و شايد متمايل به ازدواج با شما بشوند، اما با اين تفكر شما، بسياري از مردها در زندگي مشترك با شما به مشكل ميخورند. مگر اينكه به دنبال همسري باشند كه از او ذينفع بشوند كه ميشود همان تكيه كردن به زن كه مورد پسند شما نيست.

    اما من به عنوان فردي كه معيارهاي شما را فرضا دارد، هدفم از ازدواج و زندگي مشترك آرامش هست. اين يعني، اگر چه ممكن است به خواستگاري شما بيايم، اما پس از آشنايي خيلي كوتاه با شما، شما را رد خواهم كرد. چون شما به دنبال تكيه گاه نيستيد ولي من به دنبال زني هستم كه به من تكيه كرده و مرا تاييد كند.

    به اينها خوب فكر كنيد.
    با احترام
    كامران
    عاشق همه سال مست و رسوا بادا

    ديوانه و شوريده و شيدا بادا

    با هوشياري غصه هر چيز خوريم

    چون مست شديم هرچه بادا باد

    ویرایش توسط kamran2007 : دوشنبه 19 تیر 96 در ساعت 06:56

  12. کاربر روبرو از پست مفید kamran2007 تشکرکرده است .

    eln (دوشنبه 19 تیر 96)

  13. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 28 تیر 96 [ 17:34]
    تاریخ عضویت
    1396-4-17
    نوشته ها
    14
    امتیاز
    185
    سطح
    3
    Points: 185, Level: 3
    Level completed: 70%, Points required for next Level: 15
    Overall activity: 25.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class100 Experience Points7 days registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط kamran2007 نمایش پست ها
    سلام eln عزيز

    ترديد داشتم كه براتون بنويسم، اما احساس كردم كه شخصيتتون به شخصيت خود من بسيار نزديك هست.
    در مورد كمالگرايي، شما به شدت كمالگرا هستيد و البته واكنش دفاعي شما هم در اين مورد ريشه در كمالگرايي شما دارد. اين به شما به شدت اسيب خواهد زد. اينكه نقص ها را بولد تر از هر چيز ميبينيد هم يكي از مشكلات شخصيت كمالگرا هست.
    من هم مشكل شما را دارم و از ان رنج ميبرم.

    و اما در مورد نه معيار شما، از نظر فردي مثل من انقدر عجيب غريب نيستند، من شخصا همه نه معيار شما را در حد عالي به تاييد اطرافيانم دارم (به جز گزينه ١ كه از ديدگاه شما در موردش نظري نميتوانم بدهم و گزينه ٢ كه كمي و گاهي مثل هر فردي عصباني ميشوم).
    حالا فرض كنيم من گزينه ١ را هم از ديد شما دارم، اما در گزينه دو ٥٠٪‏ هستم، آيا مرا مي پذيريد!؟
    يا مثلا فرض كنيم همه نه معيار را دارم اما تحصيلاتم ديپلم هست. حالا چي؟
    احتمالا در چنين حالتي نه از فرد مقابل به راحتي ميتوانيد بگذريد و او را رد كنيد و نه به راحتي ميتوانيد او را قبول كنيد. در اين حالت ذهن شما در تصميم گيري قفل ميكند. اين تجربه شخصي خود من هست. خود را در اين موقعيت بگذاريد و خوب فكر كنيد. چه مي كنيد؟
    متاسفانه هيچ ادمي كامل نيست.

    اما از ديدگاه فردي مثل من (صرفنظر از معيارهاي شخصي ديگر من، با اين فرض كه همه نه معيار شما را دارم) شما با توجه به چهره زيبا و تحصيلات خوب، گزينه جالبي به نظر ميرسيد.
    اين يعني احتمالا به خواستگاري شما براي بررسي ازدواج احتمالي خواهم آمد.
    اما شما گزينه ازدواج فردي مثل من نخواهيد بود. چون شما بسيار شبيه خود من هستيد، و اين يعني در خيلي از امور، مثل برنامه ريزي كردن ها، مديريت زندگي و ... با خود من رقابت خواهيد كرد، در واقع يعني بر سر جايگاهي كه يك مرد در يك زندگي مشترك خوب بايد داشته باشد.
    اين از نظر من به عنوان يك مرد اصلا جذاب نيست. چون طبيعت من به عنوان يك مرد ميخواهد كه تكيه گاه باشد و بنابراين زني را ميطلبد كه به راحتي تكيه كند. استقلال نسبي يك زن براي مرد جذاب هست (كه اين الزاما با تكيه كردن منافاتي ندارد) اما شما به وضوح در ازدواج به دنبال تكيه گاه نمي گرديد. احتمالا افرادي هستند كه به دنبال چهره زيبا، تحصيلات، و ... يا راحت بگويم ويترين قشنگ شما در ابتدا اين امر را نديده بگيرند و شايد متمايل به ازدواج با شما بشوند، اما با اين تفكر شما، بسياري از مردها در زندگي مشترك با شما به مشكل ميخورند. مگر اينكه به دنبال همسري باشند كه از او ذينفع بشوند كه ميشود همان تكيه كردن به زن كه مورد پسند شما نيست.

    اما من به عنوان فردي كه معيارهاي شما را فرضا دارد، هدفم از ازدواج و زندگي مشترك آرامش هست. اين يعني، اگر چه ممكن است به خواستگاري شما بيايم، اما پس از آشنايي خيلي كوتاه با شما، شما را رد خواهم كرد. چون شما به دنبال تكيه گاه نيستيد ولي من به دنبال زني هستم كه به من تكيه كرده و مرا تاييد كند.

    به اينها خوب فكر كنيد.
    با احترام
    كامران
    نمیخواستم تو این تاپیک مطلبی بنویسم اما به رسم ادب و از سر کنجکاوی جوابتون رو میدم
    و ازتون ممنونم به خاطر پاسخ تون

    در مورد واکنش دفاعی قبلا که سنم کمتر بود انتقاد پذیر نبودم اما وقتی دانشگاه رفتم به وضوح این رو متوجه شدم و خیلی خیلی کمش کردم طبیعتا همه ادما خواستار زندگی بهتری هستن منم از این امر مستثنی نیستم و هرچقدرم بخوام مقاومت کنم اگر به حق باشه در درونم بهش پی میبرم و دوست دارم که اصلاحش کنم همینطور که این کارو انجام میدم

    دیدگاه شما یه مقدار هوشمندانه بود از این جهت که معیار های خودم رو در قالب یک فرد و مساوی با خودم تشبیه اش کردید
    من ترسم دقیقا از همین هست که نمیخوام برای همسرم تکیه گاه باشم تو یکی از نوشته ها هم عرض کردم این مطلب رو...من میتونم از پس خودم چه ایران چه خارج ایران چه هر جای دیگه بر بیام اما وقتی دارم ازدواج میکنم نیاز به حامی دارم و این حس حمایت و تکیه گاه بودن رو واقعا کسی از خواستگارام تا حالا برام القا نکرده...من حتی دوس ندارم به همه رشته ی خودم ازدواج کنم به خاطر همین موضوع که اصلا دوس ندارم تو زندگی باهاش در رقابت باشم از این حس واقعا میترسم و بی زارم ازش برای همین میگم کسی که باهاش ازدواج میکنم باید محکمتر از خودم باشه

    زیر سلطه بودن رو دوست ندارم در عوض حکومت کردن رو هم دوس ندارم من همراه میخوام نه آقا بالاسر یا زیر دست به قول شما کسی که در کنارش به آرامش برسم و برسه نه جنگ و جدل

    در مورد اون فرد خیالی که میگید فکر کردم واقعا در موردش دچار تردید میشم که چه کنم؟ اگه فقط یه مورد رو کم داشته باشه بیشتر بهش فکر میکنم اما اگه ببینم هم زود از کوره در میره هم تحصیلاتش کمه(حداقل لیسانس داشته باشه) ظاهرشم به دلم نمیشینه خب خیلی بشتر دچار تردید میشم

    در مورد شبیه بودن آره منم به این نتیجه رسیدم که خیلی شبیه هم اصلا خوب و جذاب نیست اما ادمی که منظمه یا شاده یا بی خیاله نمیتونه با قطب منفی خودش کنار بیاد لااقل باید یه حداقل هایی رو داشته باشه مثلا آدم تمیز در مقابل فرد شلخته؟

    از کلمه ی ویترین خوشم نیومداما حرفتون حقیقت داره از این بابت که کسی که فقط به ظاهر توجه میکنه مطمئنن فردا با وجود رفتارهای که از فرد مقابل میبینه و نمیشناسه دچار مشکل میشه...

    حتما فکر میکنم مرسی ازتون
    ویرایش توسط eln : دوشنبه 19 تیر 96 در ساعت 10:01

  14. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 11 شهریور 97 [ 23:01]
    تاریخ عضویت
    1396-2-14
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    1,803
    سطح
    25
    Points: 1,803, Level: 25
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 97
    Overall activity: 2.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    20

    تشکرشده 77 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم شما به شدت کمالگرا هستید. چیزی که خودم هم بودم! خصیصه خوبی نیست چون یه زمان وقتی 30 ساله شدید متوجه میشید که برای همه دوستانتون زوجی پیدا شده و نمیدونید چطور تا حدود زیادی همدیگه رو قبول کردند ولی شما همچنان نتونستید کسی رو قبول کنید! (این تجربه خودمه!)

  15. کاربر روبرو از پست مفید hana00200 تشکرکرده است .

    eln (یکشنبه 18 تیر 96)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا نمیتونم همسرم رو دوست داشته باشم؟
    توسط donya. در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: شنبه 28 اسفند 95, 13:56
  2. متاهلم و نمیتونم دوست دخترمو فراموش کنم
    توسط فرهاد007 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 19 اسفند 95, 23:48
  3. چطور میتونم یه دختر مهربون و دوست داشتنی واسه همه اطرافیانم باشم؟
    توسط سپیده_7071 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 فروردین 94, 18:50
  4. ارتباط مجدد برادرم با دوست دختر قبلیش-به همفکریتون نیاز دارم
    توسط cent_os در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 4
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 فروردین 91, 02:08
  5. دیگه نمیتونم مامانمو دوست داشته باشم
    توسط نانی در انجمن طــــرح مشکلات کودکان: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: جمعه 25 اردیبهشت 88, 17:49

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:47 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.