اغلب پیش از موفقیت عظیم شکست ظاهری رخ می نماید.گویی همه جریانها بر خلاف مسیر طبیعی خود پیش میروند.و افسردگی ژرفی بر هشیاری انسان سایه می افکند.در این حال تردیدها و ترسهای روزگاران ازذهن نیمه هشیار ادمی سربر می کشند.این اموال کهنه و متروک ذهن نیمه هشیار به سطح میایند که به بیرون افکنده شوند.
در این زمان است که انسان باید شکر کند که نجات یافته است .(حتی اگر به ظاهر در محاصره دشمن باشد.و دشمن یعنی گرفتارِِ تنگدستی،بیماری یا هر وضعیت ناخوشایند دیگر.)
اخر چقدرباید در تاریکی ماند؟
ان قدر که بتوان در تاریکی دید.و سپردن بار (به خدا) این توانایی را به ادمی میدهد که در تاریکی ببیند.
همواره پیش ازموفقیتی عظیم نشانه های نزدیک شدن خشکی از راه میرسند.
پیش ازاینکه کریستف کلمب به امریکا برسد پرندگان و درختان را دید که نشانه ان بودند که خشکی نزدیک است.
برای مثال خانمی در دل خود یک دست ظرف ارزو کرده بود.چندی نگذشت که دوستی یک بشقاب قدیمی و ترک خورده به او داد.
این خانم نزد من امد و گفت: من یک دست ظرف خواسته بودم اما تنها یک بشقاب ترک خورده گرفتم.
گفتم:این بشقاب فقط نشانه این است که خشکی نزدیک است.و با مراد دلت چندان فاصله ای ندارد و ظرفهایت در راهند و میرسند.به چشم پرندگان و علف دریایی به ان نگاه کن!چندی نگذشت که ظرفها ازراه رسیدند.
وانمود کردن مدام نیز بر ذهن نیمه هشیار اثر می گذارد.اگر کسی وانمود کند که ثروتمند و موفق است،میوه اش را در موسم ان درو خواهد کرد.
منبع: 4اثر ازفلورانس اسکاول شین
علاقه مندی ها (Bookmarks)