خیلی ناراحتم
مگه میشه بخوای عروس بشی ، کلی برنامه بچینی بعد همه چی خراب بشه.
میگن ناراحت نباش! یه چیزی مثل یه دوست بود و رفت. من میگم چرا ناراحت نباشم سه سال گذشت انگار سه روزه گذشته. از این زخم بی اعتمادی خون و عفونت میچکه. مگه به مامانم قول نداد که میاد، مگه مامانم نگفت دختر من حساسه پا رو احساسش نذاری. گفت چشششم حاج خانم، چشم حاج آقا بعد چند ماه گذاشت و رفت.!!!!! الان زن داره ، یکی جز من . دلم گریه شدید میحواد ، ولی گریم نمیاد. دلم انتقام میخواد میگن فیلم هندی زیاد میبینی؟ آقاجان نخواستت تمامممممم. مشاور میگه حالت خوب نمیشه اینجوری. رفت و هزار حسرت بدلم گذاشت. دروغ و راست رو قاطی کرد و من سرگرم شدم. هیسسسسسس میدونم اشتباه کردم ولی صادقانه بودم باهاش، منم عیب داشتم ولی ما عاشق هم بودیم ، نبودیم؟ اونم عیب داشت من چشم پوشی میکردم. ولی ... ولی میدونین چیه؟؟!!!!
خدا همیشه سهم منو میده به بقیه! خخخ اینم یجورشه! قرار بودم من عروس شم ، خدا گفت برو کنار بذار باد بیاد. این مال تو نیست مال مریم جونه ، واقعا مریم جون و روحشه. دوستش داره ، تو فقط سرگرمی بودی اصلا من دلم میخواد این دو تا بندم عروسی کنن تا چشت درآد ستاره. گفتم خدایا من سی سالمه هااااا، چرا مثل بچه باهام برخورد میکنین؟ سهم منو نده به دیگران گفت همینه که هست بشین عقب انقدر حرص بخور تا بمیری. ببین خانومشو تا چشات در بیاد. گفتم خدایا من گردنبد فروختم، انگشتر مامان رو فروختم لباس خریدم. ببین چقدر قشنگه؟ گفت بمن چه میخواستی نخری، برو ببینم............
کاش میمردی عشق ناکام من، سه ساله تو دلم پر از خونه، سه ساله زخم این عشق ناکام پر از جراحت و عفونته ولی تو پیش زنت خوشحال زندگی میکنی.صاحب شغلی، اسم و رسمی داری، جدیدا دیدمت خیلی زیبا شدی. راستش زنتم خوشگله دروغ چرا. خیلی خودمو باهاش مقایسه میکنم حسادتم میکنم .
میگما نکنه من گناه کار بودم ، نکنه بهش بد کردم؟ نکنه کم گذاشتم؟ ای خاک برسرم که هنوزم هنوزه مثل دختر بچه ها میترسم عرضه ی هیچی رو ندارم.
دیگه حالم از همه بهم میخوره. درگیر بیماری افسردگی و خود...... شدم ، من تا خرخره تو باتلاق و گناهم البته مهم نیست . خدایا خوشحال شو از حال من. اینهمه دعا کردم برای هیچچچچ . خستم خیلی زیاد خستم.............خیلی تنهام پناه آوردم اینجا
بهم نگین میخواستی عاشقش نشی من آدمم بخدا
خوشبحال زنش
علاقه مندی ها (Bookmarks)