به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1
  1. #1
    ((( مشاور خانواده ))) آغازکننده

    آخرین بازدید
    دیروز [ 12:08]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,508
    امتیاز
    295,757
    سطح
    100
    Points: 295,757, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.4%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,671

    تشکرشده 37,193 در 7,064 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    * حساسیت خانواده شوهرم روی ارتباط من و خانواده ام

    سئوال مراجع: حساسیت خانواده شوهرم روی ارتباط من و خانواده ام
    بنده لیسانس ، شاغل حدودا 27 ساله هستم و مشکل من در مورد حساسیت خانواده شوهرم مخصوصا مادر شوهرم در مورد خانواده من و روابط ماست که همیشه فکر میکنند در مورد مسائل ما حتما نظر میدهند و....درحالیکه من خودم از ابتدا فردی مستقل بودم اما این ذهنیات مرا آزار میدهد و در زندگی و روابطمان تاثیر منفی دارد چون همسر من وابسته خانواده خود است و صحبتهای آنها تاثیر در افکارش دارد و به همین دلیل فکر میکند من نیز اینگونه ام من تمام تلاش خود را برای از بین بردن این فکر انجام دادم اما متاسفانه نتیجه نگرفتم این موارد جوری پیش رفته که من د رکنار مادر شوهرم حتی نمی توانم با مادر خود احوالپرسی محترمانه انجام دهم. کمک مادرم در زمان زایمان من مشکلات خیلی زیادی را بوجود آورد که بهترین روزهای زندگیم از بین رفته خواهشمندم مرا راهنمایی فرمایید متشکرم
    با سلام و احترام
    مشکل شما با خانواده همسرتان می تواند ریشه های مختلفی داشته باشد. و بر اساس علت مشکل راهکارهای جداگانه ای دارد. در ذیل به مواردی اشاره می کنم.
    یکم:
    آدمها آنطور با دیگران برخورد می کنند که در خلوت با خودشان رفتار می کنند. مثلا اگر مادرشوهرتان ،خودش را آدم مداخله گر بداند، و اعتماد به نفس نداشته باشد، تصور می کند دیگران هم همین طور هستند و به همین روش برخورد می کند.
    به عبارتی مادرشوهرتان احساس می کند که آدم مهمی نیست. احساس می کند تاثیر گذار نیست، احساس می کند که به اندازه کافی پیش شما ارزش ندارد. و ازطرفی فکر می کند که خانواده شما در چشم شما محترمتر هستند. پس سعی می کند آنها را پایین بیاورد.
    یک راهکار مفید در چنین مواقعی اینست که بتوانید ارتباط گرم و صمیمی با مادرشوهرتان برقرار کنید و از فعالیت های سازنده اش و کارهای مفیدش قدردانی کنی و برایش ذکر کنی. نشان دهی که چقدر دوست داشتنی هستند و چقدر در زندگی کمک شما هستند.
    او باید خودش را درچشمان شما با شخصیت ببیند. آنقدر خودش را دارای جایگاه خوب ببیند که نیاز نباشد جایگاه خانواده شما را پایین بیاورد.

    دوم:
    گاهی برای پررنگ تر شدن مرز خانواده اتان با خانواده همسرتان باید در آغازمرزها از نظر فیزیکی برجسته شود. یعنی اینکه میزان رفت و آمدها، و دادن و گرفتن اطلاعات به حداقل برسد و فاصله مکانی افزایش یابد، یعنی به جای بالا رفتن کمیت ارتباطتان با خانواده آنها، سعی کنید کیفیت ارتباط بالا برود. یعنی تعداد دفعات کمتر رفت و آمد داشته باشید ولی در هر بار ارتباط عاطفی عمیق تری داشته باشید.

    سوم:
    همسرت را نباید در جایگاه قاضی بنشانی تا بین شما و خانواده اش حکم کند. آقایان برایشان بسیار مشکل هست که در اینگونه موارد درست عمل کنند. نه می تواند مادرش را طرد کند و نه شما را . لذا اگر مجبور به جانبداری بشود، حتما دچار خطا می شود.
    شما باید سعی کنید که در کنار همسرتان باشید. و با محبت و ارتباطات احساسی و عاطفی که دارید چسب بین خودتان را بیشتر کنید. این موجب می شود که تاثیر پذیری اش از دیگران کمتر شود. اگر به بهانه کارهای مادرش، مرتب سر بحث و درگیری را با شوهرتان باز کنید، او کم کم از منزل و شما گریزان می شود و بیشتر به آغوش مادرش پناه خواهد برد.

    چهارم:
    یکی از راهکارهای که موجب می شود رفتار نامطلوب و ناخوشایند کم شود، بی تفاوتی هست. البته این کار گرچه سخت هست ، اما در دراز مدت نتیجه بخش هست. یعنی شما باید نسبت به رفتار مداخله جویان مادرشوهرتان نسبت به زندگیتان و یا مادرتان بی تفاوت باشید، یا محل را ترک کنید، (البته بی تفاوتی به معنی قهر کردن و اخم کردن نیست).
    این راهکار زمان بر هست و خیلی زود نتیجه نمی گیرید، اما روش مناسبی هست که به مرور مادرشوهرتان متوجه بشود اینگونه رفتارش روی شما تاثیری ندارد(چه تاثیر منفی چه مثبت.)

    پنجم:
    از کارهای حساسیت زا در حضور مادرشوهرتان خودداری کنید. مثل تعریف کردن از خانواده اتان، اشاره به محسنات آنها یا کارهایی که برای شما کرده اند. یا ....، و به عکس خدمات خانواده شوهرتان را بیان کنید. و مورد تاکید قرار دهید. مثلا مادر شوهرتان را به خاطر تربیت کردن شوهرتان مورد تقدیر قرار دهید و حتی از او در مورد تربیت فرزند نظر خواهی کنید. و بگویید به عنوان یک فرد بزرگتر و باتجربه دوست دارید از نظرات او استفاده کنید.
    مادر شوهرتان نباید تصور کند که پسرش را ممکن است از دست بدهد. بلکه به عکس باید احساس امنیت کند که حتی شما دوستش دارید و در کنارش هستید.
    متاسفانه به نظر می رسد که مادر شوهر شما احساس امنیت نمی کند. دخالتها یا بی احترامی آنها نه از روی دشمنی بلکه به خاطر اینست که پسرش و شما را در نزد خود داشته باشد.
    به اشتباه فکر می کند که اگر خوبی های خانواده شما برجسته شود، کم کم پسرش به خانواده همسرش متمایل شود و او طرد شود. لذا به اینکارهای اشتباه دست زده است.
    پس شما می توانید در صحبتها و ارتباطاتان مرتب این را مورد تاکید قرار دهید که خانواده همسرت را دوست داری و برایشان احترام قا ئلی.


    خلاصه و نتیجه گیری:
    1 – انرژی خود را روی احترام گذاشتن و تائید خانواده همسرت به خصوص مادرشوهرت متمرکز کن.
    2 – سعی کن چسب احساسی خودت و شوهرت را به حداکثر برسانی و از نظر احساسی کاملا جذبش کنی. تا تاثیر گذاری دیگران رویش کاهش یابد.
    3 - مواظب باش که به شوهرت نقش قاضی ندهی تا بین شما و مادرش حکم دهد. سعی کن کنارش باشی و شکایت خانواده اش را نزد او کمتر ببری
    4 – نسبت به رفتار ناشایست و نامطلوب مادر شوهرت با بی تفاوتی برخورد کن. و حساسیت نشان نده
    5 – سعی کن شرایطی فراهم کنی که مادرشوهرت احساس امنیت کند و تصور نکند ممکن است پسرش جذف خانواده همسرش شود. به این منظور مرتب نکات مثبت خانواده شوهرت را به آنها گوشزد کن و از آنها در مورد مسائل مختلف نظر خواهی کن، پیش تر از انکه آنها بخواهند مداخله ای کنند.
    6 – برای آشنایی با مشکلات مشابه خودتان و مهارتهای آموزشی در خانواده به 2 لینک ذیل مراجعه فرمایید:
    الف) اختلاف و دعوا با انتخاب همسر

    ب ) مقالات آموزشی در مورد خانواده و همسران


  2. 20 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    ava.f (پنجشنبه 05 دی 92), elena_27 (یکشنبه 26 آبان 92), firelight222 (سه شنبه 19 اسفند 93), mercedes62 (سه شنبه 07 خرداد 92), setayesh92 (شنبه 13 مهر 92), یک زن امیدوار (دوشنبه 05 فروردین 92), ویدا@ (پنجشنبه 11 مهر 92), مدیرهمدردی (چهارشنبه 09 آذر 90), رها68 (شنبه 11 بهمن 93)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حساسیت زیاد همسرم روی خانوادش و پرخاشگری بخاطر آنها
    توسط marta در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 11
    آخرين نوشته: پنجشنبه 16 مرداد 93, 11:47
  2. حساسیت بیش از اندازه شوهر و خانواده شوهرم روی من
    توسط elham red در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 تیر 92, 10:59
  3. كاش بعضي از زنها نبودن (حساسیت روی شوهرم)
    توسط simsimsim1 در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 22
    آخرين نوشته: شنبه 23 اردیبهشت 91, 14:12

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 03:02 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.