دانه یه میوه را در نظر بگیریم - زمانی که این دانه نیاز به رشد داره یه پوسته ای دارد و این پوسته خوبه - چون باعث رشدش میشه و اگه نباشه رشد نمی کنه .
وقتی این رشد کرد این پوسته براش بد هست و باید این پوسته را بشکافه بیاد بیرون . یه تخم مرغی را در نظر بگیریم که قراره مثلا 21 رو دیگه جوجه ازش بیرون بیاد .
جوجه یه زمان کمی را در داخل تخم مرغ باقی می مونه و بعدش میاد بیرون در دنیای بیرون زندگی می کنه .
در داخل تخم مرغ ، جوجه چیو می تونه ببینه ....وقتی پوسته می شکند تازه متوجه میشه جهان چطوری هست .
پوسته تخم مرغ بی جان هست و وظیفه داره چند هفته با جوجه باشه و بعد بیارتش بیرون .
ما هنوز گرفتار درون پوسته تخم مرغ هستیم ...ما هنوز دنیای بیرون را تجربه نکردیم .
مشکلاتی که داریم همش یه نشانه هست، یه نشانه از مشکل اصلی که درون پوسته هستیم ....
همش دوست داریم به پوسته جان بدیم در حالی که باید بیایم بیرون .
با زندگی همکاری کنیم بذاریم این پوسته بشکنه ( مشکلات و مسائل زندگیمون هدفی پشتش داره )
وقتی مشکلات سراغمون میاد باید بدونیم وقت رسیدن هست ( رسیدن میوه ) و پوسته دیگه بدرد نمی خوره و باید یواش یواش از پوسته خارج بشیم .
رنج موقعی میشه که دوست نداریم از این پوسته خارج بشیم .
با سلام
احسنت
واقعا باغبان یعنی تو. چه خوب دانه و میوه رو برامون توضیح دادی
قبل از این هرچی در مورد باغبان دیده یا شنیده بودم یه توهم بود
علاقه مندی ها (Bookmarks)