به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

جست و جو:

نوع: ارسال ها; کاربر: marzieh411

صفحه 1 از 5 1 2 3 4

جست و جو: جست و جو در زمان 0.01 ثانیه صورت گرفت.

  1. ایشون تنها زندگی می کنن. یک بار که بحثش شد، گفتن...

    ایشون تنها زندگی می کنن. یک بار که بحثش شد، گفتن که غیر از خدا هیچ کس دیگه ای شاهد نیست که من اون موقع خواب بودم و با تلفن حرف نمی زدم. فعلا که چیز دیگه ای ندیدم ازشون.

    - - - Updated - - -
    ...
  2. سلام. یه موضوعی پیش اومده که ذهنم رو درگیر کرده....

    سلام. یه موضوعی پیش اومده که ذهنم رو درگیر کرده. دیشب از یه جایی که اومدم، هرچی زنگ زدم جواب ندادن.زنگ زدم خونشون، اشغال بود. وقتی اس ام اس دادن گفتن که خوابشون برده بوده و معذرت خواهی کردن. منم فورا...
  3. اتفاقا ازشون پرسیدم. گفتن من معمولا با بستگان...

    اتفاقا ازشون پرسیدم. گفتن من معمولا با بستگان راحتم. البته باید ازشون بپرسم که منظور از راحتی چیه. پس یعنی تقریبا عادیه این رفتار؟ آخه جالب اینجاست که انگار وقتی تلفنی صحبت می کنیم، روشون نمی شه...
  4. سلام. باهاشون صحبت کردم. قبول کردن. ما الان داریم...

    سلام. باهاشون صحبت کردم. قبول کردن. ما الان داریم باهم تلفنی صحبت می کنیم. یه چیزی واسم خیلی عجیبه. خیلی زود احساس راحتی پیدا کردن. حرف بدی نمی زننا. ولی حس می کنم خیلی زوده واسه اینکه مثلا یه حرفایی...
  5. اتفاقا منظورم همونه. چون من سه سال پیش که رفتم...

    اتفاقا منظورم همونه. چون من سه سال پیش که رفتم گفت مینورم . این آقا هم مادرشون شمالی هستن. واسه همین احتمال اینکه کم خونی داشته باشن هست. خب اگه قرار باشه بعد از 2 3 ماه عقد کنیم و بریم آزمایش...
  6. منم به همین خاطر این رو گفتم. ولی گفتم نکنه حرفم...

    منم به همین خاطر این رو گفتم. ولی گفتم نکنه حرفم زشت بوده و می تونستم بعدا بگم یا مثلا روز خواستگاری و نیازی نبود همین اول کاری بگم. البته این اولین بار نبوده که با هم حرف می زدیم ولی خب هنوز خیلی با...
  7. سلام. دیروز مادرو خواهرشون اومدن خونمون. به نظر...

    سلام. دیروز مادرو خواهرشون اومدن خونمون. به نظر که خیلی خوب و مهربون بودن. و خیلی خون گرم. امروز هم خودشون تماس گرفتن و بحث این شد که باهم بیشتر آشنا شیم و بریم بیرون. منم بهشون گفتم که بیرون رفتن می...
  8. ممنونم عزیزم که وقت می ذاری. طبق گفته...

    ممنونم عزیزم که وقت می ذاری. طبق گفته خودشون(البته پارسال) حداقل هفته ای سه شب مهمون دارن به همین خاطر فکر نمی کنم خسیس باشن(البته خب باید در مورد رفت و آمدشون با دوستاشون باهاشون صحبت کنم) راستی اون...
  9. ااا! من که یه پست دیگه هم فرستاده بودم. به همین...

    ااا! من که یه پست دیگه هم فرستاده بودم. به همین خاطر منتظر جواب بودم. ولی انگار پسته ارسال نشده. یه موضوعی تو صحبتهاشون هست. اینکه ایشون از حرفاشون مشخصه که خیلی به ساده زیستی اعتقاد دارن و همچنین می...
  10. سلام. دیروز تماس گرفتن و خواستن که امروز همدیگه...

    سلام. دیروز تماس گرفتن و خواستن که امروز همدیگه رو ببینیم. دیدیم. اولش من گفتم که من اصلا از این کارهایی که دوستم و علی آقا انجام دادن خبر نداشتم و اولش ناراحت شدم ولی بعدش که صحبت کردم باهاشون...
  11. سلام. من کلا به خانواده ام (حتی برادرم) در مورد...

    سلام. من کلا به خانواده ام (حتی برادرم) در مورد اینکه دوستم با ایشون تماس گرفتن چیزی نگفتم. یعنی در واقع از سمت من، فقط خودم و همون دوستم می دونیم. دوست برادرم هم که با برادرم صحبت کردن چیزی در مورد...
  12. ت

    سلام. ممنون از پاسختون. واقعا واسم خیلی صحبت هاتون مفیده. امروز مادرشون تماس گرفتن. گفتن چرا تماس نگرفتی، گفتم اولا که روم نمی شد، بعدشم اصلا قرار نبود که من تماس بگیرم و کار درستی هم نبوده. حرفایی...
  13. دوست برادرم با برادرم تماس گرفتن و پرسیدن که چرا...

    دوست برادرم با برادرم تماس گرفتن و پرسیدن که چرا من تماس نگرفتم، برادرم هم بهشون گفتن که من روم نمی شه و این کار رو نمی کنم. ایشون هم گفتن که به مادرشون گفتن که ایشون تماس بگیرن، مادرشون هم ازشون...
  14. ممنون از پاسخاتون. واقعا خدارو شکر می کنم که همون...

    ممنون از پاسخاتون. واقعا خدارو شکر می کنم که همون روزهای اولی که با مادرشون صحبت کردم، دوباره باهام تماس نگرفتن. چون مطمئنم انقدر به هم ریخته بودم که وقتی می خواستم باهاشون حرف بزنم، گریه می کردم....
  15. لطفا این پست رو حذف کنید. ممنون. اگر خودم می تونم...

    لطفا این پست رو حذف کنید. ممنون. اگر خودم می تونم این کار رو بکنم لطفا راهنماییم کنید
  16. دو نفر بدون اطلاع من به خواستگار قبلیم اطلاع دادن که من نظرم عوض شده و بیاد خواستگاری. حس می کنم خیلی کوچیک شدم!

    سلام. حدود یک سال پیش دوست برادرم به خواستگاری من اومد. من واقعا از ایشون خوشم می اومد. اما به خاطر اینکه سربازی نرفته بودن، ردشون کردم. اما بعد از یه مدت که تحقیق کردم، پشیمون شدم. چندوقت پیش یه...
  17. خواهر کوچکترم در شرف ازدواجه! چه مشکلاتی ممکنه برای من پیش بیاد؟

    سلام. خواهرم 3 سال از من کوچکتره و الان 22 سالشه. یه خواستگار مناسب براش اومده که تقریبا تا اینجا همه راضی ان. من یه کم حس بدی دارم. البته این حس رو به هیچ کدوم از اعضای خانواده ام نگفتم و دوست ندارم...
  18. پاسخ ها
    24
    نمایش ها
    5,480

    RE: من و خانواده و نداشتن خواستگار

    عزییییییییییییییزم! 22 سال که چیزی نیست. البته خب باید حواست رو جمع کنی! سعی کن به مادرت خوبی کنی که هر جا نشست خوبیت رو بگه! تو مجالس حتما خیلی مرتب باش. تو کلاس های آموزشی شرکت کن. باشگاه ورزشی هم...
  19. RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم

    وااااااااااای! fm.mohajer خیلی قشنگ بود! واقعا چه مهارتی داریییییییییییید! لذت بردم. تاحالا این طوری به مشکلات نگاه نکرده بودم. s_h امیدوارم بتونی از این راهنمایی ها بهترین استفاده رو بکنی، دوست...
  20. RE: بین ظاهر و اخلاق موندم :( بعد 5 سال نمیودنم چیکار کنم

    طرز لباس پوشیدن واسش مهمه! وگرنه هیچ وقت بهت نمی گفت می خوام یه لباسی بپوشم که مامانمینا خوششون اومده. یا اینکه امروز هیچ کس کت نمی پوشه من هفته بعد می پوشم. عزیزم، اون فقط سلیقه اش با شما متفاوته....
  21. پاسخ ها
    62
    نمایش ها
    13,564

    RE: حوصله شنیدن درد و دل منو دارین؟

    مریم جون تاپیکتو که تو لیست تاپیک ها دیدم گفتم حتما از این تاپیکای آموزندته. واقعا جا خوردم وقتی حرفاتو خوندم. همیشه پیش خودم حس می کنم که شما واقعا خیلی خوشبختی! چون قدرت درک بالایی داری. مطمئنم که...
  22. RE: کیا تا حالا نیمه گمشدشونو پیدا نکرده ولی خوشحاله؟

    به نظر منم خوشبختی به معنی ازدواج نیست! من خودم جزو کسایی هستم که تقریبا تحت فشار هستم برای ازدواج. ولی خب به هر قیمتی هم راضی نیستم ازدواج کنم. سعی دارم از لحاظ دیگه پیشرفت داشته باشم. مثلا یه چند...
  23. پاسخ ها
    28
    نمایش ها
    12,823

    RE: آیا لیاقتشو دارم

    سلام. پسر خوب! شما گویا منتظری یکی بهت بگه این رابطه مشکلی نداره و به قول خواهرتون مواظب باش کار اشتباهی نکنی. ولی خب این راه، اشتباهه. حرفایی که دوستامون می زنن، واسه اینه که بهترین راه رو انتخاب...
  24. پاسخ ها
    65
    نمایش ها
    33,753

    RE: تنفر شدید از همسرم

    سلام عزیزم. تا اینجا همه نظرات رو خوندم. واقعا خیلی خوب راهنمایی کردن. یه نکته واسم تو حرفاتون جالب بود. گفتید وقتی به شوهرم زنگ می زنم و می گم که کجایی دروغ می گه، از اینجا هم می فهمید که خودتون...
  25. RE: پشیمانی از رد کردن خواستگار(چه کنم که دوباره برگرده؟)

    سلام عزیزم. من مدرکم لیسانسه. علاقه زیادی به ادامه تحصیل ندارم و ترجیح میدم تو زندگی برم دنبال علایقم. ولی مطمئنا اگر هم همسرم از لحاظ تحصیلی از من سطحش پایین تر باشه و امکان ادامه تحصیل نداشته...
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 25 , از مجموع 115
صفحه 1 از 5 1 2 3 4
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 01:09 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.