RE: دارم میمیرم.کمکم کنید
سلام nakm
به نظر مي رسد شما از استقلال كافي جهت انتخاب همسر برخوردار نيسيتد.
يكي از معيارهاي ضروري ازدواج بلوغ و استقلال در انتخاب است. لذا شما هر وقت به چنين معياري دست يافتيد مي توانيد ازدواج كنيد و هر دختري كه شرايط مطلوب شما را داشت انتخاب كنيد.
البته وقتي مستقل دست به انتخاب مي زنيد طبيعي است كه بايد مسئوليت آنرا نيز بپذيريد.
RE: دارم میمیرم.کمکم کنید
چرا فکر می کنید من استقلال ندارم؟!!!
من از همه لحاظ اون خانمو پسندیدم اما من گفتم نمی دونم اون خانم چرا این جوری برخورد میکنه ؟شما فکر می کنید هنوز دوسم داره؟چه کار کنم بر گرده فقط تا همین حد که بدونم به کسه دیگه ای فکر نمیکنه نه که باز با هم اس ام اس بازی کنن.دوستان در همه مورد راهنمایی کردن به جز این مورد!
بازم از اظهار لطفتون ممنونم شاید واقعا راهی وجود نداره.:54:[/size]
RE: دارم میمیرم.کمکم کنید
سلام nakm
مي خواهي چه كار كني؟
دوست داشتن مي آد و ميره اگر ساير ملاكها و معيارها و هدفهات دقيق نباشد، مستقل نباشد و مبهم باشه.
مي خواهي دوستش باشي؟ ازدواج كني؟ كي ؟ چه جوري؟ با خانواده ات مي خواهي چه كار كني؟
اين دختر چه انتظاراتي از شما داره؟
شما چه انتظاراتي داري ازش؟
برنامه ات چيه؟
آيا شما هر چي كه او نظرش باشه، ميشي تا او بپذيرتت؟ يا نه تو خودت هستي و شرايط خاص خودت را داري
و خيلي سئوالهاي ديگه
فكر كنم با عجله اي كه داري ، ملاقات حضوري با يك مشاور خانواده خيلي به نفعت هست. چون نيازهست خيلي مسائل ارزيابي بشه.
فقط اين سئوال مهم نيست كه اون دوستت داره يا نه؟
پاسخ سئوالات اساسي تر اگر مشخص نشود، پاسخ به اين سئوال هم درست نخواهد بود و نفعي برات نداره
RE: دارم میمیرم.کمکم کنید
سلام
می خوام باهاش ازدواج کنم این که کی باشه برام زیاد مهم نیست فقط نمی خوام از دستش بدم.خونوادمم میخوام راضیشون کنم که مث من به زندگی نگاه کنند.یعنی شما میگید اون جوری ازدواج کنم که اونا دوست دارند؟!پس خودم چی؟من تا الن هر چی اونا گفتند و پذیرفتم اما این یکی با قبلیا فرق داره .اگه اینو قبول کنم باید یه عمر مثل عقده ایها زندگی کنمو حسرت زندگی دوستامو بخورم که خونوادشون جلو پاشون سنگ ننداختند و با اونکه دوست داشتند ازدواج کردند.آیا ازدواج با کسی که تحمیلی دوستش داشته باشم موفق تره یا با کسی که از ته دل دوسش داشته باشم؟من هر جور که اون بخواد میتونم باشم .منم فقط از اون خواستم که پوششش طوری باشه که توی خیابون جلب توجه نکنه اونم پذیرفت.فقط اون میگه که خونوادت باید منو همین جوری بپذیرند.اون از ظاهر سازی بدش میاد که دقیقا منم همین جوریم و از ظاهر سازی متنفرم.فقط الان یه راه حلی یا روشی که بفهمم هنوزم دوسم داره یا نه.
متشکرم
RE: دارم میمیرم.کمکم کنید
دوستان کمک به منو یادتون رفت؟من دارم دیوونه میشم کمک کنید.
RE: دارم میمیرم.کمکم کنید
سلام
من اومدم فقط بگم الان که به دوران عاشق پیشگیم فکر میکنم میبینم بیهوده 5 ماه از بهترین روزای زندگیمو از دست دادم.
تا خدا نخواد دو نفر نمیتونند به هم برسند.و من هم دقیقا داشتم با خواست خدا میجنگیدم.
نمیدوم چه طوری از خونوادم مخصوصا پدر و مادرم که اینقدر اذیتشون کردم عذر خواهی کنم یعنی روم نمیشه حتی تو صورتشون نگاه کنم امید وارم منو بخشیده باشند.
توصیه ام به تموم هم سن و سالام اینه که زود واسه آیندشون تصمیم نگیرند این مهم ترین تصمیم زندگیه که اگه اشتباه کنیم یه عمر باید حسرت این تصمیم اشتباه و بخوریم.
RE: دارم میمیرم.کمکم کنید
RE: دارم میمیرم.کمکم کنید
به نظر می رسد شما یک راه بیشتر ندارید:
ببینید چقدر به خانواده خود متکی هستید؟ اگر خیلی وابسته اید ببینید می توانید این وابستگی را کمتر کنید . اگر توانستید پس می توانید در انتخاب همسر خود استقلال عمل بیشتری داشته باشید و گرنه با این روندی که شما گفتید با مشکل مواجه می شوید.