RE: اشعار گلچین : سری سوم
قاصدک
قاصدک از چه خبر آوردی
وز کجا وز که خبر آوردی
خوش خبر باشی اما اما
گرد بام و در من بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیارو دیاری باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قااصدک در دل من همه کورندو کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجروبه های همه تلخ
با دلم میگوید
که دروغی تو دروغ
که فریبی تو فریب
قاصدک هان ولی آخر ای وای
راستی آیا رفتی با باد
با توام آی کجا رفتی آی؟
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام آی کجا رفتی آی؟
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکستر گرمی جایی؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم،خردک شرری هست هنوز؟
قاصدک،
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم میگریند
مهدی اخوان ثالث
RE: اشعار گلچین : سری سوم
[/size]در دياري كه در او نيست كسي يار كسي
كاش يارب كه نيفتد به كسي ، كار كسي
هر كس آزار منِ زار پسنديد ولي
نپسنديد دلِ زار من آزارِ كسي
آخرش محنت جانكاه به چاه اندازد
هر كه چون ماه برافروخت شبِ تارِ كسي
سودش اين بس كه به هيچش بفروشند چو من
هر كه با قيمیت جان بود خريدار كسي
سود بازار محبت همه آه سرد است
تا نكوشيد پس گرمي بازار كسي
[size=medium]
RE: اشعار گلچین : سری سوم
گل باغ آشنایی
گل من ، پرنده ای باش و به باغ باد بگذر.
مه من ، شكوفه ای باش و به دشت آب بنشین.
گل باغ آشنایی ، گل من ، كجا شكفتی
كه نه سرو می شناسد
نه چمن سراغ دارد؟
نه كبوتری كه پیغام تو آورد به بامی
نه به دست مست بادی خط آبی پیامی.
نه بنفشه یی،
نه جویی
نه نسیم گفت و گویی
نه كبوتران پیغام
نه باغ های روشن!
گل من ، میان گلهای كدام دشت خفتی؟
به كدام راه خواندی
به كدام راه رفتی؟
گل من
تو راز ما را به كدام دیو گفتی؟
كه بریده ریشه مهر، شكسته شیشه ی دل.
منم این گیاه تنها
به گلی امید بسته.
همه شاخه ها شكسته.
به امیدها نشستیم و به یادها شكفتیم.
در آن سیاه منزل،
به هزار وعده ماندیم
به یك فریب خفتیم...
محمود مشرف تهرانی ( م.آزاد )
RE: اشعار گلچین : سری سوم
ای برادر تو همان اندیشه ای
ما بقی تو استخوان و ریشه ای
گر گل است اندیشه ی تو گلشنی
ور بود خاری تو هیمه ی گلخنی
RE: اشعار گلچین : سری سوم
اي كه ميپرسي نشان عشق چيست
عشق چيزي جز ظهور مهر نيست
عشق يعني مهر بيچون و چرا
عشق يعني كوشش بيادعا
عشق يعني مهر بياما، اگر
عشق يعني رفتن با پاي سر
عشق يعني دل تپيدن بحر دوست
عشق يعني جان من قربان اوست
عشق يعني خواندن از چشمان او
حرفهاي دل بدون گفتوگو
عشق يعني دشت گلكاري شده
در كويري چشمهاي جاري شده
يك شقايق در ميان دشت خار
باور امكان با يك گل بهار
در خزاني برگريز و زرد و سخت
عشق، تاب آخرين برگ درخت
عشق يعني روح را آراستن
بيشمار افتادن و برخاستن
عشق يعني زشتي زيبا شده
عشق يعني گنگي گويا شده
عشق يعني ترش را شيرين كني
عشق يعني نيش را نوشين كني
عشق، رنج مهرباني داشتن
زخم درك آسماني داشتن
عشق يعني گل به جاي خار باش
پل به جاي اين همه ديوار باش
زير لب با خود ترنم داشتن
بر لب غمگين تبسم كاشتن
عشق، آزادي، رهايي، ايمني
عشق، زيبايي، زلالي، روشني
عشق يعني تنگ بيماهي شده
عشق يعني ماهي راهي شده
عشق يعني آهويي آرام و رام
عشق صيادي بدون تير و دام
عشق يعني مرغهاي خوشنفس
بردن آنها به بيرون از قفس
عشق يعني برگ روي ساقهها
عشق يعني گل به روي شاخهها
آسماني آبي دور از غبار
چشمك يك اختر دنبالهدار
عشق يعني از بديها اجتناب
بردن پروانه از لاي كتاب
در ميان اين همه غوغا و شر
عشق يعني كاهش رنج بشر
اي توانا ناتوان عشق باش
پهلوانا، پهلوان عشق باش
زنده یاد مجتبي كاشاني
RE: اشعار گلچین : سری سوم
هر آنکس مال و جاهش بیشتر بی
دلش از درد دنیا ریشتر بی
اگر بر سر نهی چون خسروان تاج
به شیرین جانت آخر نیشتر بی
باباطاهر
RE: اشعار گلچین : سری سوم
ما ز هر صاحب دلی یک رسته فن آموختیم
عشق از لیلی و صبر از کوه کَن آموختیم
گریه از مرغ سحر ، خود سوزی از پروانه ها
صد سرا ویرانه شد ، تا ساختن آموختیم ...
RE: اشعار گلچین : سری سوم
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند
کن ار چه در نظر یار خاکسار شدم رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
RE: یک بیت شعر زییا بنویسد 2
مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود
به گردابی چو میافتادم از غم
به تدبیرش امید ساحلی بود
دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود
ز من ضایع شد اندر کوی جانان
چه دامنگیر یا رب منزلی بود
هنر بیعیب حرمان نیست لیکن
ز من محرومتر کی سایلی بود
بر این جان پریشان رحمت آرید
که وقتی کاردانی کاملی بود
مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
حدیثم نکته هر محفلی بود
مگو دیگر که حافظ نکتهدان است
که ما دیدیم و محکم جاهلی بود
شغر از حافظ شیرازی
.
آفرین ها بر تو بادا ای خدا / ناگهان کردی مرا از غم جدا
گر سر هر موی من گردد زبان / شکر های تو نیاید در بیان
تو در جان منی من غم ندارم / تو ایمان منی من کم ندارم . . .
RE: اشعار گلچین : سری سوم
در بزم ِ پاک بازان جز مهر و جز وفا نیست | *** | در کیش ِ اهل ِ عرفان جز صلح و جز صفا نیست
|
گر پاک باز ِ عشقی در عالم تجرد | *** | حرفی ز خانقاه و دیر و کلیسیا نیست
|
عاشق اگر فنا شد در جلوه نخستین | *** | یک لحظه در دو عالم از یار خود جدا نیست
|
هرجا که عشق باشد، درد از اثر بیفتد | *** | آنجا که درد نباشد، کس در پی دوا نیست
|
در شهروند ِ وحدت هرگز دوئی نگنجد | *** | آنجا یگانگی بین، حرف از من و شما نیست
|
آن عاشقی که نالد از درد و رنج ِ حرمان | *** | آگه ز راز عشق و از عالم فنا نیست |
|